رویکرد اسلامی به روابط بین الملل در مقایسه با رویکردهای رئالیستی و لیبرالیستی

شهروز ابراهیمی ) استادیار روابط بین الملل گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان(

احسان شیخون )کارشناس ارشد روابط بین الملل دانشگاه اصفهان(

اصغر ستوده ) دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان(

چکیده :

اسلام به عنوان یک دین جهانشمول رویکرد خاصی نسبت به ماهیت روابط بین الملل دارد که متفاوت از دو جریان رئالیستی و لیبرالیستی می باشد. مکاتب موجود در روابط بین الملل دارای مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی متفاوتی از یکدیگر می باشند که این مبانی رویکرد آنها را نسبت به نظام بین الملل قوام می بخشد و در نتیجه دیدگاه آنها نسبت به ماهیت روابط بین الملل متفاوت از هم می باشد.

این پژوهش به دنبال بررسی تطبیقی مبانی هستی شناسی رویکرد اسلامی به روابط بین الملل با دو رویکرد رئالیسم و لیبرالیسم بوده و به دنبال پاسخ به این دو سوال است که: مبانی هستی شناسی رویکرد اسلامی روابط بین الملل چیست؟ و وجه تمایز نظریه اسلامی روابط بین الملل با دو رویکرد رئالیسم و لیبرالیسم در چیست؟ در پاسخ به این پرسش ها دو فرضیه به موازات هم مطرح شده است؛ اول، مبانی هستی شناسی نظریه اسلامی روابط بین الملل، از بعد انسان شناسانه نه مثل رئالیسم بدبینانه و نه مثل لیبرالیسم خوش بینانه است، بلکه ماهیت انسان ترکیبی از فطرت و غریزه، سیاست شناسی شرع محور، نظریه دولت خدامحور می باشد و لذا اصل حاکم بر روابط بین الملل اصالت صلح است. دوم، مهمترین وجه تمایز رویکرد اسلامی با روابط بین الملل با دو جریان رئالیسم و لیبرالیسم در مبانی هستی شناسی این نظریه می باشد که با توجه به این مبانی توانسته تفسیری از ماهیت روابط بین الملل ارائه دهد که نسبت به تفسیر دو رویکرد دیگر با واقعیت نظام بین الملل تطابق بیشتری دارد.

کلیدواژه‌ها : اسلام، رئالیسم، لیبرالیسم، روابط بین الملل، هستی شناسی، جنگ و صلح.

Top of Page

 

روش‌شناسی نظریات علمی اقتصاد اسلامی

حسن‌آقا نظری ( دانشیار گروه اقتصاد پژوهشگاه حوزه و دانشگاه )

چكیده :

فرایند علم به دنبال تأمین نیاز معرفتی است. نیاز معرفتی، درك و تبیین واقعیت است. برخی فیلسوفان علم واقعیت را در علوم انسانی عموماً و در اقتصاد خصوصاً در همة جامعه‌ها با اینكه اختلاف فرهنگی دارند، یكسان و مشابه می‌بینند.

این مقاله به دنبال اثبات تأثیر نهادهای اجتماعی ـ اقتصادی بر شكل‌گیری واقعیت‌های اقتصادی است. بر این اساس اختلاف ساخت نهادی موجب تمایز واقعیت‌های اقتصادی می‌شود و اقتصاد‌دانان در جامعه‌های مختلف فرهنگی با یك واقعیت اقتصادی یكسان، مواجه نمی‌باشند.

کلیدواژه‌ها : روش‌شناسی، نظریه علمی، نهاد، ساخت نهادی، واقعیت اقتصادی، اقتصاد پولی، بهره، سود.

 

مبنا و هدف حقوق ازمنظرمکاتب حقوقی وحقوق اسلامی

علی اکبر جعفری ندوشن ( دانشجوی دکتری حقوق خصوصی دانشگاه امام صادق)

چکیده:

یکی از مهم ترین پرسش های بنیادین در رشته های علوم انسانی و از جمله دانش حقوق، پی جویی مبنا و هدف این دانش نظری است چنانکه درک مفاهیم ،ساختار و کارکردهای این علم و به تبع بازاندیشی درآن نیزمتوقف برتبین این مبانی واهداف است .

در رشته حقوق ، منظور از مبنا همان منشاء مشروعیت و الزام آوری قواعد حقوقی است  و در تبین « هدف حقوق » نیز مطلوبیت های غایی این شعبه علوم انسانی مورد نظر است .

از آنجا که مبنا و هدف حقوق متأثر از دیدگاه کلی نسبت به انسان و جهان و رابطه آنها با یکدیگر است لذا به اعتبار مکاتب مختلف حقوقی ، مبانی و اهداف گوناگون نیز بوجود امده است. این مکاتب حقوقی را می توان  ذیل دو عنوان کلی آرمانی(فطری) و واقع گرایی(تحققی) تقسیم کرد .

در بخش اول این مفاله مبنای حقوق از دیدگاه طرفداران مکتب آرمانی یا فطری مورد مطالعه است که براساس این دیدگاه بدواً عدالت و اراده ی خداوند مبنای حقوق محسوب می گردد و در طی ادوار مختلف زمانی ، تحولات زیادی را تجربه می کند که دربررسی آن  از دیدگاههای ادیان آسمانی تا تطورات اندیشه فلاسفه و حقوقدانان معاصر را می توان جستجو کرد.

