بومی‌سازی واسلامی سازی علوم انسانی درایران : مسائل، چالش ها وراهکارها

فخری سادات احمدی ( دانشجوی ارشد علوم سیاسی دانشگاه مفید قم )

چکیده :

مقاله پیش رو دغدغه  فکری مسائل بومی‌سازی واسلامی سازی نظریه پردازی در حوزه علوم انسانی در جامعه ایران را دارد. در این راستا برای شرح روایت بومی‌سازی واسلامی سازی در علوم انسانی ابتدا باید پایه های معرفت شناسی علم ودین را شناخت. با اشاره به فلسفه بومی‌سازی واسلامی سازی و تولید علم در قلمرو علوم انسانی درایران و در یک کلام بحث آشتی مذهب وعلم (سنت وتجدد)در علوم انسانی پیش می آید. بر این اساس است که قلمرو علوم انسانی واسلامی فرایندهای تولید محتوا را به سمت تاسیس بومی‌سازی وهمسو با ارزش ها و برساخته  ذهنی واقعیت بومی ایران هدایت می نماید . از اين نظر، مي توان گفت: فرصت بومی‌سازی واسلامی سازی وتولید علم در علوم انسانی در ایران از یک طرف نشان از تقابل ومتفاوت بودن جامعه ایران با جوامع غربی از لحاظ فرهنگی وتاریخی است واز طرف دیگر فرصت بومی‌سازی ومدل سازی در علوم انسانی به ارائه و باز تعریف نظریه‌ای ـ کاملاً متفاوت (یعنی با رویکرد فرهنگ بومی - مذهبی کشور ورویکرد تحلیلی ـ انتقادی که مستلزم تفکر ایجابی است) می پردازد که با توجه به خصوصیات ایرانی واسلامی جامعه ما از اتقان وقدرت انطباق بیشتری برخوردار می باشد تا بتواند مشکلات کشور را حل نماید. سپس در گام بعدی به شناسایی چالش ها ومعظلات سیاسی ـ اجتماعی مبنا سازی وبومی‌سازی ونظریه پردازی درعلوم انسانی پرداخته می شود ودرنهایت برای برون رفت از این وضعیت، راهکارهایی برای ارتقا وبهبود بومی‌سازی ونظریه پردازی علوم انسانی با توجه به خصوصیات ایران واسلامی جامعه ارائه می شود

کلیدواژه‌ها : بومی‌سازی، علوم انسانی، بومی‌سازی واسلامی سازی علوم انسانی، چالش ها، راهکارها

Top of Page

 

پیشینه علوم انسانی اسلامی

زهرا اسفندیاری  ( دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره و راهنمایی دانشگاه آزاد ـ واحد ابهر)

عفت اسفندیاری (دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره و راهنمایی دانشگاه آزاد ـ واحد ابهر )

طاهره اسفندیاری (کارشناسی حقوق )

چکیده :

این پژوهش با توجه به موضوع مهم انسانی ـ اسلامی و تاکید مقام معظم رهبری بر تحول و ارتقای علوم انسانی و اینکه ریشه و پایه و اساس علوم انسانی در قرآن است و با تاکید بر محوریت انسان در اسلام ( به هر دو بعد مادی و معنوی انسان در اسلام توجه شده ) همچنین پاسخگو نبودن علوم انسانی غربی در ایران انجام شده است .انسان و ابعاد شناختی و معرفتی او در دین مبین اسلام و آموزه های ناب محمدی (ص) و همچنین مشاهیر و فلاسفه اسلامی و ایرانی بررسی شد . نتایج این پژوهش نشان می دهد که درباره انسان و علوم انسانی مسلمانان منابع بسیار غنی و پر محتوایی دارند که مورد غفلت واقع شده اند . مشکل علوم انسانی امروزه در ایران مربوط به مطالب و نبود کتاب نیست بلکه مربوط به مدیریت این علوم است .

