به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، نخستین نشست شب علوم انسانی (۱۰ خرداد) با حضور پیر دورتیگیه، فیلسوف متأله فرانسوی و غرب شناس، کریم مجتهدی چهره ماندگار فلسفه ایران، شهریار زرشناس عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجتالاسلام رضا غلامی رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا و سیدیحیی یثربی استاد فلسفه، به همت نشریه عصر اندیشه و بنیاد پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
در بخش نخست این نشست پیر دورتیگیه با ابزار خرسندی از حضور در کشور ایران گفت: من تصور میکنم اکنون در منزل خودم و در جوار دوست و همکارم استاد مجتهدی هستم. ابتدا بگویم که منشأ اولیه علوم انسانی، غرب معاصر است، تا قرن نوزدهم برای علوم انسانی غربی و پوزیتویسم انسان تنها معلول به شمار میرفت اما پس از آن انسان یک پدیده بود و نحوه رویکرد به اندیشه و تاریخ فلسفه غرب را انسان تعیین میکرد، بنابراین دانش انسانی بنا نهاده شد.
وی با اشاره به اینکه در دانشگاهی که حضور داشته نام دانشکده ادبیات به علوم انسانی تغییر یافته و اصطلاحات جامعهشناسی به وسیله پوزیتویستها شکل گرفته است، اظهار داشت: بنابراین در کشورهای اروپایی باید دانش انسانی و فلسفه آن را یاد بگیرند، اینها را اگر به تاریخ اروپا و به ویژه فرانسه مراجعه کنیم، مشخص است حتی ناپلئون در زمان تسلط به آلمان مطرح میکرد که آلمانیها به تمام حقیقت توجه دارند. زمانی که ما میگوییم لیبرال، به خود آزادی توجه داریم نه به آن وجه از قانون اساسی!
دورتیگیه با اشاره به تفاوت بین متافیزیک و فلسفه گفت: علوم انسانی بدون فلسفه بیپایه است درحالیکه در غرب آن را بر پایه متافیزیک بنا نهاده بودند، تمدن غرب امروز با بحران مواجه است و شاید تنها آلمانیها باشند که کمتر از سایر جوامع با مشکل روبه رو هستند. پس از آن فلسفه آلمانی در فرانسه رسوخ کرد.
استاد بازنشسته دانشگاه سوربن فرانسه گفت: یکی از نویسندگان کتابی با نام عدل الهی نوشته که در آن میگوید سه فرد در متافیزیک مطرح هستند: حضرت عیسی (ع)، موسی (ع) و محمد (ص). بنابراین فلسفه آلمان تنها فلسفهای بود که به مفهوم پیامبری توجه داشت.
*آلوده به ظاهرگرایی و مصرفزدگی نشویم
در ادامه این بحث کریم مجتهدی با اشاره به اینکه خود را معلم فلسفه میداند، افزود: تصور پروفسور دورتیگیه این بود که خیلی مفاهیم را ما میدانیم و دیگر در بحثشان توضیح نمیدهند. به اعتقاد ایشان، «آگوست کنت» سطحی و ضد تفکر است. البته نظر بنده نیز همین است که فلسفه کنت سطحی بوده تا جایی که از لحاظ جامعه شناسی هم چیزی روشن نمیشود چرا که اگر جامعه شناسی، جامعه انسانی است ابعاد مختلف انسان باید مشخص بشود که نمیشود!
وی با اشاره به اینکه به نظر دورتیگیه، آلمان امروز به لحاظ اقتصادی سالمتر از سایر اروپا و آمریکا است، توضیح داد: بنابراین هنوز مردم آلمان اعتقاد دارند که نان فلسفه را میخورند البته من خیلی با این حرف موافق نیستم اما علت چنین اعتقادی شاید این باشد که آنها همیشه آمادگی برای هر چیزی را دارند و برای کاری عجله نمیکنند بلکه به معنایی سعی دارند مسائل را بفهمند. یکی دیگر از مباحث پروفسور این بود که درست نیست که به اسم علم، انسان را نفی کنیم!
چهره ماندگار فلسفه ایران در ادامه افزود: بنده یک هشدار میدهم که خیلی آلوده به مصرف زدگی و ظاهرگرایی نشویم، این هشدار را از من قبول کنید ولی در برخی جزئیات مباحث پروفسور اتفاق نظر با وی نداریم.
در ادامه بحث، مکالمهای به زبان فرانسه بین مجتهدی و دورتیگیه صورت گرفت که طی آن مجتهدی خطاب به دورتیگیه گفت که ما خودمان سیر تاریخ را انتخاب نمیکنیم، بسیاری مسائل چه در ایران و در جهان به ما تحمیل شده است این دید تاریخی باید وجود داشته باشد و وی نیز پاسخ داد که دید تاریخی مسلماً باید وجود داشته باشد ولی در عین حال خود ما مقصر هستیم!
