متن کامل سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی در افتتاحیه نخستین نشست منتخبی از اساتید علوم انسانیِ اسلامی، مشهد مقدس ۳۰-۲۹ تیرماه ۱۳۹۶
بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین، الصلاه و السلام علی رسول الله و آله الطیبین الطاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین
سلام و خیر مقدم عرض می کنم حضور اساتید گرامی و تشکر می کنم از اینکه دعوت دبیرخانه دائمی کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی را برای حضور در این نشست پذیرفتید. جا دارد سالروز شهادت جانسوز حضرت امام جعفر صادق (ع) را خدمت شما برادران گرامی تسلیت و تعظیت عرض کنم. همه ما آرزو داریم ناممان جزو شاگردان و ریزه خواران مکتب عظیم و بی نظیر امام صادق علیه آلاف التحیه و الثناء ثبت شود و قدمی، هرچند بسیار کوچک، در جهت ترویج تعالیم قدسی اسلام ناب برداریم؛ لذا از خداوند متعال مسألت داریم به حق این روز عزیز، این سعادت را نصیب همه ما بفرماید.
دوستان عزیز، تایید می فرمایید که این نشست از ارزش فوق العاده ای برخوردار است و اهداف بسیار مهم و خطیری را در نظر گرفته است که در رأس این اهداف، اولاً، بررسی دیدگاه های نو و پیش برنده در مسیر تکامل علوم انسانیِ اسلامی؛ ثانیاً، آشنایی اساتید با برنامه های تحقیقاتی همدیگر و ثالثاً، زمینه سازی برای همکاری و هم افزایی اساتید در جهت بسط و تعمیق علوم انسانیِ اسلامی، می باشد.
تاکید می کنم، در این نشست، به دنبال طرح مباحث کلی یا مباحث مدیریتی، درد دل و امثال این ها نیستیم، بلکه قصد داریم این نشست را عمدتاً بر روی مباحث علمی خاص و نو متمرکز نماییم.
به لطف الهی، ما تقریباً از چهار سال پیش، عامداً از استمرار بحث بر روی امکان یا ضرورت علوم انسانیِ اسلامی عبور کردیم و کوشش نمودیم از هدر رفتن توان اساتید و پژوهشگران محترم در این بحث که عده ای بنا داشتند ما را در آن متوقف کنند، جلوگیری کنیم.
در چهار سال اخیر خصوصاً دو سال گذشته، خوشبختانه شاهد تمرکز اساتید گرامی بر روی نوسازی و تقویت دستگاه معرفت شناختی و روش شناختی علوم انسانیِ اسلامی هستیم. این کاملاً درست است که بدون بهره مندی از یک دستگاه کارآمد روش شناختی در علوم انسانی ِاسلامی ( که از بطن یک فلسفه علم قوی متولد می شود ) قادر به معماری و ساخت بنای مرتفع علوم انسانیِ اسلامی در رشته های مختلف نیستیم و کسانی که بدون برخورداری از چنین دستگاهی در میدان علوم انسانیِ اسلامی پیشروی کرده اند، معمولاً با خطاها و ناکارآمدی های جدی در علوم انسانیِ اسلامی دست به گریبان اند.
البته مسلماً در عین وجود یک «دستگاه روش شناختی مادر» در کل علوم انسانیِ اسلامی، در هر رشته نیز دستگاه های روش شناختی متعددی قابل طراحی و ارائه است و اصولاً تعدد و تنوع دستگاه ها بر حسب مناطق گوناگون علم اسلامی و کارکردهای مختلفی که برای علوم انسانیِ اسلامی پیش بینی شده است، اجتناب ناپذیر می باشد.
امروز به جایی رسیده ایم که فراتر از مباحث بنیادی در عرصه فلسفه علم، چه درباره دستگاه روش شناختی مادر، و چه درباره دستگاه های روش شناختی رشته ای وتخصصی، نظریات متعددی از سوی اساتید محترم ارائه شده است.
باید قبول کنیم که هیچگاه یکدست سازی افکار و تنوع زدایی در علوم انسانیِ اسلامی مطلوب نیست و کسی به دنبال تحمیل یک نظریه بر سایر نظریه ها نبوده و نخواهد بود. البته در علوم انسانیِ اسلامی نقد پذیری یک اصل مهم به شمار می رود و طبعاً در یک روند کاملاً طبیعی، نظریه هایی که در برابر نقدها تاب نمی آورند به حاشیه رفته و نظریات مقاوم تر جایگزین آنها خواهند شد. نظریاتی هم هستند که وقتی در معرض نقدهای جدی قرار می گیرند، منفعل نمی شوند و نقدها را دست مایه تکمیل و تقویت خود می کنند.
امروز، شاهدشکل گیری بسترهای ابتدایی برای طرح نقدهای جدی حول دستگاه های روش شناختی هستیم و این نشست را نیز می توانیم در همین جهت معنا کنیم.