کلید واژه‌ها: علوم انسانی ـ اسلامی،  قرآن،  آموزه های دینی،  ابعاد انسان،  فلاسفه اسلامی و ایرانی

Top of Page

 

آسیب شناسی روش شناسی توسعه معرفت علمی علوم انسانی در ایران

دکتر محمد تقی ایمان ( استاد جامعه شناسی دانشگاه شیراز )

احمد کلاته ساداتی ( دانشجوی دکترای جامعه شناسی دانشگاه شيراز )

چکیده:

مقاله حاضر تلاش دارد تا ابتدا به تشریح مباني توسعه معرفت علمي و سپس بر اساس آن به آسيب شناسي توسعه معرفت علمي در حوزه علوم انساني ايران بپردازد. توليد و توسعه معرفت علمي در علوم انساني مبتني بر مفاهيم انتزاعي، معرفت شناختی، هستي شناختی و روش شناختي شکل مي‌گیرد. بدون توجه به اين مباني كه تعيين كننده اسلوب معرفتي مي‌باشند، علم شكل نمي‌گيرد و توسعه‌ي معرفت ايجاد نمي‌شود. بر اساس اين مباني، جهان بيني در ديدگاه اسلامي متفاوت از پارادايم در انديشه غربي است. حاصل اين تفاوت،  تمايز ماهوي علم ديني (اسلامي‌) از علم غير ديني (غربي) خواهد بود. ناكارآمدي توسعه معرفت علمي در حوزه علوم انساني در ايران ويژگي‌هاي زيادي دارند كه سه ويژگي برجسته آن عبارتند از: فقدان مباني معرفتي مشخص و مبتني بر جهان بيني اسلامي، ضعف نظريه پردازی و ايجاد نوعي از توسعه‌ي معرفت علمي كه عمدتا مشكل مدار است تا مسئله محور، در نهایت اینکه این نوع توسعه معرفت عمدتا برون زا است تا درون زا. مقاله حاضر مطالعه اي اسنادي است كه با نگاهی به آراء انديشمندان، مختصات فوق را بررسی می‌کند.

کلید واژه‌ها : علوم انساني، توسعه معرفت علمي، جهان بيني، پارادايم، روش شناسي، اثباتي، تفسيري، انتقادي

Top of Page

 

بررسی عوامل موثر بر دچار شدن علوم انسانی بر وضعیت کنونی

دکتر محمد ایمانی برندق ( عضو هیات علمی دانشگاه ارومیه )

چکیده :

بدون شک علوم انسانی اهمیت بسزایی در پیشرفت سایر علوم در گستره تاریخ داشته است. برخی ها پیشرفت کنونی ژاپنی ها را به این امر مربوط می دانند1 توجه به آن می تواند اثرات ارزنده ای در رفع مشکلات کنونی بشری داشته باشد. با توجه به اینکه مرکز ثقل این علم، انسان می باشد توجه به آن می تواند بر پیشرفت سایر علوم نیز موثر باشد. بدون شک وضعیت این علم در کشورما راضی کننده نیست. باید یک جراحی اساسی درباره آن انجام داد تا عللی که باعث شده علوم انسانی کنونی در کشور ما شکل بگیرد مشخص شود. زیرا اگر علل آن مشخص نشود هیچ تضمینی مبنی بر این وجود ندارد که علوم انسانی که پس از تحول ایجاد خواهد شد بر وضعیت کنونی دچار نگردد. این پژوهش بدنبال بررسی چنین عواملی است عواملی چون کیفیت کتاب های دانشگاهی،  کیفیت اساتید حوزوی و دانشگاهی،  مشخص نبودن روش تحقیق در علوم انسانی اسلامی، فشارهای بین المللی،  عدم باور دانشجویان، عدم نظارت صحیح از طرف مسئولین امر، برنامه ریزی مسئولین مربوطه،  بسترهای نامناسب در آموزش و پرورش. بنابراین این تحقیق از طریق پرسشنامه و مصاحبه بدنبال بررسی عوامل موثر در شکل گیری کنونی علوم انسانی در کشور است تا با شناسایی علمی آن بتوان از اثرات مخرب انها در آیند جلوگیری نمود.

--------------------------------------------------

1- برخی ها معتقدند در زمان مرحوم امیر کبیر،  بزرگان کشور ما،  دانشجویان ایرانی را به خارج فرستادند تا مهندس و دکتر شده و به کشور برگردند ولی ژاپنی ها بر عکس ما عمل نمودند چراکه آنان دانشجویان خود را برای یادگیری فلسفه علم به خارج می فرستادند تا آنها پس از برگشت،  دکتر و مهندس مطابق با فرهنگ ژاپن تربیت نمایند که نتیجه دو روش در دو کشور کاملا مشهود است.