در دیدگاه مکاتب واقع گرایی که عمدتاً به دیدگاههای تاریخی و تحققی قابل تقسیم است حقوق ،مبنای آرمانی ندارد و صرفاً به عنوان قواعد متغیری که به اعتبار زمان و مکان تغییر می کند و یا متکی به اراده دولت است تعریف می شود .

بخش دوم این مقاله به هدف حقوق که براساس دو نظریه اصالت فرد و جامعه مورد بررسی قرار می گیرد اختصاص دارد. طرفداران اصالت فرد هدف حقوق را تأمین حقوق طبیعی و آزادیهای فردی و پیروان اصالت جامعه نیز هدف آن را تأمین نظم و آسایش عمومی و سعادت اجتماع می دانند.

 بررسی مبنا و هدف حقوق در اسلام بر اساس جهان بینی اسلامی که مبنای اولیه حقوق را وحی الهی می داند و در پی تأمین سعادت دنیوی و اخروی آدمی است  در بخش سوم این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد تا ضمن تبین مبانی و اهداف مکتب  حقوق اسلام وجوه تمایز آن را از سایر مکاتب مرسوم آشکار کند و در مجموع مشخصه های نظام حقوقی مطلوب را در شاکله علوم انسانی اسلامی از این منظر ترسیم نماید .

کلیدواژه‌ها : مبنا ،هدف،حقوق، وحی ،عدالت، نظم ،آزادی،فرد،جامعه،دولت

Top of Page

 

تاملی بر اقتصاد اسلامی

سیدمهدی حسینی دولت آبادی ) دانشجوی دوره دکتری علوم اقتصادی دانشگاه تهران(

مهدی قائمی اصل ) دانشجوی دوره دکتری علوم اقتصادی دانشگاه فردوسی مشهد(

چکیده :

در ده­های اخیر، با گسترش موج اسلام­گرایی و گسترش حضور نهادها و ساختارهای غربی در امور جاری سرزمین­های اسلامی، تلاش برای تولید نرم­افزار­ها و نهادهای برآمده از تعالیم اسلام جهت تدبیر و اداره امور مسلمین آغاز شد. در حوزه مسائل معیشتی و اقتصادی، با ورود بانک به ملل اسلامی و تعارض ترتیبات اداره آن با محرمات مصرح اسلام، اندیشمندان مسلمان که عمدتا پیشینه و گرایش فقهی داشتند، شروع به مطالعه در حوزه بانکداری کردند. با گسترش آگاهی نسبت به چارچوب­های اقتصاد غرب و مبانی و دلالت­های آن­ و مقایسه آن با نصوص دینی، اندیشه­ورزی در حوزه اقتصاداسلامی آغاز شد. در این بین ظهور انقلاب اسلامی ایران که به­دنبال اداره دینی شئون معنوی و مادی زندگی انسان در حوزه­های فردی و اجتماعی بود، مطالعات اقتصاداسلامی را رونق دیگری بخشید و دریچه­های جدیدی به روی آن گشود. اما متاسفانه با گذشت چند دهه، پیشرفت جدی و قابل­ توجهی در این حوزه مشاهده نمی­شود.

به عقیده نگارندگان، عدم شناخت صحیح دانش اقتصاد و دلالت­ها و کاربرد­های آن و درک نادرست از مجموعه آموزه­های دین در حوزه معیشت و ارتباط آن با سایر ساحت­های زندگی انسان، یکی از مهمترین دلایل وضعیت کنونی اندیشه­ورزی در حوزه اقتصاد اسلامی است.

در این مقاله سعی خواهد شد تا با در نظرگرفتن مبانی و ملزومات جریان اقتصاد متعارف و انتقادهای جریان­های منتقد و معارض آن در غرب همچون مکتب تکاملی، نهادگرایان قدیم، اقتصاددانان اتریشی، اقتصاددانان مسیحی و ...- به درک درستی از دانش اقتصاد و جایگاه و اشکالات آن دست­یابیم تا بر اساس آن تعارضات اصلی دانش اقتصاد با آموزه­های دین اسلام مشخص شود. به بیان دیگر در این مقاله به دنبال تعریفی جدید از اقتصاد اسلامی بر اساس درک صحیح از اقتصاد و درک صحیح از اسلام درکی از اسلام که پایه و اساس انقلاب اسلامی است و توسط حضرت امام خمینی(ره) ارائه شد- هستیم تا نقشه راهی برای مطالعات اقتصاد اسلامی ارائه کنیم.

والسلام علینا و علی عبادالله الصالحین

Top of Page

 

خاستگاه حق مبناء تمایز فلسفه حق دراسلام ومدرنیسم

 مسعود حق گو ( فارغ التحصیل کارشناسی ارشد حقوق از دانشگاه آزاد)

چکیده :

 شکوفایی علم حقوق و بومی سازی آن در ایران نیاز به پژوهش و نقادی هر چه بیشتر اساتید حوزه و دانشگاه در خاستگاه حق دارد. این تلاش مقدس، اندیشمندان مسلمان را در دو جبهه­ی متفاوت به ژرف اندیشی علمی فرا می­خواند: اول: تبیین و تحلیل نظر اسلام و نقادی آراء فیلسوفان مسلمان در مبانی حقوق الهی اسلام. دوم: بررسی آراء و نظرات فیلسوفان مغرب زمین، قبل و  بعد از رنسانس در زمینه­ی مبانی حقوق بشر و شهروندی.

