سلاح ما امروز فکر و قلم ما است. چه در مبارزه فرهنگی از نوع تهاجمی که بهترین نوع مبارزه همین است، و چه در مبارزه فرهنگی از نوع تدافعی، میبایست از فکر و قلم خودمان به عنوان سلاح استفاده کنیم. البته مراد از قلم، شامل هر ابزاری است که بتواند در انتشار افکار به ما کمک کند.
گروه فرهنگی- اجتماعی برهان؛ متن حاضر، سخنرانی حجتالاسلام رضا غلامی، رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانیِ اسلامی صدرا در نشست انقلاب اسلامی و فضای مجازی، در دانشگاه تهران، مورخ 11/3/92 است که به مناسبت پنجاهمین سالگرد نهضت امام خمینی (ره) در جمع شماری از فعالان فضای مجازی ایراد شده است. گفتنی است، این نشست به همت مجمع فعالان فضای مجازی (فرا) وکانون اندیشه جوان برگزار شد. نظر به اهمیت این سخنان، برهان متن کامل آن را منتشر می کند:
نهضت امام خمینی (ره) پس از گذشت نیم قرن بحمدالله همچنان پاینده و پیش برنده است. عوامل متعددی در این امر دخیلند. مهم ترین این عوامل، یکی حقانیت نهضت امام (ره) است. ما معتقدیم که حق ماندنی است و میرایی ندارد. «و ما عندالله باق» فقط آنچه نزد خداست و خدایی است باقی است. البته ممکن است بتوانند طرفداران حق را به صورت ظاهری از بین ببرند، کما اینکه در طول تاریخ این کار مکرراً از سوی دشمنان حق صورت گرفته است، اما در هر شرایطی حق پابرجا خواهد ماند. در نقطه مقابل، باطل سرنوشتی جز زوال و نابودی ندارد.«انّ الباطل کان زهوقا» یعنی یقیناً باطل نابود شدنی است.
عامل دوم، نعمت عظیم ولایت فقیه و رهبری حکیمانهی خمینی زمان است. تردیدی نیست که مقام معظم رهبری طی این 24 سال گذشته، نقش بیبدیلی را در پاسداری و تداوم نهضت امام (ره) ایفا نمودهاند. عامل سوم، مردم وفادار ایران هستند. مردم ما به حق تا الان بر سر عهدی که با امام خود برای حفظ ارزشها و آرمانهای مقدس انقلاب بستهاند ایستادهاند و در این راه از هر نوع مجاهدت و ایثاری دریغ نکردهاند. شاید در طول تاریخ یعنی از صدر اسلام تا الان، نظیر چنین مردمی با این حد از بصیرت و وفاداری پیدا نشود. این سه عامل، مهمترین عواملی هستند که با سپری شدن 50 سال از نهضت امام (ره) و با وجود اقسام دشمنیها، همچنان این نهضت زنده و بانشاط است و انشاءالله تا ظهور امام زمان (عج) با قوت استمرار خواهد یافت. البته این مطلب را باید در پرانتز عرض کنم که در طول این 24 سالی که از رحلت امام گذشته است، بعضی از کسانی که با نسبت تراشیهای گوناگون، خود را به امام چسباندهاند و از این طریق برای خود موقعیتی در بین مردم دست و پا کردهاند، بیشترین خیانت را به راه امام کردهاند. اثبات این حرف کار دشواری نیست، کافی است اگر کسی میخواهد با ابعاد این خیانت آشنا شود، مواضع و اعمال این افراد را با بیانات امام (ره) که در صحیفه نور تجمیع شده و یا حتی فقط با وصیتنامه سیاسی- الهی امام (ره) مقایسه کند، آن وقت متوجه میشود که چه اتفاقی افتاده است. البته مردم ما به لطف الهی هوشیارند. خود امام هم با فرمایشات گوناگون هوشیاری مردم را در این زمینه افزایش دادهاند. این جمله از امام (ره) معروف است که ملاک حال فعلی افراد است. اینکه فلان فرد در گذشته سابقه مهمی داشته و حتی امام (ره) از او تجلیل کرده، دلیل نمیشود تا چشمانمان را بر روی گفتار و رفتار او که به روشنی در تعارض با دیدگاههای امام (ره) است ببندیم. امام میفرمایند: «در اسلام، معیار رضایت خداست و نه شخصیتها، ما شخصیتها را با حق میسنجیم و نه حق را با شخصیتها؛ معیار، حق و حقیقت است.»