Top of Page

 

آسیب شناسی علوم انسانی اسلامی در فضای فن آوری اطلاعات محور

حمیدرضا ایمانی فر ( عضو هئیت علمی دانشگاه پیام نور مرکز لامرد استان فارس ـ گروه روانشناسی )

فرح دودمان ( عضو هئیت علمی دانشگاه پیام نور لامرد- گروه علوم تربیتی )

دکتر قاسم بستانی ( عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران- گروه معارف )

چکیده    :

هدف از این تحقیق بررسی آسیب شناسی علوم انسانی اسلامی در فضای اطلاعات محور می باشد. فناوری اطلاعات، مهمترین ویژگی زمان ماست، به گونه ای که قرن بیست و یک را عصر اطلاعات و ارتباطات نامیده اند. شتاب تحولات در این زمینه در سطح جهانی به حدی است که یک لحظه غفلت را بر نمی تابد و سکون در این مسابقه پرشتاب، فقط به معنای عقب ماندن از کاروان جهانی شدن است.

در حال حاضر تحقیقات در زمینه علوم انسانی اسلامی به شکل تراکمی و متسلسل پیش نمی رود و محققان علوم انسانی اسلامی کمتر می توانند از آثار پژوهشی و کتابهای مرتبط استفاده نمایند. پایگاههای اطلاع رسانی موجود نیز در زمینه ارائه تحقیقات علوم انسانی اسلامی، به صورت تخصصی و فراگیر وارد نشده اند در نتیجه پژوهشهای علوم انسانی اسلامی به صورت تجمعی افزایش نمی یابد و هر کس با توجه به استعداد خود در یک زمینه تحقیق می کند و نتایج تحقیقش نیز در اکثر مواقع از بین می رود یا به دست نیازمندانش نمی رسد. به دلیل عدم ارتباط محققین علوم بین رشته ای علوم انسانی اسلامی با یکدیگر، بیشتر تحقیقات در این زمینه به صورت پراکنده و غیر مرتبط با یکدیگر رشد می نماید. نتایج همایشهای بیشماری که برگزار می شود تنها به همان همایش اختصاص می یابد و به دیگران انتقال داده نمی شود. نتیجه کار از بین رفتن سرمایه های فکری و معنوی اندیشمندان این حوزه تحقیقی خواهد بود.

راه حل این مشکل در ایجاد بانک جامع اطلاع رسانی در فضای مجازی در زمینه علوم انسانی اسلامی است که اولاً؛ به طور تخصصی در زمینه علوم انسانی فعالیت نماید. دوماً؛ به جمع آوری مقالات مرتبط در همایشها، مجلات و روزنامه ها بپردازد. سوماً؛ دارای کتابخانه دیجیتال و مجله الکترونیکی همراه با ارتباط گسترده با مخاطبانش باشد و طرحی نیز برای جمع آوری تحقیقات علوم انسانی اسلامی کشورهای غیر از ایران داشته باشد.

Top of Page

 

علوم انسانی، بومی یا غربی؟

آرش بیدالله خانی ( دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه تهران )

چکیده:

علوم انسانی دانشگاهها بار دیگر این روزها موضوع انتقاد بسیاری از افراد ومسئولین سیاسی در کشور قرار گرفته است. موضع انتقادی نسبت به علوم انسانی در کشور ما از همان ابتدای انقلاب وبه ویژه پس از انقلاب فرهنگی در سال 1359 همواره مورد تاکید قرار گرفته است.این انتقاد به دلیل عدم تطابق علوم انسانی با ساختار جامعه بومی ما وغربی بودن آن ونبود علوم انسانی بومی- اسلامی است.بررسی کارنامه عینی و واقعی علوم انسانی در ایران وآسیب شناسی ضعفهای آن نیاز به ارزشیابی عینی وبی طرفانه دارد.اگر در ایران کسی دنبال دلایل عقب ماندگی علوم انسانی است باید به این واقعیت مهم تاریخی در بستر جامعه ایران وشرایط آن توجه کند.در این بین باید به این توجه شود که آیا اساساً علوم انسانی غربی است که ما باید آن را بومی کنیم وآیا علوم انسانی بومی وجود دارد؟مقاله حاضر سعی خواهد کرد با گذری کوتاه به تحلیل شرایط سیاسی ایران بعد از انقلاب و محیط دانشگاهی آن ضمن پاسخ به این سوالات به تجزیه وتحلیل بومی کردن علوم انسانی بپردازد.برهمین اساس ادعای اساسی مقاله حاضر این است که مشکل مسئولان و دست اندکاران منتقد به وضع علوم انسانی، نشناختن علوم انسانی ودانشگاه ونگاه به دنیای اندیشه وعلم از دریچه تنگ قرائت سیاسی و ایدئولوژیک است.بومی کردن علوم انسانی مانند خیلی از موضوعات دیگر در تاریخ ایران پاسخ و واکنشی است که به بحرانهای تاریخی وجبران کمبودها وعقب ماندگی های خود می دهیم.

