به گزارش روابط عمومی مرکز صدرا به نقل از خبرنگار مهر، مراسم رونمایی از دو کتاب «بنیانهای فکری جامعهشناسان غرب و متفکران اجتماعی اسلامی» و «نظریهپردازی اسلامی در علوم انسانی» صبح امروز در مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا برگزار شد.
در ابتدای این مراسم فرزاد جهانبین گفت: انتشار این دو اثر در ادامه فعالیتهای مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا و بنیاد علوم انسانی اسلامی است که با همکاری بیش از چهل مرکز دانشگاهی و حوزوی درحال انجام است. در زمینه رد علوم انسانی اسلامی، دیدگاههایی مطرح است که قابل نقد است اما بعضاً متأسفانه حرفهایی زده میشود که سطحی است. به عنوان مثال و باتعجب اظهارنظر اخیر آقای رسول جعفریان درباره دلاکی و حمام اسلامی،جزو همان دسته از بحثهایی است که موضوع را سطحی و مبتذل میکند.
وی افزود: درکتابهایی که امروز رونمایی میشود تلاش شده تا موضوعات علمی و متقن بیان شود و ازنقد عالمانه نیز استقبال میشود.انتشار نظریهپردازی اسلامی در علوم انسانی توسط حجتالاسلام احمد شریفی، سهگانه وی را تکمیل کرده است. نکته آخر و مهم اینکه این کتابها محل اختلافات را نشان و بیان میکند که باید از بحثهای کممایه پرهیز شود.
پس از جهانبین، سید سعید زاهد زاهدانی مؤلف کتاب «بنیانهای فکری جامعهشناسان غرب و متفکران اجتماعی اسلامی» گفت: اغلب دانشجویان وقتی صحبت از علوم انسانی اسلامی و علوم اجتماعی اسلامی میشود، از ما میپرسند غربیها این تعاریف و آثار را دارند ولی شما چه دارید؟ بنده سعی کردهام در کتابی که امروز رونمایی میشود، در خصوص چهار مفهوم عالم تکوین، تاریخ، جامعه و انسان، بحث کنم و تعریف درستی از آنها ارائه بدهم. در این اثر چهار مفهوم نامبرده را در نظریات جامعهشناسان کلاسیک و صاحب سبک و جامعهشناسان معاصر غربی بررسی کردم. همچنین این چهار مفهوم را در نظریات اندیشمندان اسلامی از فارابی تا اندیشمندان امروزی هم مورد بحث قرار دادم.
وی افزود: علاوه بر اینکه نظریات این جامعهشناسان را با هم مقایسه کردیم، یک فصل هم به متفکرین اسلامی خارج از ایران اختصاص دادیم. نتیجه اینکه پس از مقایسه این چهار گروه با یکدیگر، یک جمعبندی جامع از تعاریف و نظریات این چهار مفهوم بیان شد. تلاش ما این است که توانسته باشیم به سؤالی که در ابتدا گفتم که دانشجویان مطرح میکنند، پاسخ داده باشیم.
پس از زاهدانی، احمدحسین شریفی مؤلف «نظریهپردازی اسلامی در علوم انسانی» با تاکید براینکه نظریهپردازی قله فعالیتهای علمی است گفت: آرمان برنامههای آموزشی و پژوهشی و از مهمترین آمال محققان و اندیشمندان است؛ صعود به این قله توانمندیهای علمی و مهارتی فراوان، ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی متمایز و شرایط اجتماعی و محیطی خاصی را (و به طور کلی علل و عوامل زمینهای فراوانی را) میطلبد. به همین دلیل، در طول تاریخ علمی بشر،صعودیافتگان به این قله، اندکشمارند. و بنده در این کتاب در فصل پنج عوامل زمینهای نظریهپردازی و در فصل هفت نیز ویژگیهای علمی نظریهپردازان را به تفصیل شرح دادهام. در عین حال، بسیاری از اندیشمندان به درستی بر این باورند که در این میان، نقش اصلی و بیبدیل در وصول به این قله، بر عهدة «روش» است. روشی که با عمل به آن بتوان از پیچ و خمها و پستی و بلندیهای موجود در مسیر صعود به این قله مرتفع به سلامت عبور کرد.