شکلگیری جهانی شدنِ اسلامی قبل از ظهور منجی عالم بشریت (ارواحنا فداه) با محوریت انقلاب اسلامی و از باب مقدمهسازی، جزو اهداف مبنایی نهضت امام است. چه اینکه قیام امام زمان (عج) از حیث زمانی متصل به انقلاب اسلامی باشد که طبعاً آرزوی قلبی همه ما همین است و چه اینکه از حیث زمانی قرنها با انقلاب اسلامی فاصله داشته باشد.
موضوع بحث بنده در این نشست، رسالت جهانی نهضت امام (ره) و انقلاب اسلامی است و اجازه میخواهم بعد از این مقدمه، به طور فشرده مطالبی را خدمتتان عرض میکنم:
اول اینکه، نهضت امام و به تبع آن، انقلاب اسلامی، از ابتدا با اتکاء به رویکرد اسلامی، برای خود یک رسالت جهانی قائل بوده است و از بیان این رسالت با صدای بلند و رسا هیچ ابایی نداشته است. امام میفرمایند : «من بارها گفتهام تا قطع تمام وابستگیها به تمام ابرقدرت های شرق و غرب، مبارزات آشتیناپذیرانه ملت ما علیه مستکبرین ادامه دارد. ما انقلابمان را به تمام جهان صادر میکنیم، چراکه انقلاب ما اسلامی است و تا بانگ لا اله الا الله و محمد رسول الله (ص) بر تمام جهان طنین نیفکند، مبارزه هست و تا مبارزه در هر کجای جهان علیه مستکبرین هست ما هستیم.» همانطور که ملاحظه میکنید، رسالت جهانی انقلاب، و نقطه کانونی آن یعنی مبارزه با نظام استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا، جزو محکمات نهضت امام است و آنقدر این مطلب در فرمایشات ایشان فراوان و روشن است که نمیتوان هیچ تردیدی درباره آن داشت. باز برای نمونه، امام در سال 67 یعنی یکسال پیش از ارتحالشان میفرمایند : « ما بر سر آنیم که پرچم لا اله الا الله را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم؛ پس ای فرزندان ارتشی و سپاهیام و ای نیروهای مردمی، هرگز از دست دادن موضعی را با تأثر و گرفتن مکانی را با غرور و شادی بیان نکنید که اینها در برابر هدف شما به قدری ناچیزند که تمامی دنیا در مقایسه با آخرت.» این هدف چیست که حتی بازپسگرفتن مناطق اشغالی از دشمن، در برابر آن به اندازه نسبت دنیای فانی به زندگی جاودانه انسان در آخرت بی قدر و قیمت است؟ این همان رسالت جهانی انقلاب است که از امام در این فرمایش و در فرمایشات دیگر، به صراحت از آن به جهانی شدن اسلام تعبیر نمودهاند.
البته باید توجه داشته باشیم که اسلام و انقلاب اسلامی در وهله اول با کسی جنگی ندارد. هیچ کس نمیتواند مسلمانان را به جنگ طلبی متهم کند. اساس اسلام صلح است و اصولاً بعثت پیامبر اعظم (ص) برای این بوده که صلح دائمی و حقیقی در جهان حاکم شود. امام بیان روشنی در این زمینه دارند میفرمایند : «ما صلح میخواهیم. ما با همه مردم دنیا صلح میخواهیم باشیم. ما میخواهیم با همه دنیا مسالمت داشته باشیم، ما میخواهیم در بین مردم دنیا زندگی کنیم، لکن آنها نمیگذارند… ما اسلام را میخواهیم، اسلام را نگه دارید تا از همه شرهای شرق و غرب نجات پیدا کنید.» پس از نظر امام، این مستکبرین جهان هستند که با جنایتهای نظامی، اقتصادی و فرهنگی خود زمینه دستیابی به صلح پایدار را به کلی از بین بردهاند و با گردن کلفتی تمام، به اقدامات ضدبشری و وحشیانه خود ادامه میدهند و در این صورت روشن است که دستیابی به صلح حقیقی تنها در گرو مبارزه سرسختانه با آنهاست. بنابراین امام میفرمایند : « امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پابرهنهها و مرفهین بیدرد شروع شده است.» یا در جای دیگر که خطاب به مسلمانان جهان میفرمایند: «مسلمانان تمامی کشورهای جهان! از آنجا که شما در سلطه بیگانگان، گرفتار مرگ تدریجی شدهاید، باید بر وحشت از مرگ غلبه کنید و از وجود جوانان پرشور و شهادتطلبی که حاضرند خطوط جبهه کفر را بشکنند استفاده نمایید. به فکر نگه داشتن وضع موجود نباشید بلکه به فکر فرار از اسارت و رهایی از بردگی و یورش به