گفت وگو با حجتالاسلام والمسلمین سید محسن دعایی
حجتالاسلام والمسلمین دعایی مدیر مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام در این گفت وگو، نخست دربارۀ چگونگی مدیریت الهی دانش و علوم انسانی صحبت کردند و این پرسش را مطرح نمودند که آیا میتوانیم مدلی جامع عرضه کنیم که ارادۀ انسان را براساس فرهنگ اسلامی مدیریت کند؟ ایشان در ادامه برای اثبات اینکه اسلام چنین توانایی را دارد دلایلی را مطرح کردند. حجتالاسلام دعایی در بخش دوم گفت وگوی خود، مؤسسۀ مطالعات راهبردی را معرفی، و اهداف آن را بیان کردند. در پایان نیز به قسمتی از تولیدات مؤسسه اشاره، و مشکلات و راهحلها و پیشنهادهایی را مطرح کردند.
علوم انسانی اسلامی و نقاط قوت علوم انسانی غربی صحبت کنید و بفرمایید آیا امکان تولید علوم انسانی اسلامی وجود دارد و اساساً دین میتواند مسائل ما را به شکل کاربردی پاسخ بدهد یا خیر؟
مهمترین سنگر فتحنشدۀ استراتژیک نظام ما، همین بحث است؛ ازهمینرو در آغاز اندکی دربارۀ آن صحبت میکنم.
کشور ما در بسیاری از سرفصلهای علوم، جزء ده کشور برتر دنیا در تولید علم به شمار میآید، ولی هنگامی که سرفصلهای این علوم را با دقت بررسی میکنیم، متوجه میشویم اینها علومی است که سایر کشورها، قبل از ما در آنها پیشتاز بوده و پیشرفت کردهاند؛ علومی مانند علوم هوا فضا، نانو و علوم هستهای که در سرفصل علوم تجربی قرار میگیرند. حال اگر فرض کنیم که جمهوری اسلامی ایران در تمامی این سرفصلها به مقام اول جهان برسد، بعد از آن چه اتفاقی خواهد افتاد؟ ما معلم بشر خواهیم شد و همه براساس اغراض مادی خود در سطوح خرد و کلان از این علوم استفاده خواهند کرد. آیا این خدمت به بشر و در مسیر رسیدن به اهداف انقلاب اسلامی است؟
ما هنگامی میتوانیم به کار خود افتخار کنیم که این علوم را در یک مدیریت الهی دانش از یکسو و بهکارگیری الهی دانش از سوی دیگر عملیاتی کنیم. این کار زمانی محقق خواهد شد که ما در بعد فرهنگ و استفاده از علم و در عرصههایی مثل مبانی و فلسفه و کاربرد علم و فلسفۀ انسان و فلسفۀ حیات، حرف جدیدی برای بشریت داشته باشیم. متأسفانه کار چشمگیری در این زمینهها انجام نشده است. تا زمانی که این سنگر فتح نشود، هیچ یک از فتوحات ما در جایگاه واقعی خودش قرار نمیگیرد.
اگر ما تمام پیشرفتهای علمی را پشت سر بگذاریم و در کشور خود نیز به کار گیریم و برای مثال از پیشرفتهترین سیستمهای ارتباطی، بهداشتی و رفاهی در جامعه استفاده کنیم و به تمام شاخصهای رفاه دست یابیم و فقر و بیکاری را در جامعۀ خود از بین ببریم، در این بستر چه کاری میخواهیم انجام دهیم؟ آیا فقط میخواهیم به مطالبات مادی جامعۀ خود پاسخ گوییم؛ یعنی دقیقاً مانند جوامع غربی، ابزارهای پیشرفت فقط لذایذ حیوانی انسان را هدف خود قرار دهد؟ در این صورت ما چه تفاوتی با سایر فرهنگها و سامانههای مدیریت علم و دانش خواهیم داشت؟ بنابراین اگر در این عرصه کوتاهی شود و دانش دینی صحیح تولید نشود و به مرحلۀ باور و اجرا نرسد، فلسفۀ انقلاب اسلامی و جهادهای علمی پرشتاب جامعۀ کنونی ما ناکارآمد، ناقص و معیوب خواهد بود. بنابراین جا دارد برای پاسخگویی به مطالبۀ رهبر انقلاب برای شکلگیری نهضت تولید علم دینی و طرح مدل پیشرفت اسلامی، که ابرسیستم مورد نیاز جامعه است، تمام تلاش خود را به کار گیریم.
علوم انسانی، بستههای مدیریت ارادۀ انسان هستند که شیوۀ تصمیمگیری و تصمیمسازی در مقیاس خرد و کلان را به ما پیشنهاد، و آن را پیشبینی و مدیریت میکنند. برای مثال علوم اقتصادی، تصمیمهای اقتصادی انسان در مقیاس خرد و کلان را مدیریت میکند. علوم سیاسی، شیوۀ تصمیمگیری خرد و کلان انسان را برای ساختار نظام سیاسی، توزیع قدرت و تعاملات سیاسی یک جامعه با سایر جوامع تبیین میکند و توضیح میدهد. سایر علوم نیز از این منظر، شیوۀ تصمیمگیری انسان در سرفصلهای تخصصی خودشان را تبیین میکنند؛ یعنی تجزیه و تحلیل مؤلفههای یک عرصۀ تخصصی که باید در یک مدل ملاحظه شود و چگونگی بهینه شدن این تصمیم، مبتنی بر پیشفرضها و در اختیار گذاشتن مفروضات خروجی سیستم؛ مثلاً یکی از اهداف علم اقتصاد، به دست آوردن رفاه حداکثری است و بنابراین به انسان میگوید که چگونه باید تصمیم بگیرد تا به این هدف برسد. این تصمیم، که در قالب یک مدل با تمام مؤلفههای بیرونی و درونی آن تجزیه و تحلیل میشود، بر پیشفرضهایی مبتنی است. انسانی که میخواهد داخل این مدل تصمیم بگیرد، انسانی خاص بر اساس تفکر تعریفشدۀ الحادی غرب است. بنابراین، از یکسو، پیشفرضهای خاصی در مدل سلطه دارد که جداشدنی نیست و از سوی دیگر، نوع نگاه به تعامل این مؤلفهها و پردازشی که در این مدل، روی عناصر ورودی انجام میشود مبتنی بر نگاه ارزشی خاصی است. افزون بر این، خروجیای که برای این مدل پیشنهاد و پیشبینی میکنند بر اساس مفروضات خاص تفکر اصالت لذت و اصالت فرد غربی پایهریزی و طراحی شدهاند. بنابراین، فرهنگ غرب از سه زاویه تأثیر عمیقی بر مدلهای غربی در علوم انسانی میگذارد.