حجتالاسلام غلامی در گفتوگوی تفصیلی با تسنیم عنوان کرد
وزیر میانهرو، لازمه تحقق “اعتدال”/ بهنام تعامل فرهنگی چوب حراج به هویت خود نزنیم
خبرگزاری تسنیم: رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا گفت: در ارتباطات فرهنگی نباید حق مسلم خود در نقد و گزینش فرهنگ وارداتی را نادیده بگیریم و به بیان واضحتر، بهاسم تعامل فرهنگی با دنیا، چوب حراج به دارائیها و هویت ملی و دینی خود نزنیم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حجتالاسلام و المسلمین رضا غلامی، رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا و رئیس شورای سیاستگذاری دومین کنگره علوم انسانی اسلامی و عطاءالله رفیعی آتانی، رئیس دبیرخانه دائمی کنگره جهانی علوم انسانی اسلامی، صبح روز 10 تیرماه از خبرگزاری تسنیم بازدید کرده و در جریان فعالیتها و دستاوردهای تسنیم قرار گرفتند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حجتالاسلام و المسلمین رضا غلامی، رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا، بهاتفاق عطاءالله رفیعی آتانی، رئیس دبیرخانه دائمی کنگره جهانی علوم انسانی اسلامی، ضمن بازدید از خبرگزاری تسنیم و کسب اطلاع از جریان فعالیتها و دستاوردهای این رسانه، گفتوگویی با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم انجام دادند که این گفتوگو در دو بخش منتشر میشود.
بخش نخست این گفتوگو به سخنان حجتالاسلام غلامی اختصاص دارد که درباره موضوعات مختلفی چون مهجوریت فرهنگ، لزوم مردمی کردن فرهنگ، نقش دولتها در حفظ و ارتقای سلامت فضای فرهنگی کشور و هدایتگری در عرصه فرهنگ، عمدهترین نگرانی اصحاب فرهنگ، ضرورت نقد و گزینش فرهنگ وارداتی و پارهای انتظارات از دولت جدید به ارائه سخن پرداخته است:
فرهنگ در 34 سال گذشته همواره مظلوم بوده است
فرهنگ روح حاکم بر نظام اسلامی است و نباید در نگاه مدیران کشور به موضوع درجه دو و سه تبدیل شود. روشن است که ما در شرایط پیشرفت قرار داریم و مطمئناً فرهنگ موتور محرکه پیشرفت به حساب میآید. باید قبول کنیم که در طول 34 سال گذشته، فرهنگ در کشور ما همیشه مظلوم واقع شده و بهای لازم به آن داده نشده است. اگر بهدنبال هموار شدن مسیر پیشرفت و جهشی شدن آن هستیم، باید نگاهمان را به جایگاه فرهنگ تغییر دهیم.
سهم دولت و مردم از «فرهنگ»
ایده سپردن کار فرهنگی به خود مردم و تشکلهای متعهد دلسوز مردمی ایده بسیار خوبی است، اما واگذار امور فرهنگی به مردم بهمنزله کنار کشیدن دولت از وظایف خطیر خود در سه عرصه هدایت، حمایت و نظارت نیست. البته ایده میدان دادن به مردم برای کار فرهنگی در گذشته هم کم و بیش مطرح بوده و بعضی دولتها شعار آن را هم دادهاند، اما هیچگاه به وعدههای داده شده درباره حمایت از مؤسسات مردمی بهدرستی و بهنحو کامل عمل نشده یا عمدتاً از مؤسساتی حمایت شده که به رأس قدرت نزدیک بودهاند و بنای بر نقد سیاستهای دولت را نداشتهاند.
از این گذشته، بعضی از امور زیربنایی فرهنگی از عهده تشکلهای مردمی برنمیآید و دولتها باید با استفاده از امکانات در اختیار خود آن کارها را انجام دهند. این موضوع مختص کشور ما نیست و در غالب کشورها امر پذیرفته شدهای است که بسیاری از امور اساسی در حوزه فرهنگ میبایست با ورود سرمایهگذاری کلان و ورود مستقیم خود دولت اجرائی شود.
