بایگانی برای دسته "خبر نخستین کنگره"
نخستین نشست خبری کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی با حضور حجت الاسلام والمسلمین رضا غلامی رئیس محترم شورای سیاست گذاری کنگره، عطاء الله رفیعی آتانی دبیر کنگره و خبرنگارانی از خبرگزاریهای مختلف کشور و … برگزار شد. در این نشست که در مرکز پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی صدرا برگزار شد، عطاءالله رفیعی آناتی اظهار داشت: ضرورت بحث تحول علوم انسانی از روزهای آغازین انقلاب اسلامی آغاز شده است و اسلامیسازی علوم دغدغه اصلی نظام اسلامی بوده است و دانشگاهیان آغازگر این گام و روند دستیابی به بومیسازی علوم انسانی بودند.
وی گفت: از جمله مباحث مربوط به تحول علوم انسانی که بعد از انقلاب مطرح شد بومیسازی علوم انسانی و وحدت حوزه و دانشگاه است یکی از ویژگیهای تحول علوم انسانی این است که تجربه علمی که تابهحال بعد از انقلاب اسلامی در زمینه تحول علوم اسلامی حاصل شده است مورد ارزیابی قرار گرفته و نکات قوت آن برجسته و تئوریزه شود.
رفیعی ادامه داد: اسلامیسازی علوم انسانی تنها مختص به ایران نیست و دانشگاههای بزرگ جهان اسلام از جمله دانشگاه مالزی مسئله تحول علوم انسانی اسلامی را آغاز کردهاند و در دانشگاه اروپایی نیز دانشجویان مسلمان مقالات متعدد و تزهای مقاطع دکترای خود را راجع به تحول علوم انسانی اسلامی ارائه میدهند اما انقلاب اسلامی با عنوان امالقرای جهان اسلام نقش برجستهای در اسلامیسازی علوم انسانی دارد.
وی گفت: واقعیت این است انسان با عنوان موضوع علوم انسانی مفروض اصلی بحث تحول انسانی است؛ علوم انسانی اسلامی در پی آن است انسانی را که خدا خالق آن بوده است، بهتر بشناسد انسان فقط محدود به تجربه نیست و علوم انسانی غربی به علت اینکه انسان را محدود به تجربه کرده است قادر به شناخت انسان نیست. دبیر نخستین «کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی» گفت: بیش از یک میلیارد انسان محصول تمدن اسلامی هستند و غربیها قادر به شناخت بسیاری از تحولات جامعه اسلامی نیستند و اساساً علوم غربی ظرفیت شناخت انسان را ندارد.
وی ادامه داد: با استفاده از علوم انسانی غربی رایج نمیتوانیم به مقاصدی که اسلام برای انسان در نظر گرفته است برسیم برای اینکه علوم انسانی غربی برای دستیابی مقاصد غربی طراحی شده است و اگر این علوم را بهکار بریم باید مقاصد خود را تغییر دهیم. رفیعی گفت: ۹ کمیسیون برای نخستین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی در نظر گرفتیم و تلاش ما این است که هر کمیسیون در یکی از مراکز علمی شروع به کار کند که این نوع کمیسیون شامل؛ نقد علوم انسانی رایج و متداول، فلسفه و روششناسی علوم انسانی، طرح نظریات اسلامی برجسته در علوم انسانی، کاربردی سازی علوم انسانی، آسیبشناسی علوم انسانی، رابطه علوم انسانی با موضوع پیشرفت علوم انسانی، رویکردهای رایج به علوم انسانی در جهان معاصر میشود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: علاقهمندان جهت ارسال اصل چکیده مقالات تا ۳۰ مهر ماه فرصت دارند و باید به سه زبان عربی، فارسی و انگلیسی نوشته شود و ارسال اصل مقالات حداکثر تا تاریخ ۱۵ بهمن ماه، زمان برگزاری کنگره بهار سال ۱۳۹۱ خواهد بود.