دشمن اسلام باشید که عزت و صیانت در سایه مبارزه است.» در واقع از منظر امام، کسانی که امروز ما را به تواضع و سکوت در برابر قدرتهای سلطهگر دعوت می کنند، ما را به تن دادن به اسارت و بردگی، به ذلت و خواری و به نادیده گرفتن حقوق قطعیمان دعوت می کنند؛ لذا امام با قاطعیت میفرمایند: «شما ای مستضعفان جهان و ای کشورهای اسلامی و مسلمانان جهان بپاخیزید و حق را با چنگ و دندان بگیرد و از هیاهوی تبلیغاتی ابرقدرتها و عمّال سرسپرده آنها نترسید.» از دیدگاه امام، این مبارزه عظیم و تاریخی یک دژ مستحکم دارد و آن دژ نظام مقدس جمهوری اسلامی است؛ لذا میفرمایند: «مسلمانان جهان با همراهی نظام جمهوری اسلامی ایران عزم خود را جزم کنند تا دندانهای آمریکا را در دهانش خرد کنند و نظارهگر شکوفایی گل آزادی و توحید و امامت جهانی نبی اکرم (ص) باشند.» در این بیانات روشن است که عزتمندی مشروط به مبارزه شده است. در واقع، عزت با تسلیم و انفعال در برابر زورگوییها قابل جمع نیست. در این روزها، یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری خطاب به ایرانیان خارج از کشور گفته بود من با از بین بردن خصومت و محترم شمردن حق کدخدای جهان یعنی آمریکا، عزت را به گذرنامههای ایرانی برمیگردانم! خوب روشن است، این عزتی که این آقا از آن نام میبرد ذلت است. اتفاقاً گذرنامه ایرانی امروز در بین کشورها و ملتهای آزاده در اوج عزت است و البته طبیعی است که قدرتهای سلطهگر از ملت ایران به خاطر پافشاری بر روی حقوق خود عصبانیاند و این عصبانیت غربگراهای ایرانی و کسانی که غرب را قبله خود انتخاب کردهاند را آزار میدهد!
سلاح ما امروز فکر و قلم ما است. چه در مبارزه فرهنگی از نوع تهاجمی که بهترین نوع مبارزه همین است، و چه در مبارزه فرهنگی از نوع تدافعی، میبایست از فکر و قلم خودمان به عنوان سلاح استفاده کنیم. البته مراد از قلم، شامل هر ابزاری است که بتواند در انتشار افکار به ما کمک کند و طبعاً رسانههای صوتی و تصویری و به خصوص رسانههای تحت شبکه اینترنت، از مهمترین ابزارهایی است که امروز در اختیار ماست و مسیر را برای انجام مأموریت جهانی نیروهای انقلاب به شدت هموار کرده است.
دومین مطلب اینکه، شکلگیری جهانی شدنِ اسلامی قبل از ظهور منجی عالم بشریت (ارواحنا فداه) با محوریت انقلاب اسلامی و از باب مقدمهسازی، جزو اهداف مبنایی نهضت امام است. چه اینکه قیام امام زمان (عج) از حیث زمانی متصل به انقلاب اسلامی باشد که طبعاً آرزوی قلبی همه ما همین است و چه اینکه از حیث زمانی قرنها با انقلاب اسلامی فاصله داشته باشد. در هر صورت ما بر اساس وظیفه اسلامی خود موظفیم اسلام را در همهی جهان گسترش دهیم. امام (ره) در این زمینه بیان زیبایی دارند که میفرمایند : « جمهوری اسلامی ایران نباید تحت هیچ شرایطی از اصول و آرمانهای مقدس و الهی خود دست بردارد. انشاء الله مردم سلحشور ایران کینه و خشم انقلابی و مقدس خویش را در سینهها نگه داشته و شعلههای ستمسوز آن را علیه شوروی جنایتکار و آمریکای جهانخوار و اذناب آنان به کار خواهند گرفت تا به لطف خداوند بزرگ، پرچم اسلام ناب محمدی (ص) بر بام همه عالم قد برافرازد و مستضعفان و پابرهنگان و صالحان، وارثان زمین گردند.» اینکه امام (ره) در فرمایش خودشان میفرمایند تا مستضعفان و پابرهنگان و صالحان، وارثان زمین گردند، اشاره به وعده الهی است که میفرماید: «و نرید أنّ نمن علی الذین استضعفوا فیالارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین». این در حقیقت تصویری از دوران ظهور حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) است که امام (ره) به دلیل اتصال طولیای که میان انقلاب اسلامی و قیام قائم آل محمد (ع) قائل بودهاند، مقصد انقلاب اسلامی با مقصد قیام حضرت مهدی (عج) را یکسان بیان کردهاند.
