دسته‌ها
اخبار

روشنفکران سکولار از مناظره علمی طفره نروند

Gholami

سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین رضا غلامی رئیس شورای سیاست گذاری کنگره در مراسم افتتاحیه دومین کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین، الصلوه والسلام علی رسول الله و اله الطیبین الطاهرین

ضمن عرض سلام و ادب، ابتدا خوش آمد عرض می کنم خدمت حضار گرامی، اساتید و پژوهشگران محترم حوزه و دانشگاه، و به ویژه حضور ریاست محترم مجلس شورای اسلامی، استاد گرامی جناب آقای دکتر لاریجانی که علی رغم مشغله های فراوان، دعوت ما را برای سخنرانی در مراسم افتتاحیه کنگره پذیرفتند.

اجازه می خواهم از باب مقدمه، علاوه بر تبیین مختصر اهداف کنگره، گزارش اجمالی ای درباره آخرین وضعیت دومین کنگره حضورتان تقدیم کنم.

1)       با وجود سالهای متمادی مهجوریتِ بحث علوم انسانیِ اسلامی در کشور، به لطف الهی، طی چند سال اخیر، تحول بنیادین در علوم انسانی به منظور دست یابی به نسخه کامل و کارآمدی از علوم انسانیِ اسلامی با استقبال چشم گیر جمع کثیری از اساتید دانشگاه و حوزه روبرو شده است چنانکه امروز می توان گفت، علوم انسانیِ اسلامی دیگر یک بحث مطرود و منزوی نیست بلکه روز به روز در حال تبدیل شدن به بحثی رایج و پُرطرفدار در محافل علمی کشور می باشد.

واقعیت این است که در یک جامعه اسلامی که با اراده اکثریت مطلق مردم، نظام اسلامی تأسیس شده است، فراهم شدن زمینه لازم برای استخراج پاسخ های درخور به نیازهای متنوع علمیِ کشور و کمک به جاری و ساری شدن ارزش ها و احکام مترقی اسلام در رگ های جامعه، یکی از مهم ترین دغدغه های اهل علم محسوب می شود. در این شرایط، چگونه می توان راضی به سلطه علومی شد که نه تنها قادر به درک عمیق نیازهای جامعه اسلامی نیستند بلکه به طریق اولی، از ارائه پاسخ های کارآمد به نیازهای این جامعه عاجزند؟

البته عدم کارآمدی علوم انسانیِ سکولار، تنها مختص جامعه اسلامی نیست. باید گفت، دیگر تداوم پنهان کاری درباره شرایط بحرانی جوامعِ به اصطلاح پیشرفته غربی چه در عرصه های فرهنگی- اجتماعی و چه در عرصه اقتصادی و سیاسی ممکن نیست. آنچه در سال های گذشته تحت عناوین گوناگون من جمله جنبش وال استریت در غرب ظهور و بُروز یافته است، تنها گوشه ای از نارضایتی مردم درباره شرایط آزاردهنده ای است که نظام سرمایه داری طی قرون متمادی به اسم توسعه یافتگی به مردم تحمیل کرده است. باید پرسید، به جز علوم انسانیِ سکولار، چه کسی مسئول تطهیر و تئوریزه سازی تمایلات تمام نشدنی نظام سرمایه داری و حتی جنایات قدرت های وابسته به آن در جهان است؟ با چه توجیهی باید به نسخه پیچی هایی دل خوش داشت که محصول آن، هم اینک به وضوح پیش روی ماست؟ این در شرایطی است که هرگاه پنهان از چشمان غربزدگان یا بر اثر عجر آنان، زمینه برای ظهور تعالیم اسلامی در جامعه ما فراهم شده، و این تعالیم گرفتار تحریف، التقاط یا سطحی نگری نشده است، ثمره آن، جز رفع و دفع مفاسد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، و گسترش عدالت و خوشبختی نبوده است.

2)      با وجود روشنگری های انجام شده طی سال های اخیر درباره معنا و مبنای علوم انسانیِ اسلامی، هنوز قلیلی از نخبگان کشور با مفهوم این علوم آشنا نیستند. در این میان، بعضی از مخالفان علوم انسانیِ اسلامی نیز با ارائه تصاویری مخدوش و حتی بعضاً مضحک از این علوم، به زعم خود زمینه انزوای مجدد علوم انسانیِ اسلامی در محافل دانشگاهی را فراهم می کنند.