بر مبناء این تقسیم بندی، در خاستگاه حق دو نظریه جامع قابل تصور است که دیگر نحله­های فکری از آن­ها نشأت می­گیرند. یکی مکتب حقوق الهی که خاستگاه حق را مطلقاً از آن باری تعالی می­داند و هر حقی را متفرع از آن می­کند و دیگری مکتب اصالت بشر که انسان را واجد اصالت و جایگاهی می­داند که مستقل از اراده الهی می­تواند ملاک ایجاد و یا سلب حق برای خود و یا جامعه گردد. از این نظر دیدگاه­های حقوقی را می­توان به لحاظ هستی­شناسی آن­ها در دو مکتب حقوق الهی و مکاتب غیر حقوق الهی که حق الله را ریشه همه حقوق نمی­دانند تقسیم­بندی کرد و این تقسیم­بندی فقط محدود به دوران رنسانس به­بعد نخواهد بود. در حالیکه امانیست­ها سعی در معرفی دینداران بعنوان منکرین حقوق بشر دارند، اما این مقاله مستقل از گواهی تاریخ در خصوص مبارزات انبیاء، ائمه و اولیاء خدا برای استیفاء حقوق مردم بیان خواهد کرد که اختلاف اصلی میان این دو مکتب نه در حقوق انسان بلکه در منشاء حقِ او است. اگر اعتقاد قطعی به خاستگاه الهی حق و پایبندی به لوازم آن نباشد، همه­ی منکران اصالت حق الله با هر مرام و مسلکی در طیف مکاتب اصالت بشری قرار می­گیرند.

تدوین نظام حقوق اسلامی ایرانی از سوی فقهاء و فلاسفه متأله و همچنین اساتید حقوق، جز با تکیه به مبانی و منابع اصیل اسلامی ممکن نیست. آن­ها با در اختیار داشتن مبانی و منابع حق در اسلام به­اضافه شناخت کامل و بی­واسطه از اندیشه­های فلسفی مغرب زمین در زمینه مبانی و منابع حق و تجربیات حکومت سی و اندی ساله جمهوری اسلامی، می­توانند با این سرمایه­های عظیم مانع از تکرار اشتباهات مدرنیسم در ایران شوند.

کلیدواژه‌ها :  خاستگاه حق، حقوق الهی اسلام، اصالت بشر، قراردادگرایی، حقوق طبیعی، پزیتیویسم حقوقی

Top of Page

 

درآمدی بر نظریه حقوقی اسلام

محمود حکمت نیا ( دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)

مهدی معلی ( پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی )

سید محمد حسین کاظمینی( پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)

چكيده:

نظریه حقوقی اسلام مجموعه گزاره‌ها و آموزه‌های نظام‌مند است که می‌تواند قواعد حاکم بر روابط اجتماعی انسان را که دارای ضمانت اجرا بوده تحلیل نماید. این نظریه بر اساس بنیان‌های نظری هستی‌شناختی و انسان‌شناختی، مبنای الزام قواعد حقوقی را اراده حکیمانه شارع دانسته است و این اراده بر اساس منابع شناخته‌شده و روش‌شناسی تقنینی و تفسیری متناسب با مبنا و منبع و هماهنگ با ابعاد وجودی انسان و غایت‌مندی آخرت‌گرایانه وی در قالب اصول، قواعد، نهادها و سازمان‌های حقوقی متناسب با نیازهای متفاوت فردی و اجتماعی قابل استخراج و فهم است. بر اساس این نظریه اگرچه اراده شارع در بازه زمانی مشخص و در جامعه‌ای با ساختار سنتی ابراز گریده است، اما با ظرفیت‌های وسیع خویش توان تنظیم روابط متنوع اجتماعی در دوره‌های مختلف و جوامع گوناگون را دارد. این نظریه به لحاظ معرفتی مرزهای خویش را با نظریه‌های انسان‌محور و حتی دین‌محور مشخص نموده است. با وجود ترسیم مرزها و بیان سلبی نسبت به نظریه‌های رقیب به لحاظ اثباتی دسته وسیعی از مکاتب و نظریه‌های خرد را در خود جای داده است. نظریه حقوقی اسلام می‌تواند ابعاد مختلف نظام حقوقی منسجمی را در برابر نظام‌های حقوقی دیگر ترسیم کند.

کلیدواژه‌ها :   نظريه حقوقی اسلام، نظام حقوقي، مبنای حقوق، منابع حقوق، روش‌شناسی حقوق

Top of Page

 

روند مفهوم­سازی درکاربردی نمودن تحول علوم انسانی در حوزه مدیریت

دکتر علی رضائیان (عضو هیات علمی گروه مدیریت دانشگاه امام صادق(ع))

چکیده :

در کاربردی­سازی علوم انسانی مدلها و الگوهایی در حوزه مدیریت اسلامی وجود دارد مانند مدل ناحیه مقدسه مرحوم آیت­الله شاه­آبادی که کاملاً قابل استفاده­اند. گذشته از آن در حوزه اصول و مبانی هستی­شناسی و معرفت­شناسی نیز باید تحقیق صورت پذیرد که در این رابطه از مفاهیم نوین و بومی مانند الگوی هرم هستی می­توان سود جست.

