جاوید شورچی گلنگدری

پژوهش حاضر با هدف تدوین اصول مدیریت آموزشی اسلامی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای انجام شده است. در این پژوهش، نخست قلمروهای کارکردی و وظایف مدیریت آموزشی شناسایی شد و از میان آنان، ده قلمرو، که در کتاب «مدیریت آموزشی و آموزشگاهی» دکتر محمدرضا بهرنگی آمده است، موضوع استناد و مطالعه قرار گرفت، سپس با بهره‌گیری از منابع اسلامی، عوامل مؤثر در هر یک از قلمروهای ده‌گانه، شناسایی، و به شیوۀ دلفی با نظر متخصصان، برگزیده شد. به منظور بررسی علمی، کاربردی و اسلامی بودن هر یک از این عوامل، نظریات استادان و دانشجویان کارشناسی ارشد رشتۀ مدیریت آموزشی، مدیران مراکز آموزشی و علمای علوم دینی، با استفاده از پرسش‌نامه گردآوری شد. تجزیه و تحلیل نتایج این پژوهش، با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرم‌افزار «اس.پی.اس.اس» (SPSS) انجام گردید. نتایج پژوهش نشان داد که تمامی عوامل مستخرج تحقیق، به میزان خیلی زیاد و بدون اختلاف معنی‌دار، نزد گروه‌های سه‌گانۀ یادشده تأیید شده است. پس از دریافت تأییدیۀ اسلامی، علمی و کاربردی بودن مؤلفه‌های مدیریت آموزشی، طبقه‌بندی و بر اساس آیات، روایات و رویدادهای تاریخی مستند شدند. از طبقه‌بندی مؤلفه‌ها، سیزده اصل مدیریت آموزشی اسلامی استنتاج گردید.
در جوامع اسلامی، ارزش‌های دینی و اخلاقی حاکم است و این ارزش‌ها بر تمامی ارکان نظام اسلامی و حکومت دینی و الهی تأثیر می‌گذارد؛ بنابراین می‌توان گفت که مدیریت اسلامی به معنای آن است که ارزش‌های اسلامی بر مدیریت نیز تأثیرگذار است. به عبارتی «مدیریت اسلامی یعنی مدیریتی متأثر از ارزش‌های اسلامی». مدیریت در اسلام، شیوۀ به‌کارگیری منابع انسانی و امکانات مادی، برگرفته از آموزه‌های اسلامی برای دستیابی به اهدافی است که آن اهداف متأثر از نظام ارزشی اسلام است. چنین به نظر می‌رسد که با داشتن این الگوی مدیریت بتوان پاسخ‌گوی نیازهای مادی و معنوی جامعه‌ی اسلامی بود.
یکی از دلایل مهم بعثت انبیا، رساندن جامعۀ‌ بشری به اهداف فرهنگی در سایۀ تعلیم و تربیت توحیدی است و این امر نیازمند بهره‌گیری از مدیریتی جامع و کامل خواهد بود که می‌توان آن را «مدیریت آموزشی بر اساس آموزه‌های اسلامی» نامید. مدیریت آموزشی را چنان‌چه بخواهیم به صورت عام تعریف کنیم، شامل وظایف برنامه‌ریزی، سازماندهی، هدایت، کنترل و ارزشیابی خواهد بود و چنان‌چه به طور اخص به تعریف آن اقدام نماییم، قلمروهایی را شامل می‌شود که مستقیم یا غیرمستقیم بر آموزش و پرورش سازمان‌ها و در نتیجه بر کل جامعه تأثیر خواهد گذاشت. اکنون مدیریت آموزشی، برای جبران نزول کیفی آموزش و پرورش ناشی از توجه به مشکلات کمی، یک الزام است و ابعاد وسیع و پیچیدگی وظایف آموزشی، به مدیرانی با عمق نظر، بینش، و انعطاف‌پذیری و مجهز به دانش مدیریت نیاز دارد.
قلمروهای مدیریت آموزشی ده بخش را شامل می‌شود و اولویت هر یک از ‏ آنها، بر اساس سطح آموزشی و شرایط و ارکان موجود در هر سازمان شکل می‌گیرد. همچنین اهمیت هر یک از بخش‏های یادشده بر اساس تلاش و وقتی مشخص می‏گردد که مدیر صرف می‏کند.
قلمروهای ده‌گانۀ مدیریت آموزشی عبارت‌اند از:
· اجرایی؛
· ایجاد و استقرار تغییر؛
· برنامه (آموزشی و درسی)؛
· رشد سازمانی و امور کارکنان؛
· نظارت و راهنمایی دبیران و معلمان؛
· روابط اجتماعی و فرهنگی در مناسبات انسانی؛
· ارزشیابی (مطلق، نسبی، مرحله‌ای و پایانی)؛
· میانجی و یاور در حل مشکلات، بحران‏ها و تعارضات؛
· حسابرسی و کنترل امور مالی و بودجه و پشتیبانی تدارکاتی؛
· مشاوره و راهنمایی تحصیلی، شغلی، روحی و روانی دانش‌آموزان.
به دلیل «توجه ویژۀ ادیان الهی و به طور خاص دین مبین اسلام» به «تعلیم و تربیت دینی افراد جامعه تحت مدیریتی توحیدی»، این پژوهش به دنبال تدوین مؤلفه‌هایی برای هر یک از قلمروهای مدیریت آموزشی، بر اساس آموزه‌های اسلامی (مبتنی بر آیات قرآن، سنت و سیرۀ نبوی و علوی و معصومین(ع)، روایات، آرای تربیتی علما و اندیشمندان اسلامی) است؛ زیرا انسان دارای ابعاد وجودی گوناگونی است و تعلیم و تربیت این موجود چندوجهی کاری است مهم و بسیار دقیق و نیازمند شناخت، آگاهی و اشراف کامل بر تمامی این ابعاد که یا با اتکا به مکاتب برآمده از وحی باید انجام شود یا آنکه با کمک سایر مکاتب و با آزمون و خطا پیش رود. انجام دادن این پژوهش، به چهار دلیل اساسی، از اهمیت برخوردار است:
۱٫ لزوم بازنگری در منابع و محتوای آموزشی موجود در دانشگاه‌های کشور که بیشتر آنها از مبانی غربی دریافت گردیده و این مسئله در زمینۀ علوم انسانی نیز به خوبی مشهود است؛
۲٫ غنای موجود در آموزه‌های اسلامی و لزوم مراجعه به محتوا و منابع موجود و طراحی الگوهای اسلامی با قابلیت اجرای میدانی؛
۳٫ رویکرد جدید صاحب‌نظران در مهندسی فرهنگی حوزه‌های گوناگون علوم انسانی به منظور بهره‌گیری از پتانسیل‌های موجود ایرانی و اسلامی؛
۴٫ لزوم بازنگری منابع موجود و تولید محتوای جدید علمی با رویکردی اسلامی.
بنابراین تحقیق حاضر به دنبال یافتن پاسخ به این پرسش اساسی است که «آیا می‌توان با استفاده از آموزه‌های اسلامی، مؤلفه‌هایی برای مدیریت آموزشی تدوین و ارائه کرد؟»
پرسش‌های پژوهش:
۱٫ مؤلفه‌های اساسی قلمروهای ده‌گانۀ مدیریت آموزشی بر اساس آموزه‌های اسلامی کدام‌اند؟
۲٫ این مؤلفه‌ها، چه مقدار علمی، کاربردی و اسلامی‌اند؟
۳٫ آیا بین ابعاد علمی، کاربردی و اسلامی این مؤلفه‌ها، تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟

دیدگاه ها غیر فعال شده اند.