نقش دولت در حفظ و ارتقای سلامت فرهنگی کشور
دولتها نمیتوانند بهنام واگذاری امور فرهنگی به مردم یا تمرکززدایی و غیره، مسئولیتهای حیاتی خود در جهت حفظ و ارتقای سلامت و بهداشت فضای فرهنگی کشور را فراموش کنند. محصول فرهنگیای که از دولت مجوز تولید یا انتشار میگیرد، نباید با احکام و ارزشهای دینی و اخلاقی مغایرت داشته باشد. در واقع، دولتها نباید با کوتاهی در انجام وظایف نظارتی خود، اعتماد عمومی را که بهسختی حاصل شده از دست بدهند؛ مثلاً نباید اینگونه باشد که والدین احساس بکنند حتی محصولات فرهنگیای را که آرم وزارت ارشاد یا سایر دستگاههای دولتی را دارند، باید خودشان قبل از بهرهبرداری فرزندانشان کنترل کنند و اگر از جهات شرعی و اخلاقی سالم بود، آنگاه آن را در اختیار فرزندانشان قرار دهند!
عدهای با ژست آزادی، امنیت فرهنگی را از مردم سلب نکنند
این اتفاق درباره بعضی محصولات مجوزدار میافتد که واقعاً جای تأسف دارد. در کشور ما هیچ عاقلی موافق اعطای آزادی عمل به افراد و مؤسسات فرهنگی مسئولیتنشناس برای تولید محصولات ناسالم و غیراخلاقی نیست؛ آزادی دادن به این افراد یا مؤسسات، مثل آزادی دادن به یک سارق مسلح یا جانی در شهر و راضی شدن به رواج ناامنی است؛ با این تفاوت که جنایت فرهنگی معمولاً بیسروصدا انجام میشود و زمانی توجهات را به خود جلب میکند که دیگر دیر شده است: بنابراین تأکید بنده این است که دولت جدید مراقب باشد عدهای با ژست آزادی، امنیت فرهنگی را از مردم سلب نکنند.
فرهنگ در طول سالهای گذشته عمدتاً معطوف به بالاشهرنشینان بوده است
وقتی صحبت از مردم و حاکم شدن میل و گرایش مردم در عرصه فرهنگ میشود، باید روشن شود منظور از مردم چهکسانی هستند؛ آیا طیف ثروتمند و مرفهین بیدرد میتوانند بهخاطر برخورداری از ظهور و بروز اجتماعی بیشتر و یا برخورداری از صدایی بلندتر، علایق و دغدغههای فرهنگی خود را به همه مردم تحمیل کنند یا نه؟ باید توجه داشت که فرهنگ در کشور ما در طول سالهای گذشته عمدتاً معطوف به بالاشهرنشینان بوده و یکی از دلایل مهم بیرونقی یا ورشکستگی اقتصادی فرهنگ هم همین است که بخش اعظم مردم ما که عمیقاً معتقد به اسلام و علاقهمند به سبک زندگی اسلامی- ایرانی هستند، ردی از علایق خود را در بسیاری از آثار فرهنگی خصوصاً در حوزه سینما و تئاتر پیدا نمیکنند.
دولتها متناسب با آرمانهای ملی و دینی، سیاستهای فرهنگی روشنی داشته باشند
مسئله مهمی که نمیتوان از آن بهسادگی گذشت این است که دولتها نمیتوانند از هدایتگری در عرصه فرهنگ سر باز بزنند. درهرحال طبیعی است که هیچکس هرج و مرج یا اباحیگری فرهنگی را نمیپذیرد بنابراین توقع میرود دولتها متناسب با آرمانهای ملی و دینی، سیاستهای فرهنگی روشنی داشته باشند و زمینه تحقق این سیاستها را در صحنه عمل مهیا کنند. باید توجه داشت که انجمنها و مجامع صنفی نیز محتاج هدایت دولتند و هیچ دولتی نمیتواند نقش خود را در هدایتگری به آنها واگذار کند.
دولتها از واگذاری اختیارات ذاتی خود به انجمنهای صنفی پرهیز کنند
روشن است که انگیزه اصلی مجامع و اتحادیههای صنفی دفاع از منافع و حقوق اعضایشان است و گاهی اوقات بین این منافع و مصالح عمومی تناقض ایجاد میشود. متأسفانه کمتر سراغ داریم که این جنس مجامع منافع اعضای خود را قربانی مصالح عمومی کنند. با این ملاحظه، باید دولتها از واگذاری تکالیف و اختیارات ذاتی خود به انجمنها و مجامع صنفی پرهیز کنند و اجازه بدهند تا این اتحادیهها متناسب با فلسفه وجودی خود در عرصه فرهنگ نقش آفرینی کنند و نه بیشتر.