وی افزود: نقشآفرینی روش در این مسیر به گونهای است که حتی اگر تواناییها و استعدادهای شخصی و امکانات و شرایط محیطی و اجتماعی همگی فراهم باشند، اما روشی علمی، واقعبینانه و کارامد برای وصول به این هدف در اختیار نباشد، احتمال صعود به قله، نزدیک به صفر است. با نگاهی به تاریخ علم، این حقیقت انکارناپذیر روشن میشود که بیثمری و بیهودگی دانش گذشتگان در بخشهایی از طبیعتشناسی، نه معلول کمکاریشان بود و نه معلول کماستعدادیشان؛ بلکه تنها معلول و محصول روش نادرستی بود که در مطالعة چنان مسائلی به کار میگرفتند. اهمیت روش موجب شده است که دوران اخیر را بعضاً عصر روش بنامند؛ در دوران اخیر شاهد مکتوبات فراوان دربارة ابعاد مختلفی از روش مثل روشهای گردآوری، روش داوری، روش نقد و امثال آن هستیم؛ اما دربارة روش نوآوری و نظریهپردازی، کتابها و مقالات اندکشماری در اختیار است.
شریفی ادامه داد: وقتی به عرصه علوم انسانی اسلامی وارد میشویم و یا روش نظریهپردازی اسلامی در علوم انسانی را جویا میشویم فقر و فقدان منابع معتبر و مفید را بیشتر احساس میکنیم. و همواره دانشجویان و محققان علوم انسانی اسلامی بحق مطالبة روشی را داشتند که بتوان با آن نظریة اسلامی را در مسائل علوم انسانی به دست آورد. به راستی چگونه و از چه راهی میتوانیم از نظر علمی مطمئن شویم نظریهای را که به اسلام نسبت میدهیم واقعاً نظریة اسلامی است؟ به تعبیر دیگر، آیا راهی مطمئن برای کشف نظریة اسلامی در مسائل علوم انسانی وجود دارد یا نه؟ اگر هست، مراحل و مسیر آن به چه صورت است؟ البته گذشتگان ما، روش یا روشهایی برای استنباط و اکتشاف احکام اسلامی داشتند و آن روشها نیز به اعتقاد بنده در جای خود و در نسبت با کشف و استنباط احکام فردی، کارآمد و موفق بودند. اما به دلایل مختلف که جای تحلیل آنها اینجا نیست؛ این روش، در بسیاری از حوزهها و قلمروهای علمی مورد نیاز جامعه از کارآیی و کارآمدی لازم برخوردار نیست. یعنی روش اجتهادی مرسوم، به شکل موجود نمیتواند در حوزة فقه اجتماعی، فقه نظام و فقه حکومتی کارآیی داشته باشد. بلکه بر اساس روش اجتهادی مرسوم اساساً چیزی به نام فقه نظام و فقه سیاسی و فقه اجتماعی و فقه فرهنگی و فقه مدیریتی بیمعناست. به همین دلیل، ما معتقدیم، روش اجتهادی مرسوم، برای اکتشاف نظریة اسلامی در حوزههای علوم انسانی سترون است. این حقیقتی است که امام خمینی (ره) در پایان دهة اول انقلاب آن را به صراحت بیان کرد و دگرگونی و بازنگری در روش اجتهادی را از عالمان دینی مطالبه نمود. ایشان در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۶۷ در نامهای به یکی از اعضای دفتر خود، میفرماید: «اجتهاد مصطلح در حوزهها کافی نمیباشد.» و یا در نامة مشهور به «منشور روحانیت» که خطاب به حوزههای علمیه نوشتند، میفرماید: «روحانیت تا در همه مسائل و مشکلات حضور فعال نداشته باشد، نمیتواند درک کند که اجتهاد مصطلح برای اداره جامعه کافی نیست.» در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۳۶۸ در پیامی خطاب به شورای مدیریت حوزة علمیة قم، ضمن تأکید بر حفظ ارکان محکم فقه و اصول رایج در حوزهها، میفرمایند: «در عین اینکه از اجتهاد «جواهری» به صورتی محکم و استوار ترویج میشود، از محاسن روشهای جدید و علوم مورد احتیاج حوزههای اسلامی استفاده گردد.»