به نظر می رسد، اگر ما موفق بشویم طی ۶-۵ سال آینده با یک سرمایه گذاری همه جانبه، دستگاه مادر و دستگاه های تخصصی در ذیل آن را به صورت کارآمد ارائه کنیم، تقریباً پنجاه درصد از مسیر تکوین علوم انسانیِ اسلامی را طی کرده ایم. در حقیقت، این دستگاه روش شناختی، مانند اتوبان هایی هستند که وقتی احداث می شوند، امکان، سهولت، سرعت دسترسی به مقصد دهها برابر افزایش می باید و عده زیادی از طریق این اتوبان ها خودشان را به مقصد می رسانند.
اگر بخواهم در شرایط کنونی، یک تصویر کلی از وضعیت دستگاه های روش شناختی ارائه کنم، باید عرض نمایم، هنوز دستگاه روش شناختی مادر، با لحاظ نظریه های متنوعی که در این زمینه وجود دارد، با نقص ها و کاستی ها و گره های فراوانی مواجه است و خامی های جدی در آن دیده می شود و تا الآن تلاش ها برای برطرف کردن این خامی ها کافی نبوده است. ضمن اینکه باید گفت، بخشی از این خامی ها به خلأها و نقصان های موجود در لایه های سخت فلسفه علم اسلامی بر می گردد که تا الآن برطرف نشده است.
در موقعیت فعلی، به راه انداختن جریان نقد عالمانه، تخصصی و حتی فوق تخصصی از اهمیت بالایی برخوردار است و مهم ترین گام برای شکل گیری جریان نقد، مدوّن شدن نظریه های مختلف در باب دستگاه روش شناختی علوم انسانیِ اسلامی است که نظم مشخصی بر آن حاکم باشد.
بعضی از صاحبان نظریه همت کرده اند و ما هم از بعضی از آنها حمایت کرده ایم و دستگاه روش شناختی مورد نظر خودشان را در قالب یک متن علمی و آکادمیک ارائه کرده اند و بعضی نیز هنور در این زمینه وارد نشده اند.
آنچه امروز در این نشست همه ما متوقع هستیم تا اتفاق بیفتد، ارائه علمی و نظام مند نظریه هایی است که در بطن خود یک دستگاه روش شناختی را تولید یا بازسازی کرده است. از این جهت است که در ابتدای عرایضم تاکید کردم که این نشست، یک نشست فوق العاده و منحصربفرد است.
یکی از خلأهای جدی در عرصه نظریه پردازی که لازم می دانم با شما عزیزان در میان بگذارم، حلقه مفقوده زنجیره ای است که قادر است مباحث تئوریک را به میدان کاربرد و عمل متصل کند. من نام این حلقه مفقوده را «دستگاه مبدل تئوری به عمل» می گذارم و معتقدم باید بپذیریم که هنوز هیچ نظریه قوی و پرتوانی در جهت طراحی این دستگاه مبدل ارائه نشده و ما تقریباً در این عرصه دستمان خالی است.
البته از گذشته، فقدان میدان های لازم برای ظهور و بروز عملی علوم انسانیِ اسلامی مثلاً در مدیریت اسلامی، اقتصاد اسلامی، روان شناسی اسلامی، جامعه شناسی اسلامی و غیره را دلیل اصلی عینیت نیافتگی این علوم معرفی کرده ایم، اما واقعیت این است که بر فرض ایجاد چنین میدانی، علوم انسانیِ اسلامی از قوت لازم برای بازیگری مؤثر در این میدان برخوردار نیست و مباحثی که با نیت حل مسأله ارائه می شود، همچنان در کلیات متوقفند و به ندرت قادرند از کلیات عبور کنند.
همانطور که اشاره کردم، قدم اول، دست یابی به یک یا چند نظریه روشن درباره دستگاه مبدل تئوری به عمل است و قدم بعدی، زمینه سازی برای ورود جسورانه اساتید و محققان علوم انسانیِ اسلامی در حل مسائل کاربردی است.
به نظر می رسد در این جهت، بهره گیری از ظرفیت نظریه اعتباریات مرحوم علامه طباطبایی چه در طراحی دستگاه مبدل و جه در پاسخگویی به هزاران مسأله ریز و درشت، از اهمیت فراوانی برخوردار است. ظاهراً ما تا الآن، بیشتر به توصیف اجمالی و محتاطانه این نظریه رو آورده ایم و از تکمیل و تبدیل آن به یک دستگاه علمی و سپس روشن کردن موتور این دستگاه برای تولید هزاران سبک، ابزار، سیستم، قاعده، نظم، نهاد و غیره برای ارتقاء کارآمدی نظام اسلامی غفلت کرده ایم.
این خبر خوش را به اساتید محترم عرض کنم که دوستانمان در دبیرخانه دائمی کنگره بین المللی علوم انسانیِ اسلامی، جدیداً مبادرت به تأسیس فصلنامه علمی- پژوهشیِ تحقیقات کاربردی در علوم انسانی نموده اند که انشاالله به سهم خود بتواند باب ارائه نظریه های کاربردی در ساحت علوم انسانیِ اسلامی را باز کند. البته در کنار این فصلنامه، کتاب نظریه هم به دنبال اختصاص چندین شماره از این مجموعه به نظریه های برتر در این عرصه است که امیدوارم با کمک شما شاهد این اتفاق مهم باشیم.