صدای نیروهای انقلابی از سوی مدعیان آزادی خفه میشود
در نظام اسلامی هیچکس مخالف آزادی اندیشه و بیان نیست. بهنظر من، بهعکس آنچه وانمود میشود، این نیروهای انقلابی هستند که چه در محیط دانشگاهها و چه در محیطهای فرهنگی و رسانهای از آزادی کافی برای نقد عالمانه اندیشه و فرهنگ غرب و معرفی چهره حقیقی اسلام و انقلاب محرومند و صدای آنها از سوی مدعیان آزادی خفه میشود. ما حتماً از گسترش فضای آزاد در عرصه فکر و فرهنگ مبتنی بر قانون، استقبال میکنیم و آن را فرصتی مغتنم برای بیان ناگفتههای فراوان خود درباره ماهیت جریان روشنفکری سکولار و حلقههای انحراف و تحجر تلقی میکنیم.
باید توجه داشت که تا الآن این فرصت به نخبگان متدین و انقلابی بهنحو شایسته داده نشده و اغلب با غوغاسالاری و زدن برچسبهای مختلف نظیر بیسوادی و غیره، آزادی طرح خیلی از واقعیتها از آنها سلب شده است. البته امیدوارم روشنفکری غربگرا تحمل شنیدن نقدهای مبنایی و صریح را داشته باشند و در مواقعی که با شکست روبهرو میشوند به رفتارهای تند و نامتعارف روی نیاورند.
گروگانگیری فرهنگ بهوسیله سیاست؛ نگرانی جدی و همیشگی اصحاب فرهنگ
یکی از نگرانیهای جدی و همیشگی اصحاب فرهنگ گروگانگیری فرهنگ بهوسیله سیاست است. البته منظورم از سیاست، سیاست بازی است. وقتی بعضی از سیاسیون فرهنگی میشوند و سنگ فرهنگ را به سینه میزنند، این نگرانی بیشتر میشود. ما در دوران اصلاحات شاهد این گروگانگیری بودیم. متأسفانه بعضی از اصحاب سیاست نگاه ابزاری به فرهنگ دارند، در واقع اینها نه درک عمیقی از فرهنگ دارند و نه دلشان واقعاً برای فرهنگ میسوزد، اما با بهرهگیری زیرکانه از فرهنگ، اسب خود را در میدان سیاست میتازانند. در چنین شرایطی، روشن است که ضرر اصلی متوجه مردم است که بهاسم کار فرهنگی و یا آزادی فرهنگی، قربانی منفعت طلبیهای یک گروه سودجو میشوند.
ماه عسل مدلهای توسعه غربی تمام شده است/ به تجویز نسخههای غربی در ایران بدبین باشیم
امروز نظام لیبرال دموکراسی و مدلهای توسعه غربی هم در مقام نظر و هم در مقام عمل به بنبست رسیدهاند و بهاصطلاح خودشان، ماه عسل آنها تمام شده است. نمیدانم چه اتفاقی فراتر از بحرانهای عمیق و دنبالهداری که بهویژه طی 5-4 سال اخیر در غرب شاهد آن هستیم باید بیفتد تا دلباختگان به غرب به شکست غرب اذعان کنند و بهقول امام راحل از سجده کردن بهسمت غرب منصرف شوند؟ البته بهنظر من، اینکه محصول نظام دموکراسی لیبرال بهخصوص از جهات فرهنگی ــ اجتماعی چیست، اظهر من الشمس است لذا منطق حکم میکند که در موضوع پیشرفت پا جای پای غربیها نگذاریم و به تجویز نسخههای غربی در ایران کاملاً بدبین باشیم.
بهنام تعامل فرهنگی با دنیا، چوب حراج به هویت ملی و دینی خود نزنیم
اینکه گفته میشود باید درهای کشور را بهروی دنیا ــ که اغلب منظور اروپا و امریکا است ــ باز کنیم، سخن زیبایی است، اما مهم این است که اولاً فقط واردکننده نباشیم، بلکه صادرکننده هم باشیم، ثانیاً حق مسلم خودمان را در نقد و گزینش فرهنگ وارداتی نادیده نگیریم و بهبیان واضحتر، بهاسم تعامل فرهنگی با دنیا، چوب حراج به دارائیها و هویت ملی و دینی خود نزنیم.
دولت جدید با انتخاب وزرای میانهرو به شعار اعتدالگرایی خود پایبند باشد
امیدواریم دولت جدید و محترم در عمل به شعار اعتدال پایبند باشد و شاهد شکلگیری یک فضای مساعد بانشاط فکری ــ فرهنگی برای رشد فضائل انسانی و اخلاقیات در جامعه باشیم؛ در گام اول انتخاب وزرای میانهرو، قوی و متدین برای عرصه فرهنگ و همچنین دو نظام آموزش عالی و آموزش و پرورش میتواند شواهدی مهم برای اراده رئیس جمهور جدید برای تحقق اعتدالگرایی در صحنه عمل محسوب شود.
انتهای پیام/*