برای رسیدن به اهداف مدنظر مقام معظم رهبری، طی فرایند سه مرحله­ای می­توان تحول در علوم انسانی را ترسیم کرد:

1)      کوتاه­مدت (مطالعات تطبیقی)

2)      میان­مدت (نقد نظریات سکولار)

3)      بلندمدت (مطالعات بنیادین)

براساس این الگو مطالعات علوم انسانی به صورت کلی به حوزه مطالعات محتوایی و حوزه مطالعات ساختاری تقسیم می­شود. در این مقاله سه گزینه پیشنهادی برای انتخاب مدل مناسب مطالعات جامع و بنیادین در تحول علوم اسلامی ارائه شده است و در نهایت مدل ارتباط سامان­مند فکر و فعل در انسان مطرح شده و در پایان منشور حرکت علمی براساس رهنمودهای مقام معظم رهبری ارائه گردیده است.

کلیدواژه‌ها :  مفهوم­سازی، تحول ، مدیریت

Top of Page

 

بررسی تطبیقی گفتمان­های سیاسی اسلام و غرب؛ آرمان­های گفتاری و چالش­های رفتاری

علیرضا زادفلاح ( دانش­آموخته کارشناسی ارشد روابط بین­الملل از دانشگاه گیلان)

احمد جانسیز ( دانش­آموخته دکترای علوم سیاسی از دانشگاه تهران و عضو هئیت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه گیلان)

چکیده :

ضرورت همیّت در تحول آموزش رشته­ی دانشگاهی علوم­ سیاسی که اکنون صحنه­ی امپراتوری تئوری­های دین­گریز غرب است، غیر قابل انکار می­باشد. تئوریزه­سازی اندیشه اسلامی در کنار شناخت و فراگیری اندیشه­های متفکرین غربی می­تواند نه تنها به صدور و بسط گفتمان و تفکر اسلامی در محافل علمی جهان بیانجامد، بلکه ایدئولوژی­های شبه اسطوره­ای غرب را به چالش و اضمحلال خواهند کشاند. در صورت واکاوی و عملیاتی شدن این فرآیند، می­توان ابعاد جهان­شمول، صلح ­محور و دیپلماسی­های انسان­دوستانه و عدالت­محور اسلام را در اصول و مفاهیم علوم­ سیاسی رایج غربی، نهادینه نمود. یکی از اصلی­ترین چالش­ها در عدم انطباق­پذیری گفتمان­های اسلام و غرب، تفاوت ژرف در خواسته­ی دینی ­کردن سیاست در مبانی اسلامی و غیر سیاسی ­کردن دین در محافل غربی است. حال سوال اینجاست که کدام ­یک از گفتمان­های اسلام و غرب توانسته است ارتباطی بین گفتار و رفتار سیاسی خود برقرار سازد و شاه­کلید این در­هم­تنیدگی، در قالب چه مولفه­هایی صادق می­باشد؟ جایگاه سیاست در اندیشه اسلامی بسیار برجسته است و اگر گفتمان سیاسی از درون اندیشه اسلام، استخراج گردد شاهد یک دکترین سیاسی- دینی خواهیم بود که در سطح خُرد، علی­رغم پوشش و فراگیری مسائل دنیوی زندگی، به سعادت اُخروی انسان و در سطح کلان نیز به ایجاد و استقرار یک حکومت مردمی، مشروع و عدالت­محور منجر خواهد شد. روش تحقیق پیش­رو، به صورت کتابخانه­ای و توصیفی- تحلیلی می­باشد که با استناد به منابع اصلی و مرجع اسلام و غرب به تطبیق موردی نظریات مستدل می­پردازد و در نهایت می­کوشد نظریات و راهکارهای اسلامی را جایگزین نماید. نوآوری در این تحقیق، بررسی عمیق و علمی نظریات غالب سیاسی غرب می­باشد که به ازای هر یک از این نظریات، سعی شده است تا گفتمان جایگزین و ارجح اسلامی برگزیده و مستخرج گردد.

کلیدواژه‌ها :  اسلام، غرب، حق­گرایی، ایدئولوژی، دیپلماسی.

Top of Page

 

روان شناسی شناختی و رویکردهای تربیتی متناظر با آن از منظر نظریه اسلامی عمل

نرگس سجادیه ( دکتری فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران)

محمدرضا مدنی فر ( دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران)

خسرو باقری ( استاد فلسفه تعلیم و تربیت- دانشگاه تهران)

چکیده :