در اینجا باید مطلبی را در پرانتز عرض کنم و آن تفاوت مبنایی اعتقاد ما به رسالت جهانی انقلاب، با اعتقاد منحرفینی است که امروز در کشور با اتکاء به توهمات خود و یکسری اباطیل، دم از ارتباط با امام زمان (ع) و مدیریت جهانی میزنند! ما بر خلاف آنها که به قول خودشان از اسلام عبور کردهاند، محکم پای اسلام ایستادهایم، لذا در اندیشه جهانی شدن اسلامی که بنده در اینجا با اشاره به فرمایشات امام راحل (ره) مختصراً درباره آن توضیحاتی را عرض کردم، هیچ ردپایی از رویکردهای پلورالیستی که انحرافیون به آن تن دادهاند و یا نگاه سکولاریستی که از توابع غیرقابل انکار پلورالیسم دینی است، مشاهده نمیکنید. البته آنچه منحرفین در این سالها در این عرصه مطرح کردند، سست پایهتر و توخالیتر از این است که لازم باشد به آن پاسخ علمی داد.
رسالت جهانی انقلاب، و نقطه کانونی آن یعنی مبارزه با نظام استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا، جزو محکمات نهضت امام است و آنقدر این مطلب در فرمایشات ایشان فراوان و روشن است که نمیتوان هیچ تردیدی درباره آن داشت.
مطلب سوم اینکه، مهم ترین وظیفه ما در شرایط کنونی، مبارزهی فرهنگی است. در حقیقت، سلاح ما امروز فکر و قلم ما است. چه در مبارزه فرهنگی از نوع تهاجمی که بهترین نوع مبارزه همین است، و چه در مبارزه فرهنگی از نوع تدافعی، میبایست از فکر و قلم خودمان به عنوان سلاح استفاده کنیم. البته مراد از قلم، شامل هر ابزاری است که بتواند در انتشار افکار به ما کمک کند و طبعاً رسانههای صوتی و تصویری و به خصوص رسانههای تحت شبکه اینترنت، از مهمترین ابزارهایی است که امروز در اختیار ماست و مسیر را برای انجام مأموریت جهانی نیروهای انقلاب به شدت هموار کرده است. در این زمینه، توجه به چند مطلب ضروری است : یکی آنکه، مهمترین هدف ما در شکلدهی کامل به جهانی شدن اسلامی، به تبع رسالت انبیای الهی (ص)، انسانسازی و فراهمسازی زمینه برای رشد و تعالی انسان است؛ امام (ره) در این زمینه میفرمایند : « قرآن کریم که در رأس تمام مکاتب و تمام کتب است، حتی سایر کتب الهیه آمده است که انسان را بسازد. انسان بالقوه را، انسان بالفعل و موجودِ بالفعل کند. تمام دعوت انبیاء هم، حسب اختلاف مراتب، برای همین معناست که انسان را انسان کند.» امروز مردم دنیا برای خروج از مرداب فکری- فرهنگیای که غرب و تفکر الحادی برای آنها بوجود آورده است و هر روز در آن بیشتر فرو میروند، لحظه شماری میکنند.