کلیدواژهها: علوم انسانی، بومی کردن، سیاسی، بحران، غربی بودن

Top of Page

 

جایگاه علوم اسلامی در تفکر دانشجوی مسلمان

مهناز پولادی ( کارشناس ارشد عرفان اسلامی )

چکیده :

علم در مفهوم عام آن به فطرت حقیقت جوی انسان نظر دارد . از دیدگاه توحیدی همه علوم خدایی و دینی هستند و بارقه ای از وجود آن علیم مطلق وعلم منهای دین مفهومی ندارد . اما از آنجا که خاستگاه و بستر پرورش بسیاری از علوم جوامع غیر دینی می باشند و هر تفکری به ناچار از دالان فرهنگ و اعتقاد متفکر عبور می کند پس وجود علوم سکولار دور از توقع نیست. امروزه بسیاری از علوم انسانی با رویکرد سکولاریزم به واسطه پایگاه قدرتمندی که در جهان دارند با اقبال عموم-حتی جوامع مسلمان- مواجه هستند و در دانشگاهها تدریس می شوند. حرکت هایی که در برخی از کشورهای مسلمان در جهت اسلامی کردن علوم به وقوع پیوسته است به نظر بسیار ناچیز می نماید پس لزوم تلاشی جدی تر در این راستا احساس می شود . قرآن و متون اسلامی می تواند منبع بلامنازعی برای علومی مانند فلسفه-حقوق-روانشناسی-علوم اجتماعی و.. باشد قدر مسلم اینکه اسلامی سازی علوم باید در قدم اول مورد قبول استاد و دانشجوی مسلمان واقع شود. سوال این است چرا دانشجوی مسلمان رویکردی مثبت به این جریان ندارد؟ این مقاله به آسیب شناسی جریان اسلامی سازی علوم انسانی در دانشگاهها می پردازد.                              

کلیدواژهها : علوم اسلامی-علوم انسانی-سکولاریزم-اسلامی سازی-دانشگاه

Top of Page

 

وضعیت علوم انسانی و راهکارهای تحول در آن

دکتر محمد حسن جوادی ( استاد یار و دبیر هم اندیشی دانشگاه ارومیه )

مرتضی زرندی  ( کارشناس ارشد دانشگاه ارومیه )

چکیده :

  گام اول در ایجاد هر تحول آگاهانه شناخت واقع بینایه وضعیت موجود و ترسیم شاخص های وضعیت مطلب است . ارائه تصویر صحیح وضعیت موجود علوم انسانی در ایران می تواند ذهنیت های غلط در زمینه تحول را بر طرف کرده و از شدت مقاومت در برابر تحول را بکاهد، از طرف دیگر موجب هم افزایی و اقناع مخاطبان در این عرصه می باشد.

در این مقاله مطالب در دو بخش ارائه می شود:

در بخش اول برخی آفت ها و آسیب ها مانند : تقلیدی و ترجمه ای بودن علوم انسانی، فقر فلسفی و فقر نظریه پردازی، حاکمیت روح کاسبکارانه و غیر علمی و تحجر آمیز در علوم انسانی، ایجاد انفصال و تقابل بین : خالق و مخلوق،  علم و دین، وحی و عقل،  سیاست و دیانت، دنیا و آخرت،  عدالت و توسعه،  دین و زندگی،  حق و تکلیف، .... مورد موشکافی قرار گرفته است.

در بخش دوم بیان شده است که: علوم انسانی غربی به عنوان یک پدیده،  معلول و مرکب از علل چهارگانه فاعلی ( استادان،  محققان،  دانشجویان) و غایی ( اهداف و غایات علوم انسانی ) و مادی( محتوی،  مبانی و پیش فرض ها ) و صوری( تقسم بندی و طبقه بندی علوم و روش شناسی) است که برای اسلامی و بومی‌سازی باید مورد توجه قرار گیرندو براساس جهان بینی توحیدی با یک رویکرد متعادل و علمی مورد باز بینی قرار گیرند.