روان شناسی شناختی به عنوان یکی از رویکردهای اساسی در روان شناسی یادگیری، جایگاهی مهم در روان شناسی معاصر و عرصه های تربیتی متناظر با آن داشته است. هدف از نوشتار حاضر آن است تا در راستای بسط نظریه اسلامی عمل در حوزه ی روان شناسی،رویکرد شناختی و نظریه های تربیتی متأثر از آن را از منظر این نظریه مورد نقد و بررسی قرار دهد. از این رو می توان گفت چارچوب نظری این نوشتار که نقد و بررسی رویکردهای شناختی از آن منظر انجام می پذیرد، نظریه اسلامی عمل است. بررسی صورت گرفته در دو بخش روان شناسی و تربیتی و به روش تحلیل تطبیقی صورت گرفته است. در بخش روان شناسی، نگاه مادی و مکانیستی به ذهن و محتوای آن، استمرار حضور جبر روانی-شناختی در تبیین رفتار های آدمی و علیت تک خطی موجود در نظام های رشد شناختی-روانی نقدهایی هستند که می توان از دیدگاه اسلامی عمل به نظریه شناختی وارد نمود. در مقابل، وارد ساختن پیشینه زندگی افراد در تبیین های چند خطی از رفتارهای آنها، تأکید بر نقش فرد در رویداد بینش و نگاه کل گرایانه به ویژگی های شناختی- روانی، نقاط اشتراکی هستند که نظریه اسلامی عمل و رویکرد شناختی را به یکدیگرنزدیک می سازند. در عرصه ی رویکردهای تربیتی، توجه کم رنگ به انگیزه ها و اراده ورزی انسانی، تقلیل نقش معلم به تسهیل گر آموزشی و مهارت گرایی افراطی، نقدهای نظریه اسلامی عمل به دیدگاه شناختی است. در عین حال توجه به نیازهای یادگیرنده، تلاش در جهت فراهم سازی محیط های غنی از نظر محرک و در نظر داشتن تجربیات تربیتی پیشین، زمینه هایی در این دیدگاه هستند که نظریه اسلامی عمل با آنها همراه است. همچنین نظریه اسلامی عمل با تبیین آثار عمل بر محتوای شناختی، سعی می کند تا فرایندهای شناختی را در منظومه ای کلی و فراتر از حوزه ی شناخت، پی جویی و تبیین نماید.

کلیدواژه‌ها :  روان شناسی شناختی، نظریه اسلامی عمل، اراده، ذهن، کل گرایی.

Top of Page

 

نظريه و روش نهادينه كردن علم اقتصاد اسلامي

دكتر عبدالمجيد شيخي (دكتراي اقتصاد، عضو هيئت علمي، استاد دانشگاه)

چكيده :

بستر سازي ، فرهنگ سازي وهنجار سازي يك هنجار فردي و ياهنجار اجتماعي در جامعه در ادبيات مختلف علوم انساني به نحوي اشاره شده است. در جامعه شناسي نيز بر نقش اوليه عدم جعل در شكل‌گيري هنجار ها و سپس اثر تكميلي نهاد هاي اجتماعي در اشاعه و تحكيم آنها تاكيد دارد. البته در تحقيقات ديگر بر امكان جابجايي نقش عامل محرك اوليه در هنجار سازي صحبت شده است منتهي نهادينه شدن را بخصوص در زمينه نهادينه سازي علم منوط به غرس شدن نهال هنجار و بستر سازي عملي اجتماعي مي دانند. در ادبيات روان شناسي نيز اين دو عامل آموزش و سپس تكرار وملكه سازي ذهني و عملي در رفتار و تبديل به عادت و هنجار تاكيد شده است. در اين مقاله در بخش اول استنباط مي شود كه تحقق يك هنجار متوقف به شروع و حركت عملي و سازنده آن هنجار است در بخش دوم بر لزوم بومي سازي علوم اجتماعي كه تابع شرايط زماني و مكاني خاص هر جامعه هستند تاكيد مي شود. در بخش سوم وارد محتواي اصلي بحث يعني تاسيس نظام تعليم و تربيت و پژوهشي علم اقتصاد اسلامي شده و از اين نظام به عنوان حلقه مفقوده تحقق معلول «علم اقتصاد اسلامی» یاد می‌شود.

در بخش چهارم با ارايه تحليل اجمالي هزينه فايده درباره تاسيس دوره ورشته اقتصاد اسلامي اثبات مي شود كه هزينه هاي پرداختن به اين موضوع قبل از تاسيس بسيار سنگين تر از بعد از تاسيس است. در بخش آخر روش پيشنهادي «است. در بخش آخر روش پيشنهادي» با راهبرد «غرس نهال سامانه و خود مقوم شدن ذات سامانه»، ارايه شده است.در اين بخش استدلال مي‌شود كه علت اصلي توقف در اين مسئله تاكنون ودر اين مقطع زماني، كه پتانسيل فشار 30 ساله نياز و تقاضا را پشت سر خود دارد، ناشي از ناخودباوري،ترس از عدم برخورداري از محتواي درسي و پژوهشي كافي، كمبود اساتيد وترس از نتايج آينده دوره ها بوده است. غافل از اينكه خود اين علل معلول عدم راه اندازي هستند.و حك و اصلاح و انتظار دستيابي به نتايج مطلوب تنها به همين بستگي دارد.سامانه پيشنهادي با تاسيس دوره دكتري پژوهشي يا دوره تركيبي پژوهشي-آموزشي آغاز مي شود و اين سامانه در طول حيات خود در كوتاه مدت قادر خواهد بود بصورت خود جوش از عهده برگزاري دوره كارشناسي آموزشي و سپس دوره هاي تكميلي بالاتر برآيد و نهايتاً خواهد توانست دوره هاي دكتري آموزشي- پژوهشي برگزار كند.