این نویسنده و پژوهشگر اضافه کرد: کسانی سعی کردهاند که روشهای جایگزینی برای استنباط نظریههای اجتماعی از متون و منابع دینی بیان کنند. و یا از دیگران وام بگیرند. فی المثل روش تحقیق دادهبنیاد، از سوی برخی از محققان علوم انسانی برای تحقیق در علوم انسانی اسلامی به عنوان روشی مفید و مقبول تلقی شده است؛ و یا شهید صدر تلاش کرد تا روشی ابتکاری که آن را «روش نظریهپردازی واقعگرا» مینامید تولید کند و خودش نیز در برخی از مسائل اجتماعی و سیاسی و اقتصادی آن را به کار بگیرد. سه فصل از کتاب حاضر (۲، ۳ و ۴) به تحلیل و بررسی روشهای جایگزینی که برای تولید علوم انسانی اسلامی مطرح شده است و یا مورد استفاده قرار گرفته است، میپردازد.
وی در پایان گفت: در عین حال، هدف اصلی از تدوین این کتاب ارائه روشی جدید برای نظریهپردازی اسلامی در علوم انسانی بوده است. تلاش کردهام روشی کارآمد، واقعبینانه، علمی، و پیشبرنده در این زمینه ارائه دهم. کارآمد باشد به این معنا که بتواند نیازهای علمی و عملی ما را در حوزههای مختلف علوم انسانی تأمین کند؛ واقعبینانه باشد به این معنا که به دنبال فهم و درک واقعیتها باشد نه آنکه خود مانع و حجابی برای دستیابی به واقعیت باشد؛ علمی باشد به این معنا که امری شخصی و صنفی نباشد و همچنین پیشبرنده باشد یعنی در خدمت نوآوری و نواندیشی درست و ضابطهمند باشد. من پیش از این در کتابهای مبانی علوم انسانی اسلامی و روششناسی علوم انسانی اسلامی بنیانهای اصلیارائة مدلی جدید برای نظریهپردازی اسلامی در علوم انسانی را فراهم کردهام. آن دو کتاب علیرغم استقلالی که داشته و دارند، به یک معنا مقدمات علمی ورود به این موضوع را نیز فراهم میکنند. به همین دلیل، توصیه من به همة کسانی که میخواهند این روش را در تحقیق علوم انسانی اسلامی به کار گیرند و یا میخواهند از نظر علمی آن را اعتبارسنجی کنند، این است که اگر تاکنون آن دو کتاب را مطالعه نکردهاند، برای فهم دقیق مراد نویسنده و هدف مؤلف، ابتدا آنها را مطالعه کنند.
در ادامه این برنامه حجت الاسلام رضا غلامی، مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا با اشاره به اینکه علوم انسانی مدرن به نوعی آنارشیسم مبتلا شده است گفت: به نظر میرسد کتاب نظریه پردازی اسلامی در علوم انسانی را باید متمم دو اثر قبلی جناب دکتر شریفی یعنی مبانی علوم انسانی اسلامی و روش شناسی علوم انسانی، اسلامی در نظر گرفت. هرچند امروز در باب فلسفه و روش شناسی علوم انسانی اسلامی دیدگاههای متنوعی وجود دارد اما کوششهای علمی جناب دکتر شریفی طی ۳ سال اخیر نه فقط تصویر روشنتر و منسجمتری از علوم انسانی اسلامی ارائه داده بلکه راه را برای تحقیق و نظریه پردازی در این مباحث نوظهور هموار کرده است. ما امروز در شرایطی از قاعده مند سازی تحقیقات در علوم انسانی اسلامی صحبت میکنیم که بخش مهمی از علوم انسانی سکولار و غربگرا به نوع بیمارگونه ای از آنارشیسم مبتلا شده است. منظور من از آنارشیسم هرج و مرجی است که به ویژه در فلسفه و روش شناسی علوم انسانی و اجتماعی قائل هستیم. در واقع گریز از مبنا گروی و افتادن در مسیر نسبی گرایی، علوم اجتماعی مدرن را بیش از گذشته با هرج و مرج روبرو کرده به طوریکه امروز سطحیترین و مضحک ترین نظریهها در علوم اجتماعی بدون آنکه هیچ تضمینی درباره واقع نمایی و به تبع آن گره گشایی آنها داشته باشد، عهده دار تبیین پدیدهها یا حل مسائل اجتماعی است و طبیعی است که نسخههایی به وسیله این نظریهها پیچیده بشود که زندگی اجتماعی بشر را روز به روز مبهمتر و تاریکتر کند.
