حجت الاسلام والمسلمین دکتر ابوالفضل ساجدی

آیندۀ علوم انسانی در ایران، بر اساس آنچه ظاهر امر نشان می‌دهد، خیلی رضایت‌بخش نیست و اگر بخواهد رضایت‌بخش بشود، نیازمند کارهای مهم‌تری است. از سویی ما در کشورمان واقعاً نیازمندیم که جهت آیندۀ علوم انسانی را خودمان مشخص کنیم و از سوی دیگر هم موانعی است که نمی‌گذارد به سادگی و به زودی این خواسته محقق شود؛ چون تبیین علوم انسانی اسلامی موضوعی میان‌رشته‌ای است. این موضوع، چون جدید است، به ذهن‌های بسیار قوی و خلاق نیاز دارد و این در حالی است که این نوع افراد کم‌اند. افزون بر این، نیروهای بسیاری در این زمینه سرمایه‌گذاری نمی‌کنند. آنهایی که توانایی‌هایی دارند معمولاً سراغ رشته‌های دیگر می‌روند و چه در حوزه و چه در دانشگاه، وقت انحصاری مفصلی را صرف این زمینه نمی‌کنند.
ازآنـجـــاکـه ایـن موضـوع میان‌رشته‌ای است به توانایی برای تسلط چندجانبه نیاز دارد؛ یعنی علوم انسانی اگر بخواهد به شکل علوم انسانی اسلامی تدوین شود، حداقل کسانی که می‌خواهند در این زمینه به تأسیس و توسعۀ علوم انسانی اسلامی کمک کنند لازم است در یکی از رشته‌های علوم انسانی، تخصص نسبتاً مناسبی پیدا کرده باشد. در حال حاضر در جامعۀ ما آنهایی که وارد بحث‌های علوم انسانی اسلامی شده‌اند بیشتر ذهن فلسفی و نگاه فلسفی به مسئله دارند و کمتر متخصصان خود رشته‌های علوم انسانی هستند؛ یعنی معمولاً آنهایی که دربارۀ علوم انسانی بحث می‌کنند خودشان در علوم انسانی تخصص و تبحر ندارند. به نظر می‌رسد آنهایی که می‌خواهند در این زمینه قلم بزنند لااقل باید در یکی از اینها یا در جامعه‌شناسی یا حقوق، روان‌شناسی تخصص داشته و مباحث و مسائل علوم انسانی را لمس کرده باشند. این هم آسیبی است که متخصصان ما در علوم انسانی، یعنی روان‌شناس‌ها، جامعه‌شناس‌ها، و حقوق‌دان‌ها آن ذهن فلسفی لازم را ندارند؛ یعنی در آن وادی کار چندانی نکرده‌اند. آنهایی که در حوزۀ علوم انسانی اسلامی در کشور کار می‌کنند بیشتر ذهن فلسفی دارند و رشته‌شان فلسفه و کلام است؛ بنابراین دانش و تخصص لازم را در آن موضوع ندارند. این در حالی است که برای ترسیم آینده‌ای خوب برای علوم انسانی، باید کسانی به این عرصه وارد شوند که حقیقتاً یک کار میان‌رشته‌ای خوبی هم انجام داده باشند.
ما باید در مباحث میان‌رشته‌ای خوب کار بکنیم و به این حوزه دامن بزنیم؛ دپارتمان‌هایی به همین امر اختصاص بدهیم که کارشان ورود به همۀ این عرصه‌ها باشد؛ البته با تخصص. بنابراین اینها هم باید بر اسلام تسلط داشته باشند ــ همانند اسلام‌شناس ــ و هم بر علوم انسانی، و هم ذهن فلسفی داشته باشند؛ چون برای داشتن نگاه فراعلمی به این مسائل نیاز است. خود همین امر سبب می‌شود که ما بگوییم به راحتی به نتیجه نخواهیم رسید مگر اینکه دپارتمان‌هایی میان‌رشته‌ای مخصوص همین کار تأسیس شود و گسترش پیدا کند.
برای تدوین علوم انسانی اسلامی ما حداقل باید چند گام برداریم:

دیدگاه ها غیر فعال شده اند.