Top of Page

 

بررسی آسیب­شناسی دانش فقه از نگاه فقیهان شیعه

دکتر ابوالفضل علیشاهی قلعه­جوقی (استادیار و عضو گروه فقه و مبانی حقوق دانشگاه یاسوج)

چکیده :

دانش­ها در طول تاریخ با مشکلات جدی رو­به­رو بوده­اند که گاه رشد و بالندگی آنها را به خطر انداخته است. شناسایی آین آفت­ها و مشکلات می­تواند در جهت بهسازی دانش­ها نقش بسزایی داشته باشد. دانش فقه که مدیریت و هدایتگری جامعه­ی بشری به سوی سعادت و رستگاری را بر عهده دارد، بیش از هر دانش دیگری مورد آماج تیرهای اتهام قرار گرفته است؛ بیشتر این اتهامات به خاطر بایستگی­هایی بوده است که باید در آن رعایت می­شده، ولی مورد توجه قرار نگرفته است. بنابراین شناخت آنها می­تواند در کارکردهای این دانش نیز تأثیر گذار باشد.

پرسش اصلی این پژوهش این است که چه آسیب­هایی می­تواند برای دانش فقه مخاطره آمیز باشد و کارکردهای این دانش را با مشکل مواجه سازد. نگارنده با توجه به تعریف فقه و اجتهاد و نگاه به سخنان فقیهان آین آسیب­ها را شناسایی کرده و به این پرسش پاسخ داده است. 

تورّم دانش اصول، جمود بر نصوص، دوری از قرآن، پرداختن به همه­ی ابواب، رویگردانی از فقه اهل سنت، افراط و تفريط در استفاده از عقل، کناره­گيری از طريق فقه، در نظر نگرفتن مقاصد شريعت و نظام فقهی، احتياطات بی­جا، ناسازگاری با دستاوردهای علمی، رویگردانی از اجتهاد گروهی و نادیده گرفتن ضرورت­های فقهی از آسیب­های جدی برای فقه می­باشند که شناخت آنها می­تواند برای این دانش مفید باشد.

کلیدواژه‌ها :  فقه، اجتهاد، آسیب­شناسی

Top of Page

 

علوم اسلامي، از دیدگاه تئوری تا روش تجربی  ( بررسی علم أخلاق ) 

خالد غفوری (عضو هيئت علمی جامعة المصطفی العالمية)

چکیده :

1. هدف يا سؤال تحقيق :

در این مقال به بررسی يكي از علل‌ کندی حرکت برخی علوم اسلامی پرداخته شده است ، که همانا عدم استفاده از روش‌های نوین علمی در این علوم از جمله در علم أخلاق است . سؤال أساسی که در این رابطه مطرح است : آیا می‌توان از روش‌های تجربی و آماری در علوم اسلامی به طور کلی و در علم أخلاق مخصوصاً استفاده نمود ؟ و چگونگی آن ؟

2. روش تحقيق وتجزيه و تحليل :

از روش تطبیقی میان روش‌های نوین علمی در روانشناسی و روش نظری سنتی در علم أخلاق، استفاده شده است       

3. يافته های تحقيق :    

1. شناسایی نقاط خلل در روش علم أخلاق به عنوان نمونه ای از علوم اسلامی .

2. اثبات امکان استفاده از روش‌های نوین روانشناسی ( روش تجربی و روش آماری ) در علم أخلاق به عنوان علم صرفاً نظری .

کلیدواژه‌ها : علوم إسلامی ، تجربه ، آمار ، تئوری  ، روش ، علم أخلاق

Top of Page

 

نقش آموزه های اسلامی در تحقق علوم انسانی اسلامی

قدرت الله قربانی ( استادیار فلسفه دانشگاه خوارزمی)

چکیده :

علوم انسانی، به علومی گفته می شود که موضوع اصلی آنها اندیشه و رفتار انسان است، ضمن اینکه فاعل شناسایی نیز خود انسان است. از این رو، کل هویت علوم انسانی تحت تاثیر اندیشه و رفتار فردی و اجتماعی قرار می گیرد که نتیجه آن متاثر شدن علوم انسانی و اجتماعی از ذهنیت ها و نگرش های انسان است. مجموعه نگرش ها و اندیشه های انسان را می توان تحت نام جهان بینی او در نظر گرفت که همین علوم انسانی و اجتماعی را متاثر می سازد درحالیکه عوامل متعددی در شکل گیری جهان بینی انسان دخیل هستند. محیط زندگی و کار، فلسفه های بشری و بالاخص ادیان نقش فزاینده ای در شکل دهی جهان بینی انسان دارند. در این میان، می توان به نقش خاص ادیان به ویژه اسلام در شکل گیری جهان بینی اسلامی توجه کرد. اسلام به مثابه دینی که دارای آموزه های مهمی در تامین سعادت دنیوی و اخروی مسلمانان است، توجه خاصی به ارائه جهان بینی اسلامی دارد. برای این منظور در آموزه های اسلامی موارد متعددی ملاحظه می شود که آنها تلاش دارند تا نگرش و دیدگاه انسان مسلمان را نسبت به مقولات اساسی چون خود انسان، خدا، جهان، انسان های دیگر، حیات فردی و اجتماعی و موارد مشابه شکل دهد. و در عین حال به آیات و روایاتی برخوریم که هم اندیشه و رفتار فردی و اجتماعی و برخی قانون مندی های مهم آن را در زندگی او بیان می کند. درواقع آموزه های اسلامی نه تنها در شکل گیری جهان بینی انسان دارای نقش موثر هستند بلکه به منظور تامین سعادت دنیوی و اخروی او قانون های کلی را برای حیات فردی و اجتماعی او بیان می کنند. حال از آنجا که محور موضوعی علوم انسانی و حتی اجتماعی، اندیشه و رفتار انسان است و اسلام در تامین موارد مزبور دارای نقش زیادی است، می توان این نقش را در عناصر و مولفه های مهم علوم انسانی و اجتماعی وارد ساخت تا آنها اسلامی گردند. یعنی با نظر به اهمیت متغیرهایی چون موضوع، روش، غایت، قوانین و تئوری ها، مبانی و پیش فرض ها، کاربردها و مسئولیتهای ناشی از علم، می توان موارد مذکور را تحت تاثیرآموزه های اسلامی بازتعریف کرد که دراینصورت علوم انسانی اسلامی محقق می گردد.