وی افزود: من معتقدم مهمترین نقطه قوت علوم انسانی اسلامی این است که در زیر سایه آزاداندیشی به قاعده مند سازی خودش بها میدهد و همواره تلاش میکند تا از لایه نسبی گرایی فاصله بگیرد. به هر صورت، کتاب نظریه پردازی اسلامی در علوم انسانی هم در نقد و بررسی انواع مواجهها با نظریه پردازی در علوم انسانی به موفقیتهای مهمی دست پیدا کرده و هم در نهایت در ارائه یک روش اسلامی گام بلندی را برداشته است. علاوه بر این از امتیازات کار جناب دکتر شریفی این است که از نقد جدی روشهای اسلامی مانند روش مرحوم شهید صدر ابائی نداشته و نشان داده که مشهودات علمی نباید مانع از نقد و نوآوری در این ساحت بشود. فکر میکنم کتاب نظریه پردازی اسلامی در علوم انسانی نه تنها برای دانشجویان دکترا در رشتههای گوناگون علوم انسانی بلکه برای اساتید و محققانی که به نوآوری علمی علاقه نشان میدهند، خواندنی و قابل استفاده است و حتی در مضبوط سازی داوریهای علمی در حوزه و دانشگاه هم کارایی زیادی دارد.
رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا ادامه داد: از طرف دیگر، کتاب بنیانهای فکری جامعه شناسان غرب و متفکران اجتماعی اسلامی هم باید گام جدیدی در نوسازی علوم اجتماعی در ایران تلقی بشود. البته شما میدانید که در سالهای گذشته سرمایه گذاریهای علمی خوبی در زمینه تبیین و نقد اندیشههای جامعه شناسان مسلمان صورت گرفته اما به نظر میرسد کارهای انجام نشده یا خوب انجام نشده در این میدان کم است. هنر استاد محترم جناب دکتر زاهد و همکارشان سرکار خانم مؤمنی در این کتاب از یک طرف شفاف سازی پایههای جامعه شناسی مدرن و از طرف دیگر بهره برداری از تلاشهای قابل توجه متفکران مسلمان چه در نقد پایههای فکری جامعه شناسی سکولار و چه در تأسیس جامعه شناسی اسلامی است و من تصور میکنم این کتاب قادر است عینک متفاوتی را برای درک سیر تطور جامعه شناسی سکولار و جامعه شناسی اسلامی در اختیار پژوهشگران جوان در حوزه و دانشگاه قرار بدهد. من در پایان عرایضم مجدداً از زحمات اساتید گرامی به خاطر ارائه این دو اثر مهم قدردانی میکنم.
در پایان امیر سیاهپوش معاون دبیرخانه علوم انسانی اسلامی گفت: کار آقای زاهد، کار ویژهای است از این جهت که چارچوبمند و مبتنی بر شاخصها است. علاوه بر این، به نظریات متفکرین این حوزه به صورت جامع پرداخته شده است. اگر استیلای تفکر غربی را بپذیریم، متوجه میشویم که علوم انسانی اسلامی به شدت مظلوم و مهجور است و در این میان اوضاع جامعهشناسی هم خیلی بدتر است.
وی افزود: یکی از مهمترین گِرههای ما در نظریهپردازی، شاخصهای آن است. کتاب جدید آقای شریفی، گام مهمی در این جهت برداشته و تعاریف خوبی برای شاخصهای نظریهپردازی ارائه داده است.
در پایان این جلسه، دو اثر «بنیانهای فکری جامعهشناسان غرب و متفکران اجتماعی اسلامی» و «نظریهپردازی اسلامی در علوم انسانی» با حضور میهمانان رونمایی شد.