دورتیگیه در سخنان خود بیان کرد که آنچه به شما گفته میشود و حتی آنچه بنده میگویم اگر خودتان خودجوش آن را یاد نگیرید و بشنوید، بی فایده است. به طور مثال ایرانیان در یک دوره بسیار تحت تأٍثر مارکسیسم بودند خود مارکس از ایدهآلیستهای آلمانی صحبت میکند ولی آنها را مطالعه نمیکند و تنها استفاده ابزاری میکند در حالی که اگر واقعا خود هگل و کانت را مطالعه میکرد مطالق عمیقتری میتوانست بیان کند. اصل کلام اینکه هرکس خودش باید به تعمق برسد و هیچ گفتهای فایده ندارد البته باید آثار گذشتگان و شعرا را بخواند و آنها را دریابد.
دورتیگیه در بخش پایانی صحبت خود درباره اسلام گفت: درحال حاضر علیه اسلام حرف زیاد زده میشود و اسلام را حتی با اعمال داعش در دنیا مثال میزنند، باید از اینها خلاص شویم!
مجتهدی در پایان بحث خود از مبارزه با وجود واژههای خارجی در زبان فارسی گفت و از همه درخواست کرد که در زبان فارسی از واژگان خارجی استفاده نکنند.
در پایان این بخش نیز دو تمثال از کریم مجتهدی و پیر دورتیگیه اثری از علیرضا ذاکری تقدیم حضور آنها شد.
بخش دوم نشست شب علوم انسانی (۱۰ خرداد) با سخنرانی شهریار زرشناس، عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و سید یحیی یثربی استاد بازنشسته فلسفه ایران در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
زرشناس در ابتدای صحبت خود با اشاره به اینکه برپایی چنین نشستهایی بی تردید در ایجاد نهضت خودآگاهی نقادانه مؤثر است و سخنان پروفسور دورتیگیه هم نکات مثبت زیادی داشت، توضیح داد: نطفه علوم انسانی در قرن هجدهم بسته شد آنجا که عصر روشنگری نام گرفت اما در واقع عصر تاریک اندیشی بود، چرا که عین طاغوت مداری و نفسانیت محوری بود.
وی با اشاره به متفکرانی نظیر جان لاک، دیدرو، نیوتن، ژاک روسو، مونتسکیو و دالامبر به عنوان برجستگان جهانبینی روشنفکری گفت: این مجموعه روح سخنانشان این بود که میگفتند دین را کنار گذاشتیم و خود را نمایندگان خرد روشنی میدانستند. اقتصاد سیاسی اینجا توسط آدام اسمیت بسته شد و جامعه شناسی نخستین رویکردهایش درباره اصالت اجتماع در آثار منتسکیو در حوزههای دیگر علوم انسانی ایجاد شد.
*علوم انسانی غربی بحران زده متولد شد
زرشناس با تأیید صحبتهای دورتیگیه درباره آگوست کنت و جامعهشناسی او گفت: انسان آن دوره محصول جهان بینی تاریک عصر روشنگری و به اعتقاد ما تاریک اندیشی است. علوم انسانی نیامده درباره انسان حرف بزند و به حوزه امور انسان بپردازد اینجا انسان مدرن و دوم امور انسان در اجتماع مدرن مطرح است. علوم انسانی از لحظه تولد به ویژه قرن نوزدهم و بیستم کارکرد اصلیاش یکی به شکلهای مختلف مقوم ذات غرب مدرن بوده و سعی کرده آن را استمرار بدهد به علاوه علوم انسانی نقشی در گذشته علوم هم داشته است. چرا که اینها معتقد هستند فلسفه به تمامیت رسیده این داعیه را هگل و نیچه و … دارند.
وی با اشاره به اینکه در اینجا علوم انسانی نقش توجیه و مشروعیتبخشی به معضلات غرب مدرن را بر عهده گرفته است، توضیح داد: خود سلطنت شاهی هم نخستین هستهها را برای غرب زدگی ایجاد کرد، نسل روشنفکران نخستین از نسل سالهای ۱۲۵۰ فعال میشود نظیر آخوندزاده، طالبوف، مستشارالدوله و سپهسالار که اندیشههای اینها سر تا پا غربی بودند. علوم انسانی غربی از زمان پدیداری قرار بود مقوم ذات غرب باشد و از لحظه تولد بحران زده متولد شد این یک ادعا نیست!
*جهت آموزش در ایران باید تغییر کند
زرشناس با بیان اینکه برخی از متفکران غرب خودشان به بحران زده بودن علوم انسانی اذعان دارند، گفت: علت هم این است که از لحظه پدیدایی تحت تأثیر فضایی بود که آن فضای علمی مدرن است. علم مدرن اسیر حس انگاری و تجربه انگاری بود علوم انسانی را نمیتوان اینطور بحث کرد. بسیاری پوزیتویستهای افراطی حتی آن را علمی نمیدانند اما آنقدر کارکرد دارد که دچار بحران تمام عیار شده است.