Top of Page

 

واکاوی تحول در نظریه های تربیت اسلامی بعد از انقلاب اسلامی

حجه الاسلام دکتر سید جواد قندیلی(استادیار گروه علوم تربیتی دانشگاه فردوسی مشهد)

مرضیه عالی(دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه فردوسی مشهد)

چکیده:

صاحب نظران تربیت اسلامی از دیر باز با عنایت به منابع اسلامی سعی در ارائه دیدگاههایی در زمینه تربیت اسلامی داشته اند و سعی نموده اند نظریه هایی را در ابعاد مختلف تربیت ارائه نمایند. اگر چه بررسی آراء اندیشمندان و فلاسفه اسلامی نشان می دهد که  این مهم دارای  تاریخچه ای طولانی در نظریات است، اما پس از تحولات سیاسی فرهنگی انقلاب اسلامی و فراهم شدن بسترهای نظریه پردازی در زمینه های مختلف علوم انسانی اسلامی، نظریه های تربیت اسلامی نیز دچار چنان تحولی گشتند که می توان این برهه از از زمان را به عنوان نقطه عطفی در نظریه پردازی پیرامون تربیت اسلامی دانست. این مقاله در جهت تحلیل ابعاد این تحول به تحلیل رویکردهای نظری به تربیت اسلامی بعد از انقلاب اسلامی پرداخته و با توجه به ابعاد تحولی پنج گانه از قبیل؛ چرخش نظریات از استنتاج نظر اسلام درباره تربیت به نظریه پردازی در تربیت اسلامی، چرخش از ارائه نظریات همگرا به واگرا، چرخش از فردگرایی به نظام گرایی در تربیت اسلامی، چرخش از کفایت منطقی به کفایت منطقی- تجربی نظریات تربیت اسلامی و در نهایت  چرخش از نظریه های استنتاجی به نظریه های تحلیلی در تربیت اسلامی. این تحولات را در رویکردهای نظری مختلف بعد از انقلاب اسلامی نمودار می نماید.  این رویکردها عبارتنداز رویکرد نظام گرا، رویکرد تحلیل مفهومی و رویکرد فلسفه اسلامی در تربیت اسلامی که در نتیجه آن ابعاد گوناگون تربیت مورد توجه اندیشمندان و نظریه پردازان تربیتی بعداز انقلاب اسلامی قرار گرفته است.

کلیدواژه‌ها : مدل های نظری تربیت اسلامی. نظام گرایی؛ واگرایی نظری، کفایت منطقی- تجربی

Top of Page

 

بررسي و نقد رويکردها به فلسفة تعليم و تربيت اسلامي در جمهوري اسلامي ايران

محمدآصف محسني(حکمت) ( دانشجوي دکتري فلسفه تعليم و تربيت اسلامي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره))

چکيده :

باتوجه به لزوم اسلامي سازي علوم انساني از سويي و جايگاه ويژة تعليم و تربيت اسلامي و نقش بي‌بديل آن در اسلامي سازي علوم انساني از سويي ديگر، آن عده از متفکران مسلمان که نسبت به «فلسفة تعليم و تربيت اسلامي»، رويکرد مثبت دارند، در پي آن برآمده اند که کار را از اساس شروع نموده و براي فعليت بخشيدن به نظام تعليم و تربيت اسلامي، ابتداء «فلسفة تعليم و تربيت اسلامي» را سامان دهند. زيرا تبيين و توجيه عقلي اين نظام تربيتي‌ براساس مباني  فلسفي و انديشه‌هاي بنيادين اسلام، از رسالت‌هاي اصلي «فلسفة تعليم و تربيت اسلامي» است، که در جهت اسلامي سازي علوم انساني نقش برجسته و ممتاز دارد. براي سامان بخشيدن به اين مهم، رويکردهاي مختلفي وجود دارد. اختلاف در رويکرد، که عمدتاً ناشي از نوع نگاه محققان نسبت به« فلسفه»، «فلسفة اسلامي»، «رابطة دين و فلسفه»، «منابع دين» و غيره مي‌باشد،  موجب اختلاف دربارة چيستي، منبع يا منابع، مولفه‌ها و برخي مسائل ديگري «فلسفة تعليم و تربيت اسلامي» شده است. به عبارت ديگر، محققان در اثر اختلاف رويکردي، به برآيندهاي مختلفي همچون «فلسفة تعليم و تربيت اسلامي»، «فلسفة اسلامي تعليم و تربيت» و «فلسفة تعليم و تربيت، اسلامي» رسيده اند.