برادران ارجمند، امروز به مدد الهی، گفتمان مترقی علوم انسانیِ اسلامی در عمده محیط های علمی خودش را به اثبات رسانده است و جریان روشنفکری سکولار در دانشگاه ها را به انفعال واداشته است.
اگر در گذشته، مخالفان ما، اصل علوم انسانیِ اسلامی را منکر می شدند و حتی آن را به تمسخر میگرفتند، امروز خود را مجبور به اذعان به وجود این علوم، و دفاع از علوم انسانیِ سکولار و غربی می بینند.
من مایلم از این فرصت ذی قیمت استفاده کنم و خدمتتان عرض نمایم که تداوم انقلاب اسلامی به عنوان یک حادثه بی بدیل تاریخی، جز با تکامل و عینیت یافتگی علوم انسانیِ اسلامی امکان پذیر نیست و تک تک ما در قبال جاری شدن علوم انسانیِ اسلامی در رگ های نظام اسلامی مسئولیم. به بیان دیگر، حیف این انقلاب عظیم و الهی است که به دلیل کم کاری و ناهوشمندی ها در حرکت پرشتاب خود با وقفه روبرو شود و ما باید با نهایت مجاهدت و فداکاری به مسئولیت تاریخی خود در برابر انقلاب اسلامی عمل کنیم.
من معتقدم، هر کدام از شما اساتید در موضوع علوم انسانیِ اسلامی یک سرمایه عظیم هستید و توان شخص شما بدون اغراق، با توان یک سازمان پژوهشی برابری می کند. لذا جا دارد با یک اولویت گذاری دقیق در برنامه ها، انشاالله نقش آفرینی اساتید در این میدان چه در قالب نظریه پردازی، چه در قالب گفتمان سازی و چه در زمینه تربیت نیرو گسترش معناداری پیدا کند.
در این میان، همکاری و هم افزایی هدفدار اساتید گرامی به ویژه در پروژه های مشترک بسیار راهگشاست و می تواند علاوه بر گسترش ظرفیت ها، فرصت های جدیدی را برای پیشرفت علوم انسانیِ اسلامی بوجود بیاورد.
دقت داشته باشیم، بروز و ظهور اساتید محترم در محافل علمی، در محیط های دانشگاهی و همچنین رسانه های فکری اهمیت فوق العاده ای دارد. نباید با غیبت و یا کم تحرکی خود در فضاهای علمی و رسانه ای، فرصت غلبه ظاهری افکار غربی را فراهم کنیم. لذا اینجانب به سهم خود از عزیزان تقاضا می کنم، هر ماه، بخشی از وقت خود را به طرح و باز طرح دیدگاه های علمی خود و اعلام موضع و حضور در جلسات نقد و مناظره اختصاص دهید و از این طریق، نشاط و شادابی جریان روشنفکری انقلاب اسلامی را نمایان کنید.
ما انشاالله دوم و سوم آبان ماه امسال، چهارمین کنگره بین المللی علوم انسانیِ اسلامی و سومین مراسم اعطاء جایزه جهانی علوم انسانیِ اسلامی را برگزار خواهیم کرد. به حمدلله کمیسیون های تخصصی کنگره سطح علمی کنگره چهارم را خوب وحتی بهتر از کنگره سوم ارزیابی می کنند و برپایی این کنگره با تولید نزدیک به یکصد مقاله علمی- پژوهشی، گام جدیدی در مسیر تکامل علوم انسانیِ اسلامی به شمار می رود.
البته دستان ما و حتی تا جایی که می دانم، متولی رسمی این امر یعنی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی از جهت بودجه و امکانات بسیار خالی است و این کنگره همراه با برنامه های اقماری آن با تنگناهای مالی جدی روبروست لکن به لطف الهی و همراهی جدی و خالصانه صدها تن از اساتید حوزه و دانشگاه، کار در حد خودش جلو رفته و انشاالله جلو خواهد رفت.
باید خدمتتان عرض کنم، امروز دهها ایده جدید برای سرمایه گذاری های هدفمند در عرصه علوم انسانیِ اسلامی وجود دارد لکن همراهی و سرمایه گذاری مسئولین در این زمینه در حد صفر ارزیابی می شود با این حال، این کم عنایتی ها، موجب نمی شود که ما از پیگیری این ایده ها و باز کردن راه برای تحقق آنها نا امید شویم.
در پایان عرایضم، ضمن تشکر مجدد از شما سروران ارجمند، از رئیس محترم دبیرخانه دائمی کنگره، جناب آقای دکتر رفیعی آتانی، از قائم مقام رئیس دبیرخانه، جناب آقای دکتر سیاه پوش و سایر همکاران به ویژه جناب آقای مسعودی و جناب آقای موسوی به خاطر طراحی و مدیریت خوب این نشست سپاسگزاری می کنم. همچنین از بزرگوارانی که ما را در برپایی این هم اندیشی یاری دادند، به خصوص از ریاست محترم بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی و معاون محترم فرهنگی و اجتماعی شهرداری مشهد صمیمانه تشکر می کنم و از خداوند متعال، مزید توفیقات این عزیزان را مسألت دارم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.