دکتر سید مهدی طاهری

 نظام‌های سازماندهی دانش ( Knowledge Organization Systems) با هدف تسهیل و تسریع دسترسی به منابع اطلاعاتی گسترش می‌یابند. هر یک از آنها براساس نیازهای محلی یا بین‌المللی طراحی شده، و از کارکرد یا کارکردهای خاصی پشتیبانی می‌کنند. نظام‌های یادشده همواره به موازات رشد دانش و منابع اطلاعاتی، و به منظور پاسخگویی به نیازهای جدید پژوهشگران متحول شده‌اند. پیشینه شکل‌گیری این نظام‌ها به پیدایش اولین مراکز اطلاعاتی و کتابخانه‌ها بازمی‌گردد؛ از فهرست‌هایی که در کتابخانه آشور بانیپال برای دسته‌بندی الواح گلین تهیه شد، تا نقطه عطف توسعه آنها در طراحی و ایجاد نظام‌های هستی‌شناسانه و شبکه‌های معنایی.  نظام‌های سازماندهی دانش در راستای هدف اصلی خود از دو رویکرد کلی پیروی می‌کنند؛ نخست، توصیف جنبه‌های مختلف منبع به منظور شناسایی و کشف آن، و دیگر، تعیین جایگاه منبع در میان منابع مرتبط بر مبنای جنبه‌هایی خاص. این دو رویکرد که در قالب فرایندی خاص به نام فرایند «سازماندهی اطلاعات و دانش» تبلور یافته، نظام‌های سازماندهی دانش را به‌منزله پلی میان منابع اطلاعاتی و پژوهشگران، در زمینۀ رفع نیازهای اطلاعاتی آنها قرار می‌دهند. در میان دو رویکرد بیان شده، رویکرد دوم که به طبقه‌بندی (Classification) منابع در میان دیگر منابع می‌پردازد، و با پشتیبانی از کارکرد گردآوری موجب دسترسی ساختارمند به منابع می‌شود، در سال‌های اخیر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار شده است. اهمیت این رویکرد به دلیل پیدایش رویکردهایی جدید ازجمله رویکرد دانش‌مدار (Knowledge-oriented Approach) در نظام‌های اطلاعاتی است. بر مبنای این رویکرد، تعامل میان اطلاعات به تولید دانش که سطح شناختی بالاتری نسبت به اطلاعات دارد، منجر می‌گردد. ازآنجاکه رویکرد دوم نظام‌های سازماندهی دانش به تعامل و ارتباط میان منابع اختصاص دارد، تلاش‌های همخوان با این رویکرد در جهت تولید دانش به جای اطلاعات صرف گام برمی‌دارند.
تبیین مفهوم شیء در نظام‌های سازماندهی دانش
هر شیء محتوایی (Content object) (اطلاعاتی) دارای صفات (Properties) و خصـــــایصی (Attributes) است که آن شیء را توصیف، و جنبه‌های مختلف آن را نشان می‌دهد. این صفات و خصایص می‌توانند در میان چند شیء مشترک باشند. به عبارت دیگر، ممکن است اشیای محتوایی دارای صفات و خصایص مشابهی باشند. از دیدگاه شیء‌گرا، که تفکر حاکم بر حوزه مدیریت اطلاعات است، هر شیء دارای ماهیتی مستقل بوده، و از طریق این صفات و خصایص با دیگر اشیا ارتباط برقرار می‌کند. در بافت حوزه سازماندهی دانش، به این صفات و خصایص، «اطلاعات کتابشناختی» (Bibliographic Information) یـا «عنــاصـر کتــابشناختی» (Bibliographic Element) و با برچسب جدید «عناصر فراداده‌ای» (Metadata Element) می‌گویند؛ و عناصری که موجب ارتباط اشیا با یکدیگر می‌شوند، «ابزار (عناصر) ارتباط‌دهنده» (Linking devices) نام گرفته‌اند.
«روابـــط کتــاب شــناختی» (Bibliographic Relationships) به هر نوع رابطه‌ای گفته می‌شود که به وسیله این عناصر ارتباط‌دهنده برقرار می‌گردد. این روابط در جهان کتابشنــاختی (Bibliographic Universe)، باعث ایجاد شبکه‌های مفهومی متعدد و گسترده میان اشیای محتوایی شده است. علاوه براین افزایش دسترس‌پذیری آنها، موجب حرکت فراداده‌ها از ارائه اطلاعات صرف به ارائه دانش می‌شوند. این قابلیت‌ها، که به نوعی ارزش‌ افزوده‌ محسوب می‌شود، به عنوان کارکرد «گردآوری» (Collocation function)، از مجموعه کارکردهای فهرست (User tasks) کتابخانه‌ها و مراکز اطلاع‌رسانی عمل می‌کنند. روابط کتابشناختی در علم رایانه نیز، با عنوان «روابط میان موجودیت‌ها» (Entity Relationship) مطرح است. براساس پژوهش‌های انجام شده، تا کنون هشت نوع رابطه میان اشیای محتوایی در جهان کتابشناختی شناسایی شده است که این روابط عبارتند از: هم ارز، اشتقاقی، توصیفی، کل و جزء، همراهی، توالی، ویژگی‌های مشترک، انتزاعی و مادی.

دیدگاه ها غیر فعال شده اند.