امام تجربه خودشان در این زمینه را در کتاب ولایت فقیه اینگونه ذکر میکنند هر چند باید توجه داشت که امروز وضع دهها برابر نسبت به آن زمان بهتر است. ایشان میفرمایند : « اگر اسلام را معرفی نمایید و جهان بینی و اصول و احکام و نظام اجتماعی اسلام را به مردم بشناسانید، با اشتیاق کامل از آن استقبال میکنند. خدا میداند که خواستاران آن بسیارند. من تجربه کردهام وقتی کلمهای القاء میشد موجی در مردم ایجاد میگردید.» از طرف دیگر، ما اگر به دنبال جهانی شدن اسلام هستیم، راه ما از راه قدرتهای سلطهگر غربی در جهانیسازی جداست چنانکه امام به صراحت میفرمایند اسلام به دنبال حکومت بر قلوب است؛ ایشان تاکید دارند که «حکومت بر قلوب، یک حکومت شیرین است. بر خلاف حکومت بر ابدان که قلوب با آنها نباشد. حکومت این کشور (یعنی جمهوری اسلامی ایران) حکومت بر ابدان نیست. حکومت بر قلوب است، قلوب مردم با کسانی که در این کشور حکومت میکنند همراه است.»
واقعیت این است که از نظر ما هدف وسیله را به هیچ وجه توجیه نمیکند. ما بر خلاف سلطهگران غربی و دست پروردههای سرویسهای جاسوسی غرب، یعنی سلفیهای مزدور و جنایتکار، به دنبال استفاده از هر وسیلهای، ولو غیرشرعی و غیراخلاقی برای گسترش اسلام و انقلاب در جهان نیستیم و این خود یکی از جاذبههای مهم حرکت ناب اسلامی است. امام (ره) در بیان منطق اسلام صراحتاً میفرمایند که « نه ظلم میکنیم و نه تحت ظلم واقع میشویم» در کار فرهنگی هم همینگونه است. در این کار هم باید مراقب باشیم که حتی به دشمن ظلم نشود؛ این خواست اسلام است و ما باید به خواست اسلام عمل کنیم. در نقطه مقابل، تحت ظلم هم واقع نمیشویم و برای احقاق حقوق انسانی خود مطابق حکم عقل و شرع مبارزه میکنیم.
نکتهی دیگر اینکه، وقتی امروز صحبت از کار فرهنگی میشود، منظور آن فرهنگی است که در بطن آن گوهر مبارزه نهفته باشد. کار فرهنگی خنثی و یکی به نعل و یکی به میخ فایدهای ندارد. برای نمونه امام (ره) دربارهی کار هنری بیانی دارند که حقیقتاً زیباست و باید سرلوحهی فعالیتهای نیروهای انقلابی قرار بگیرد. ایشان در پیامی که در تجلیل از هنرمندان متعهد در سال 1367 صادر نموده بودند میفرمایند : «هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایهداری مدرن و کمونیسم خونآشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بیدرد و در یک کلمه، اسلام آمریکایی باشد. هنر در جایگاه واقعی خود، تصویر زالوصفتانی است که از مکیدن خون فرهنگ اصیل اسلامی، فرهنگ عدالت و صفا، لذت میبرند. تنها به هنری باید پرداخت که راه ستیز با جهانخواران شرق و غرب و در رأس آنان آمریکا و شوروی را بیاموزد.» بنا بر آنچه امام (ره) دربارهی رسالت هنرمندان انقلابی بیان نمودند، حقیقتاً خیلی از هنرمندان مدعی انقلابیگری یا مراکز هنری وابسته به نظام باید بر روی عملکرد خود تأمل کنند و ببینند چقدر کارهایشان با مأموریتی که امام به وضوح برایشان ترسیم کرده است انطباق دارد.
نکتهی دیگری که در این جا باید به آن بپردازیم، مرتبط با فرصت طلایی است که فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی در جهت تحقق رسالت جهانی انقلاب برای ما ایجاد کردهاند. اینکه این فناوریها ذاتاً اشکالاتی دارند در جای خود درست است و بنده به آن در کتاب «اسلام و جهانی شدن» پرداختهام، لکن بر این باورم که علی رغم این اشکالات، ما میتوانیم از این امکانات به نفع رسالت خودمان حداکثر بهره را ببریم. به نظر میرسد اصحاب این حوزه، یعنی فعالان فضای مجازی که در این نشست حضور دارند چند کار بزرگ را باید در دستور کارشان قرار دهند:
یکم، مبارزه با سانسور؛ امروز سانسور به یک قاعده تبدیل شده است. قدرتهای سلطهگر که بر رسانههای عظیم دنیا کاملاً اشراف دارند، هر خبر و اطلاعاتی را که به نفعشان نباشد را با بیشرمی تمام سانسور میکنند. در همین قضیه دردناک بحرین، ببینید چگونه جنایات آلخلیفه و آلسعود را سانسور میکنند، اما اگر یک حادثهی کوچک در نقطهای از دنیا اتفاق بیفتد و نفعشان در بیان آن باشد، چگونه آن را در بوق و کرنا میکنند! در نقطهی مقابل، ما باید یک جنبش ضدسانسور به راه بیاندازیم و دست به افشاگری بزنیم.