با این وصف، خالی از فایده نیست که مجدداً بگوییم، علوم انسانیِ اسلامی در ساده ترین بیان، عبارت است از علومی که در زیر چتر جهان بینی الهی، و مبتنی بر عقاید اسلامی به شناخت هستی و انسان و روابط میان آنها و پاسخ دهی به مجموعه مسائل خُرد و کلان جامعه می پردازند، خواه این علوم محصول عقل تجربی، عقل برهانی و یا عقل ریاضی باشند و خواه محصول وحی. با این بیان، روشن است که علوم انسانیِ اسلامی به دنبال پایان دادن به حضور روش شناسی تجربی در علوم انسانی نیست بلکه مهم ترین مواجهه آن با این روش شناسی، تعیین یک قلمرو اختصاصی متناسب با کارآمدی آن می باشد. باید توجه نمود، که نتایج یک عملیات علمیِ مبتنی بر روش شناسی تجربی، اگر به نحو صحیح در قلمرو ویژه خود صورت گرفته باشد، به طور قطع برای دین داران حجیت آور است و عدم تمکین به احکام برآمده از آن، شرعاً محل اشکال می باشد. با این ملاحظه، علوم انسانیِ اسلامی علومی به شمار می روند که در آن روش شناسی های گوناگون در قلمروهای معین حضور دارند و متناسب با کارایی خود به ایفای نقش می پردازند. در اینصورت دعوای ساختگی علم و دین و عقل و دین رنگ می بازد چراکه هر یک از عقل تجربی، عقل برهانی یا ریاضی، خود ذاتاً دینی هستند و در نظرگرفتن وجهی بُرون دینی برای آنها با منطق صحیحی انطباق ندارد. در این بین، سئوال مهم، وزن معرفت وحیانی در علوم انسانیِ اسلامی است. روشن است که وحی خالص قابل مقایسه با هیچ یک از علوم بشری نیست. آنچه قابل مقایسه است و غالباً میان آنها مقایسه صورت می گیرد، «لفظ» و «نقل» به معنی واسطه انتقال وحی به انسان ها- آن هم در غیاب معصوم (ع)- با علوم بشری نظیر عقل تجربی و با برهانی می باشد. هرچند باید توجه داشت، برداشت روشمند و معتبر از وحی در قلمروی اختصاصی وحی در علوم انسانی، نسبت به نتایج سایر علوم ارشدیت دارد و می تواند محکی منحصربفرد برای شناخت حق و باطل به حساب آید. البته این موضوع، صرف نظر از این واقعیت است که معرفت وحیانی، به آن دسته از سئوالاتی در علوم انسانی پاسخ می دهد که سایر علوم و معارف اصولاً از پاسخگویی یقین زا به آنها ناتوانند.

3)      از جمله مباحث درستی که در ماه های اخیر مطرح شده است، ابتنای علوم انسانی اسلامی بر آزاداندیشی است. آزاداندیشی که باید آن را مولود اسلام دانست، نه تنها به انحصارگرایی جریان روشنفکری سکولار و تحجر آنها در قبال منابع معرفت شناختی پایان می دهد، بلکه با تخریب سدهای فولادین کشیده شده در برابر اندیشه، انسان را از محرومیتی که از ناحیه به حاشیه راندن عقل برهانی، معرفت وحیانی و حتی شهود عرفانی از ساحت شناخت دچار کرده است، خارج می کند. البته شرایط علوم انسانی غربی در کشور ما فراتر از انحصارگرایی معرفت شناختی، به جریانی برمی گردد که تقلید از غرب در علوم انسانی را روا می داند، شاید تصور شود این سخن که «هرکس زبان انگلیسی نداند نمی تواند منطقی فکر کند» مربوط به از فرنگ برگشتگان قجری، یا ترجمانی جدیدی از سخن معروف میرزاملکم خان مبنی بر لزوم فرنگی شدن از فرق سر تا نوک انگشتان پا باشد؛ لکن بر خلاف این تصور، این سخن کمتر از یک ماه پیش در ضمن توصیه به توسعه بُرون زا و پذیرش جهانی شدن اقتصاد، از سوی یکی از روشنفکرانِ البته متنفذ به صراحت بیان شده است. باید توجه نمود که روشنفکران غربزده معمولاً از تئوری های غربی تابوهایی می سازند که هرگونه تعرض علمی به آنها می تواند بهاء سنگینی را در پی داشته باشد. کم ترین بهاء، نصب برجسب بی سوادی بر پیشانی استادان یا دانشجویانی است که حاضر بر رکوع و سجود به سمت قبله جریان روشنفکری سکولار نشده اند، و سنگین تر از این، تمسخر منتقدان و طرد این افراد از محافل علمیِ دانشگاهی است که نمونه های آن را در سال های متمادی شاهد بوده ایم. خوشبختانه جریان آزاداندیشی از سال های قبل همواره بر ضرورت برگزاری مناظره های آزاد علمی به ویژه در دانشگاه ها در جهت افشای ماهیت روشنفکران غربزده و سستی مبانی فکری آنها تاکید داشته است و جالب است که همواره بیشترین مانع تراشی برای شکل گیری مناظره های آزاد، روشنفکرانی بوده اند که علی رغم مطالبه همیشگی مبنی بر باز شدن فضای علمی، با ردّ دعوت رقبا و فرار از میدان مناظره، خود را در پشت الفاظ فریبنده ی تبلیغی و هورا کشی جانبداران سیاسی خود مخفی ساخته اند.