روش‌هاي مختلفي، نيز براي سامان دادن به اين مهم  پيشنها شده، اما  اصلي‌ترين و مهمترين روشي که براي تدوين فلسفه‌هاي مضاف، از جمله «فلسفة تعليم و تربيت اسلامي» مورد استفاده قرار گرفته، روش ‌استنتاجي است. در اين روش اعتقاد براين است که ميان مباني فلسفي در حوزه‌هاي وجودشناسي، معرفت‌شناسي، انسان‌شناسي و ارزش‌شناسي با دلالت‌هاي آن‌ها در زمينة اهداف، اصول و روش‌هاي تعليم و تربيت، پيوند عميق و موجه برقرار است.

به نظر مي‌رسد، براي تدوين «فلسفة تعليم و تربيت اسلامي»، بايد تکيه‌گاه اصلي پژوهش‌گران منابع اسلامي(قرآن، سنت و عقل) باشد و در عين حال از ميراث گرانسنگ علوم عقلي اسلامي، نيز هم بلحاظ روش و هم بلحاظ محتوا(البته با در نظر داشت معيارها و ضوابط قطعي دين) استفاده شود.

کلیدواژه‌ها : روش استنتاجي، فلسفة اسلامي تعليم و تربيت، فلسفة تعليم و تربيت، اسلامي، فلسفة تعليم و تربيت اسلامي.

Top of Page

 

اقتصاد اسلامی چگونه امکان پذیر است؟

عبدالحمید معرفی ( دکترای اقتصاد دانشگاه تهران و عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان)

چکیده :

هدف این مقاله بررسی امکان پذیری یک پارادایم اسلامی در علم اقتصاد است.بنابراین من در اینجا یک پرسش مطرح می کنم:آیا این امکان وجود دارد که بین اقتصاد نئوکلاسیک از یک طرف و نهادهای موجود در یک جامعه اسلامی در سوی دیگر یک گفتگو برقرار کرد  به طوری که نتیجه آن اسلامی کردن علم اقتصاد باشد؟ البته این پرسش حالت خاصی از یک پرسش عام تر است:آیا اقتصاد نئوکلاسیک با هرنوع ترتیبات نهادی ای از جمله نوع اسلامی آن سازگار است؟ برای پاسخ به این پرسش ما باید چیستی اقتصاد نئوکلاسیک و چیستی نهاد و رابطه بین آنها را مورد بررسی قرار دهیم.بنابراین یک تعریف خاص از اقتصاد نئوکلاسیک و نهادها ضرورت می یابد. من در اینجا اقتصاد نئوکلاسیک را به مثابه مجموعه ای از گزاره ها مد نظر قرار می دهم. تا صورت و محتوای آن را از یکدیگر جدا کنم. بنابراین سه نوع گزاره دراقتصاد نئوکلاسیک وجود خواهد داشت:تحلیلی،ترکیبی پیشین و ترکیبی پسین.گزاره های تحلیلی بیانگر منطق اقتصادی(صورت) هستند،بنابراین جهانشمول هستند و یک مبنای مشترک را برای گفتگو بین اقتصاد نئوکلاسیک و نهادهای جامعه اسلامی فراهم می کنند.ولی گزاره های ترکیبی پیشین بیانگر زبان علم اقتصاد(محتوی) هستند لذا زبان علم اقتصاد جهانشمول نیست و باید همساز با نهادهای اقتصادی(به مثابه واقعیت اقتصادی) باشد.از طرفی ما با توجه به فلسفه زبانی، نهادها را به شکلی تعریف می کنیم که در زبان قابل بازنمایی باشد.لذا امکان پذیری این گفتگو در گرو وجود یک زبان است که بتواند واسطه بین اقتصاد نئوکلاسیک به مثابه منطقی جهانشمول و نهادهای جامعه اسلامی باشد.این زبان مبنایی برای یک پارادایم اسلامی در علم اقتصاد خواهد بود.تکوین و تکامل چنین زبانی در گرو تغییر روش در علم اقتصاد از روش اثباتی به  روش فرارونده (کانتی) است. مکتب نئوکلاسیک از روش اثباتی به عنوان یک روش معتبر استفاده می کند و برای آن زبان علم اقتصاد و نهادها داده شده است.در پاردایم اسلامی که قرار است تاسیس شود صرفا منطق اقتصادی "داده شده" است و زبان و نهادهای اقتصادی باید بر مبنای این منطق به شکل عقلانی بازسازی شود.لذا باید از یک رویکرد بازسازنده و یک روش فرارونده(کانتی) استفاده کنیم.لذا باید از متافیزیک سوژه محور دکارتی که بنیاد مکتب نئوکلاسیک قرار گرفته است خارج شد تا بتوان علم اقتصاد را در یک فلسفه بین الاذهانی و زبانی مورد بررسی قرار داد.

کلیدواژه‌ها : پارادایم اسلامی، اقتصاد اسلامی،روش اثباتی، روش فرارونده،زبان، منطق، نهاد.

Top of Page

 Copyright 2012 all rights reserved. by Sadra Center