وی در ادامه توضیح داد: با همه این توضیحات تلاش داشتم بگویم که این علوم انسانی بحران زده را چرا ما حلوا حلوا میکنیم؟ چرا باید در سیر سیطره علوم انسانی غربی باشیم؟ اگر ما به حقیقت معنای علم توجه کنیم اصلا این علم نیست که از دل مدرنیته بیرون آمده است کارکرد آن این است که علم مدرن را حقیقی جلوه بدهد پس اگر ما حرکتی را در مسیر تحول علوم انسانی پی بگیریم و دانشگاهها را از اسارت مفروضات غرب خارج کنیم میتوانیم کاری از پیش ببریم.
زرشناس با بیان اینکه با آموزش مشکل ندارند بلکه جهت آن را باید تغییر داد تا زیربنا و بنیادهای آن به نقد کشیده شود، توضیح داد: پس اول باید رویکرد نظام آموزشی به سمتی برود که این مفروضات مورد نقادی و چالش تئوریک قرار بگیرد دوم فضایی در دانشگاه ایجاد شود که به جای استبداد ، گفتمان علوم انسانی به چالش کشیده شود علوم انسانی آخرین صورت فرموله غرب است پس به جای اینکه آموزش به سمت القای مشهورات باشد به سمت نقد مشهورات برود. البته اینجا مقاومتی از ناحیه تکنوکراتها و بروکراتها ایجاد شود که الان هم هست و تحت عنوان علم ستیزی، ارتجاع، بی سواد و القای باورهایی به نام دین مطرح میشود.
*با فحش دادن به غرب کاری از پیش نمیبریم
در ادامه این بحث سیدیحیی یثربی خطاب به زرشناس عنوان کرد: اینکه ما مدام بگوییم غرب بیشعور و بد است، فحش بدهیم، تنها وقتمان را تلف کردهایم الان باید چیزی ارائه دهیم تا مشکلمان حل بشود، شما پاسخ دهید که جایگزین این علوم انسانی غربی چیست؟ علم با دستور پیش نمیرود هیچ جای دنیا نیز اینطور نبوده ما خودمان مقصر هستیم چرا دیگران را سرزنش میکنیم؟ علوم انسانی هم نظیر پزشکی است اگر ما کار مردم را پیش نبریم یک فرد دیگر این کار را میکند. شما به طور واضح بگویید که مقصودتان از تحول علوم انسانی چیست؟ بهتر است دست از سرزنش غرب برداریم و کاری برای تحول انجام دهیم.
وی با اشاره به برخی مشکلات در جهان اسلام گفت: امروز در دنیای اسلام مسلمانان یکدیگر را میکشند هزاران زن و بچه اسیر و در زجر هستند ما باید مشکلات اینها را حل کنیم با وجود هزاران پژوهشگاه حتی یک جمله تحقیقی هم نداریم که بدردمان بخورد! نکته این است که با قطع نظر از بدبختی جهان غرب باید نسخهای برای خوشبختی خود طراحی کنیم. باید بفهمیم اگر یک نفر هم بفهمد کافی است و این رنجی که میکشیم را باید دریابیم و به دنبال نظریه پردازی صحیح باشیم.
زرشناس همچنین مقصود خود را از تحول علوم انسانی چنین بیان کرد: انقلاب اسلامی ایران پیروز شد تا غرب زدگی را پایان دهد و تلاش کرد تا ساخت سیاسی مدرن را در هم بکوبد ما مدل سیاسی تئوری ولایت فقیه را در اختیار داریم.
وی خطاب به یثربی توضیح داد: قرار نیست کسی با فحشدادن به غرب ارتزاق کند، شما خودتان اهل اندیشه هستید، در سخن ما کجا فحش بود؟! بحث کاملاً روشن و نظری است ما با علوم انسانی مدرن کاری از پیش نمیبریم باید فضایی به سمت تحول علوم انسانی ایجاد کنیم و سیطره اساتید سکولار را در دانشگاه از بین ببریم. ما تحت این فضا قرار داریم، چطور شما فضای استبدادی حاکم بر مراکز آموزشی را نمیبینید؟
در پایان این مراسم، پیام فضلینژاد سردبیر ماهنامه عصر اندیشه از علاقهمندان و دغدغهمندان علوم انسانی که در نخستین شب علوم انسانی حاضر بودند، تشکر و قدردانی کرد.
" title="Click to copy to your clipboard" class="foogallery-shortcode zeroclipboard-is-hover">
[foogallery id=”1428″]