دوم، مبارزه با تحریف واقعیتهای مسلم. در طول این سالها هر چه توانستهاند واقعیتها را وارونه به مردم نشان دادهاند. باید این جریان غالب در رسانهها به ویژه فضای مجازی، عوض شود.
سوم، روشنگری دربارهی حقایق حاکم بر جهان. باید مردم جهان را با طرح سؤالات اساسی و طرح چراهای بسیار، متوجه حقایقی کرد که سعادت و شقاوت آنها در گرو فهم عمیق این حقایق است.
چهارم، رفع آلودگیهای حیوانی از فضای مجازی به ویژه مفاسد زاییده از فرهنگ منحط غرب برای برگرداندن قوه عاقله به انسانها در جهت فهم حقیقت است. تا زمانی که بشر را در حالت مستی قرار بدهند، میتوانند به هر باطلی لباس حق بپوشانند.
پنجم، متحد کردن تشکلهای مردمی در فضای مجازی در قالب شبکههای عظیم در اقصی نقاط جهان برای یک مبارزه همهجانبه علیه نظام استکبار جهانی. واقعیت این است که یک دست صدا ندارد. باید همه کسانی را که در این زمینه آماده مبارزه هستند را به میدان آورد و دست به یک کار متشکل و هماهنگ زد.
امروز پیشرفت ما بر اساس یک الگوی اسلامی- ایرانی نه یک الگوی غربی، خود در نفوذ کلام و اثرگذاری مبارزه فکری- فرهنگی ما نقش بسزایی دارد. اگر در الگوسازی تعلل کردیم و به همین الگوهای رایج غربی تن دادیم، که همه گرفتاریهای بشر از همین الگوهاست، و یا اگر با بیعرضگی و ضعف مدیریت، کشور را عملاً به قلههای پیشرفت نرساندیم، مطمئناً نفود کلام خود را در دنیا از دست خواهیم داد.
مطلب چهارمی که میخواهم عرض کنم این است که قطعاً کسانی هستند که مثل گذشته، امروز هم میخواهند ما را از مبارزه منصرف کنند و یا حرکت انقلابی ما را تندروی و ماجراجویی معرفی کنند لکن این وصیت امام است که برایمان تعیینکننده است. امام میفرمایند: «باید هشیار، بیدار و مراقب باشید که سیاست بازانِ پیوسته به غرب و شرق با وسوسههای شیطانی، شما را به سوی چپاولگران بینالمللی نکشانند و با اراده مصمم و فعالیت و پشتکار خود، به رفع وابستگیها قیام کنید.» امام (ره) دو نکته اساسی دیگر را هم به ما گوشزد میکنند. یکی اینکه از هیاهو، جنجال و تهدیدهای قدرتهای سلطهگر ترسی نداشته باشیم و دیگر اینکه مراقب باشیم هرکجا دشمن از ما تعریف کرد بدانیم در آنجا مرتکب اشتباه شدهایم و به فکر اصلاح خودمان باشیم. امام در جمع فقها و حقوقدانان شورای نگهبان میفرمایند: «هیچ سستی نکنیم و از این ترس نداشته باشیم که فلان رادیو و یا دولت خارجی چه میگوید. رادیوها به ما فحش بدهند. آن روزی را که آمریکا از ما تعریف بکند باید عزا گرفت. آن روز که کارتر و ریگان از ما تعریف کنند، معلوم میشود در ما اشکالی پیدا شده است. آنها باید به ما فحش بدهند و ما هم باید محکم کارمان را انجام دهیم.» در حقیقت امام (ره) در این بیان مهم، به ما یک شاخص کلیدی برای شناخت دوست از دشمن، شناخت آدمهای درست از آدمهای فریب خورده یا راه صحیح از راه انحرافی معرفی کردهاند و آن شاخص، عکسالعملی است که دشمنان اسلام به گفتار و عمل افراد نشان میدهند. اگر آنها از گفتار و عمل عدهای خوششان آمد و برای آنها کف و سوت زدند، باید دانست که ریگی در کفش این افراد است. جای تعجب است که چگونه میشود دشمن این روزها با صدای بلند برای عدهای هورا میکشد و رسانههای خود را با همه توان در خدمت این افراد میگذارد اما باز آنها بیدار نمیشوند! نه خودشان بیدار میشوند و نه کسانی که لجوجانه از آنها جانبداری میکنند بیدار میشوند! امام (ره) ریشه ترس از دشمن و انفعال و وادادگی در برابر قدرتهای سلطهگر را دنیازدگی و دلبستگیهای مادی بیان میکنند و میفرمایند: «اگر بخواهید بیخوف و بیهراس، در مقابل باطل بایستید و از حق دفاع کنید و ابرقدرتان و سلاحهای پیشرفته آنان و شیاطین و توطئههای آنان، در روح شما اثر نگذارد و شما را از میدان به در نکند، خود را به ساده زیستن عادت دهید و از تعلق قلب به مال و منال و جاه و مقام بپرهیزید. مردان بزرگ که خدمتهای بزرگ برای ملتهای خود کردهاند اکثراً سادهزیست و بیعلاقه به زخارف دنیا بودهاند.»