تحول در علوم انسانی همواره یکی از مطالبات جدی اساتید و دانشجویان کشور در طول ۳۲ سال اخیر، و از جمله تأکیدات اصولی امام راحل (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی به شمار رفته است. البته در این زمینه سه رویکرد عمده وجود دارد. رویکرد اول، پذیرش علوم انسانیِ متداول را امری اجتناب ناپذیر دانسته و در خوشبینانهترین وجه، تحول در علوم انسانی را به منزله تغییرات ظاهری در متون و سرفصلهای دانشگاهی برای رفع برخی تعارضات آشکار میان آموزههای اسلامی و نظریههای غربی و سکولار میداند. رویکرد دوم، با کنار گذاشتن کامل علوم انسانی متداول و حتی نفی روش شناسیهای رایج علمی، تحول در علوم انسانی را به منزله جایگزین نمودن آموزههای نقلیِ اسلامی با علوم انسانی موجود میداند. در این بین، رویکرد سومی وجود دارد که نگاه آن به موضوع تحول در علوم انسانی به دور از هرگونه افراط و تفریط، نگاهی متعادل است. بر اساس این رویکرد، علوم انسانی و طبقهبندی آن باید بر اساس جهان بینی اسلامی مورد بازنگری قرار گیرد و در این بازنگری قطعاً علاوه بر تحول در فلسفه علوم انسانی و به تبع آن، فلسفههای هر علم (فلسفههای مضاف)، و ضمن ارائه روش شناسی های جدید، در جایگاه و کارکرد روش شناسیهای متداولِ علمی نیز تغییراتی حاصل شود. بنابراین رویکرد سوم علاوه بر درک فوائد گزینش همه وجوهات مثبت و ممتاز علوم انسانی متداول، بیش از هر چیز، بر تولید فکر و تئوری و تاسیس بنیانهای جدید علمی بر پایه مبانی و اصول دینی و توجه به اقتضائات بومی تاکید دارد.
درطول سالهای گذشته تقریباً رویکرد اول بر سایر رویکردها غلبه داشته است و همین امر موجب گردیده تا نهتنها اقدامات انجام شده در زمینه تحول در علوم انسانی قانع کننده نباشد بلکه زمینه تقویت رویکرد دوم نیز فراهم شود. با این وصف، لازم است رویکرد سوم که اولاً از مرحله شعار عبور کرده و تجارب قابل قبولی نیز در صحنه عمل (در داخل و خارج کشور) داشته است و ثانیاً از شفافیت، امکان عملی سازی و از همه مهمتر قرابت بیشتر با تعالیم اسلامی برخوردار است مورد بررسی و کنکاش عمیق قرار گرفته و از این طریق زمینه تبدیل آن به یک تئوری پایه در موضوع تحول در علوم انسانی فراهم شود.
از طرف دیگر هم اکنون شاهد برخورد کج دار و مریز با موضوع تحول در علوم انسانی از سوی شماری از اساتید و صاحب نظرانی که حتی به ضرورت تحول نیز معتقد هستند میباشیم تا جایی که این گروه بعضاً ترجیح میدهند از بهکارگیری پسوند اسلامی برای علوم انسانی پرهیز کنند؛ لکن به نظر میرسد رویکرد سوم با آنکه سعی میکند از نگاههای افراطی و تفریطی در این عرصه دوری نماید، از معرفی علوم انسانی به علوم انسانیِ اسلامی ابایی ندارد و بهکارگیری این عنوان را در جهت نمایان شدن واقعیتها و هموار شدن مسیر تحول در علوم انسانی لازم میداند. نکته دیگر اینکه، بر خلاف دیدگاهی که خاستگاه تحول در علوم انسانی اسلامی را صرفاً یک خاستگاه ایرانی میداند، اسلامی شدن علوم انسانی با رویکرد متعادل، طرفداران زیادی در جهان دارد. امروز شاهد شمار کثیری از اساتید و اندیشمندان جهان اسلام هستیم که ضمن اعتقاد به عدم مقبولیت و ناکارآمدی علوم انسانی سکولار در جوامع اسلامی، به جد بر ضرورت دست یابی به یک علوم انسانیِ اسلامی با رویکرد متعادل تاکید نموده و پیشرفتهایی نیز در مسیر دست یابی به یک تئوری مبنا در این زمینه داشتهاند. بعلاوه آنکه برخی از طرفداران پرکار و جدی مقوله تحول علوم انسانی را غربیان منتقد و غیرمسلمانِ علوم انسانی تشکیل میدهند که در بخشی از عرصهها نیز با روشن فکران مسلمان اشتراک نظر داشته و در مجموع به پیشبرد حرکت تحول کمک میکنند. تا جایی که برخی از این اندیشمندان صریحاً بر غرب زدایی از حوزه علوم انسانی و تأسیس بنایی کاملاً جدید مبتنی بر جهان بینی فطری اصرار دارند.
بنا بر آنچه ذکر شد، امروز ایجاد زمینه مساعد برای معرفی دقیق رویکرد متعادل، و نیز هم افزایی اندیشمندان مسلمان ایرانی و خارجی چه در نقد علوم انسانی غربی و چه درهموار نمودن راه دست یابی به تئوری علوم انسانیِ اسلامی یک ضرورت است و برگزاری یک کنگره علمی جدی و غیر تشریفاتی برای شروع این حرکت اساسی میتواند یک گام مهم و ارزشمند به حساب آید.
بدین منظور، جمع کثیری از دانشگاهها و مراکز تحقیقاتیِ انگیزهمند و همفکر تصمیم به برگزاری نخستین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی گرفتند که در ادامه محورهای موضوعی و سایر مشخصات آن خواهد آمد.