قاسم ترخان
علوم انسانی رایج، در اندیشۀ امام راحل و مقام معظم رهبری، با نقدهای جدی روبهرو شده است. ابتناء علوم انسانی رایج بر مبانی مادی، تهی بودن علوم انسانی متداول از ارزش و اخلاق و ناکارآمدی و نسخ برخی از نظریههای آن در کشور مبدأ، برخی از نقدهای مقام معظم رهبری بر علوم انسانی موجود است. آنچه ما در این نوشتار به دنبال آنیم، واکاوی نقدهایی است که بر علوم انسانی متداول وارد است، منتها پیش از هر چیز باید به عنوان مبادی تصوریۀ بحث، معنای علم و علوم انسانی روشن شود:
مبادی تصوریۀ بحث
۱ـ۱٫ مفهومشناسی علم
واژه علم، معانی مختلفی دارد که مشخصنبودن هر یک از این معانی، ابهامات و اشکالاتی را در مباحث علمی باعث شده است.
گفتنی است که هماکنون آنچه در دانشگاهها از واژۀ «علم» غالباً مقصود است، مجموعه قضایاى کلی و حقیقى است که در سایه فرضیهها و تئوریها تولید میشود، توان پیشبینی را دارد و از راه تجربۀ حسى نه از راه برهان عقلی یا نقل، قابل تأیید، اثبات یا ابطال است (science).
نقد: منحصر کردن واژه «علم» به علوم تجربى تا آنجا که به نامگذارى و جعل اصطلاح مربوط باشد، جاى بحث و مناقشه ندارد؛ ولى روشن است که این اصطلاح از رویکرد پوزیتیویستی تأثیر پذیرفته است و مبتنی بر دیدگاه خاص معرفتشناختی پوزیتیویستهاست که دایرۀ معرفت یقینى و شناخت واقعى انسان را به امور حسى و تجربى محدود مىپندارند و اندیشیدن در ماورای آنها را لغو و بىحاصل قلمداد مىکنند.
۲ـ۱٫ مفهومشناسی علوم انسانی
علوم انسانی، معانی متعددی دارد. تعاریف ارائه شده برخی با نگاه پسینی و برخی با نگاه پیشینی است. در نگاه پسینی که ناظر به علوم انسانی موجود و محقَّق است، دو معنا از رواج بیشتری برخوردار است:
الف) معنــای عام علوم انسانی: برخی علوم انسانی را در مقابل علوم طبیعی، مهندسی و پزشکی گرفته و آن را شامل علوم عقلی، شهودی، نقلی و علوم انسانی تجربی میدانند.
بر این اساس علومی مانند فلسفه، الهیات، حقوق، اخلاق، زبان و ادبیات و…، نیز از علوم انسانی شمرده میشوند.
ب) معنـای خـاص علوم انسـانی: گاهی علوم تجربی به علوم طبیعی و انســانی تقسیم میشود. علوم طبیعی در پی کشف قوانین و روابط پدیدههای طبیعی و عام، و علوم انسانی به دنبال کشف قوانین و روابط در حوزۀ رفتارهای ویژۀ آدمی است. طبق این تعریف، علوم انسانی رایج با انسانشناسى تجربى مترادف است، موضوعش انسان متعارفی است که در دسترس تجربه و آزمون قرار دارد و مانند طبیعتشناسى تجربى، ویژگیهایی مانند: تکرارپذیری، همگانی بودن، قابلیت پیشبینی داشتن، قابلیت تأیید یا ابطالپذیری و… را داراست.
در این مقاله، اصطلاح اخیر محور نقد خواهد بود.
سطوح مختلف علوم انسانی
هدفگیری اصلی ما در این نوشتار، پاسخگویی به این پرسش خواهد بود که آیا این علوم علاوه بر نقصان، خطرساز و مضر نیز هستند؟ بر این اساس در ادامه موضوع، روش، گزارهها، غایت علوم انسانی تجربی به ترتیب مورد بحث قرار خواهند گرفت.