مطلب پنجم و آخر بنده این است که علیرغم اهمیت فوقالعاده اندیشه مبارزهی جهانی با نظام ظلم و کفر، برخورداری از این اندیشه و کار میدانی برای عرضه آن به دنیا، شرط لازم، اما کافی نیست. ما در نظام جمهوری اسلامی ایران که امروز به قرارگاه مرکزی مبارزه علیه جبهه مستکبرین جهان تبدیل شده است، باید به یک واقعیت روشن توجه داشته باشیم که امروز پیشرفت ما بر اساس یک الگوی اسلامی- ایرانی نه یک الگوی غربی، خود در نفوذ کلام و اثرگذاری مبارزه فکری- فرهنگی ما نقش بسزایی دارد. اگر در الگوسازی تعلل کردیم و به همین الگوهای رایج غربی تن دادیم، که همه گرفتاریهای بشر از همین الگوهاست، و یا اگر با بیعرضگی و ضعف مدیریت، کشور را عملاً به قلههای پیشرفت نرساندیم، مطمئناً نفود کلام خود را در دنیا از دست خواهیم داد. البته ما در این 34 سال با وجود همه فشارها و دشمنیها کارنامهی درخشانی برای ارائه به دنیا داریم، اما این کافی نیست. باید کسانی در رأس قوه مجریه کشور قرار بگیرند که علاوه بر داشتن تفکرات ناب اسلامی و شجاعت بالا برای مبارزه، از قدرت لازم برای تداوم پیشرفت کشور و جهشی کردن این پیشرفت بهرهمند باشند. البته پیشرفت و مبارزه با یکدیگر رابطه متقابل دارند، چراکه پیشرفت حقیقی جز با خوداتکایی و رفع وابستگیها و احقاق حقوق حقه ملت میسر نیست، اما نقش مدیریت و روحیه استفاده از خرد جمعی در جای خود بسیار مهم است.
یکی از توصیههای امام (ره) به امثال ما، مقابله دائمی با سکون و سکوت و پابرجا داشتن شور و حال انقلابی است. باید مراقب باشیم دچار رخوت، تنبلی و بیتفاوتی نشویم. شکر نعمت انقلاب را باید با عمل فراوان به جا آورد. روحیه انقلابی داشتن هم شرط موفقیت است. بعضی ها امروز ما را به کنار گذاشتن روحیه انقلابی ترغیب می کنند و میگویند دیگر تاریخ روحیه انقلابی داشتن گذشته است. ما به این افراد میگوییم که اتفاقاً این روحیه انقلابی است که تا الان نظام اسلامی را به جلو برده است و روزی که این روحیه در ما نباشد باید فاتحهی انقلاب را خواند و خدا نیاورد روزی را که ما زنده باشیم و خبری از حقیقت انقلاب نباشد!
انشاءالله خداوند متعال به همه ما کمک کند تا بتوانیم در استمرار نهضت امام (ره) که این روزها مصادف با پنجاهمین سالگشت آن است به تکالیف الهی و انقلابی خود عمل کنیم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.(*)
به نقل از گروه فرهنگی-اجتماعی برهان /انتهای متن/