بهرحال آنچه روشن است، آمادگی همیشگی اساتید متعهد و آزاداندیش برای مناظره عالمانه و غیرتبلیغاتی درباره تئوری های غربی و نتایج آن، و همچنین وجوه گوناگون علوم انسانیِ اسلامی و دستاوردهای آن،  می باشد که امیدواریم بالاخره باب بسته آن از سوی روشنفکران باز شود.

4)      کنگره امروز، دومین کنگره بین المللی علوم انسانیِ اسلامی است که به مددالهی با مشارکت و هم افزایی نزدیک به سی دانشگاه و مرکز تحقیقی حوزوی و دانشگاهی برپا شده است. البته روشن است که از یک کنگره، هر قدر هم که بزرگ و علمی باشد، نمی توان انتظار داشت جور کم کاری های نهادهای رسمی طی سه دهه گذشته را بکشد. با این وجود این کنگره در شرایطی که کم کاری و بدفهمی، توأماً بعضی مراجع مسئول را از پیشرفت در جهت تحول بنیادین در علوم انسانی باز داشته و آنان را به کارهای سطحی و بی ثمر سوق داده است، توانسته با ایجاد حرکت های خودجوش در میان محققان و اساتید، سهم مهمی را هم در زنده نگه داشتن گفتمان تحول اساسی در علوم انسانی، و هم در تولید علمی برای این منظور به خود اختصاص دهد.

5)      از سال قبل تا هم اکنون، کنگره بین المللی علوم انسانیِ اسلامی که با تصویب شورای سیاست گذاری، دارای یک دبیرخانه دائمیِ فعال است، علاوه بر وصول 496 چکیده مقاله، 404 مقاله علمی دریافت کرده است که پس از داوری های چندگانه در کمیسیون های تخصصی، نهایتاً 176  مقاله برای ارائه در کنگره و و یا چاپ به تایید رسیده است که تعدادی از این مقالات مربوط به پژوهشگران جهان اسلام می باشد. بنا به نظر شورای علمی کنگره، تنها مقالاتی در کنگره پذیرفته می شوند که از سطح علمی- پژوهشی برخوردار باشند بدین لحاظ امسال وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به مقالات مصوب کنگره تاییدیه علمی- پژوهشی اعطاء نمود که می تواند برای اساتید مفید باشد.

6)      دومین کنگره علوم انسانیِ اسلامی دارای ده کمیسیون تخصصی در رشته های اصلی علوم انسانی است که مدیریت هر یک بر عهده یکی از دانشگاه ها یا پژوهشگاه های مهم کشور قرارگرفته است. شاید نظیر این مشارکت در میان مراکز علمی آنهم به صورت واقعی و نه تشریفاتی، در کمتر فعالیت علمی دیده شده باشد. در کنار دومین کنگره، امسال شاید یک اتفاق علمی بزرگ دیگر نیز هستیم و آن برپایی آیین اعطاء نخستین جایزه جهانی علوم انسانیِ اسلامی که انشاء الله تعالی فردا در کنار مراسم اختتامیه کنگره در قم شاهد آن خواهیم بود. این جایزه نیز که اولین جایزه بزرگ غیردولتی در عرصه علم در ایران به شمار می رود، 83 تن از نظریه پردازان ایران و جهان اسلام خود را نامزد دریافت جایزه نموده اند که از بین آنها و یا کسانی که از سوی صاحب نظران برجسته پیشنهاد شده اند، سه نفر موفق به دریافت این جایزه خواهند شد. امید داریم این جایزه که از شاخص های فراوانی برای ارزیابی دقیق محصول کار نظریه پردازان بهره می برد، در حد خود جهت رونق نظریه پردازی و نوآوری علمی در این عرصه و معرفی قله های علمی در رشته های گوناگون کمک موثری به جامعه علمی نماید.

در پایان، مجدداً از حضور تک تک اساتید و پژوهشگران ارجمند در مراسم افتتاحیه خصوصاً ریاست محترم مجلس شورای اسلامی کمال سپاس را دارم. جا دارد در این فرصت، از همه مراکز علمی و تحقیقاتی ای که خالصانه در پربایی این کنگره سهیم شدند تشکر کنم؛ همچنین سازمان محترم صدا و سیما که ما امروز در واقع مهمان آن هستیم.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.