Top of Page

 

«ورارود چالش ها، فراز وفرودها درزمینه ی مسائل علوم انسانی ـ اسلامی»

سهیلا حسینی (  دانشجوی دکترای نظریه های نوین ادبی تاجیکستان )

چکیده :

سرزمین ماوراءالنهر(ورارود)یکی ازحوزه های کهن فرهنگ وتمدن دیرینه ی اسلامی ومعارف قرآنی است. درکنارنخستین ترجمه ی قرآن کریم به زبان فارسی، بسیاری از عالمان واندیشمندان این دیار درزمینه ی علوم انسانی- اسلامی آثار گرانسنگ به یادگارگذاشته اند.

با آغازدهه 19 میلادی، فروپاشی نظام کمونیستی شوروی وبرچیده شدن اندیشه های بی دینی، علاقه مندی مردم تاجیکستان به علوم ومعارف دینی بیش از پیش گسترش یافت .دراین میان، پژوهش وتحقیق درآثار اسلامی وعلوم انسانی با استقبال بسیاری از شاعران ونویسندگان واندیشمندان تاجیک قرار گرفت.

 دراین مقاله برآن شدیم ضمن شناسایی مراکز عظیم اسلام شناسی ومعرفی اندیشمندان متعهد واسلام شناس تاجیکی درسال های اخیر، بانگاهی ژرف وعمیق، فراز وفرودهای موجوددرزمینه ی ترویج علوم انسانی واسلامی را واکاوی نماییم .راهکارهای کاربردی وتئوری های اسلام سازی را موردنقد وتحلیل قرار دهیم با این امیدکه بتوانیم سرزمین ورارود را به جهان اسلام پیوند زنیم.

کلید واژه‌ها : واررود- ترجمه وتفسیر قرآن- فروپاشی کمونیسم- مراکز اسلام شناسی- شاعران ونویسندگان متعهد به دین- تئوری اسلام سازی

Top of Page

 

روند تحول علوم انسانی در کشور از آغاز تاکنون

ناصر خدایاری ( دانشگاه علوم پزشکی تبریز،  دانشکده پیراپزشکی،  گروه علوم پایه )

چکیده :

دانشگاه پس از استقرار جمهوری اسلامی به لحاظ نوع سیاستهای اعمال شده در مورد آن در چهار دوره جداگانه: دوره توقف و تعطیلی،  دوره تقریب حوزه و دانشگاه،  دوره تشکیک در مبانی علوم انسانی و دوره چهارم،  برنامه ریزی برای تغییر محتوایی مبانی علوم انسانی قابل بحث و بررسی است.

 دوره نخست به منظور انقلاب فرهنگی و همخوان نمودن جریان علمی کشور با اهداف انقلاب اسلامی صورت گرفت . این توقف اولین شوک جدی بود که به دانشگاه در مقطع پس از پیروزی انقلاب اسلامی وارد گردید . پس از دوسال وقفه،  جریان حرکت علمی کشور دوباره از سر گرفته شد .این برهه با تاسیس دفاتر نمایندگی ولی فقیه در دانشگاهها،  و سیاست تقریب حوزه و دانشگاه سپری گردید . افزایش قابل توجه ظرفیت پذیرش دانشجو و همچنین اعمال مکانیزم های مختلف سهمیه بندی اعم از سهمیه بندی مناطق و غیرآن،  موجب وارد شدن بخشی از نیروهای ارزشی و انقلابی به عرصه های علمی کشور شد. برخی این نیروها با اتکاء به توانمندی های علمی خود به مدارج بالایی رسیدند و پس از فراغت از تحصیل، بدنه کادر اداری و هیئت علمی کشور را شکل و هیئتی دیگر دادند . وقتی این نیروها از حیث عده و عده به حد قابل قبولی رسیدند،  با لشگر انبوه و سازماندهی شده در قالب گروههای علمی در کارکرد دانشگاهها در ارتباط با اهداف انقلاب اسلامی تشکیک نموده و با اتکاء به این تلقی از عملکرد گذشته دانشگاهها در گام چهارم در پی دستکاری در محتوا و به ویژه در محتوای علوم انسانی و ارائه سرفصل های نوین و ایجاد رشته های جدید برآمدند که شاید پس از تکوین ساختار و استخوان بندی علوم انسانی ا ین علوم را به عنوان بستر و مبانی معرفتی علوم دقیقه قرار دهند . در واقع می توان ادعا نمود که سیاست های اعمال شده در مورد دانشگاه در ایران طی سی و دو سال گذشته هدفمند و روی برنامه، ولی گام به گام و تدریجی بوده است.

کلیدواژه ها : انقلاب اسلامی،  دانشگاه،  انقلاب فرهنگی یا تعطیل دانشگاه ها،  سیاست تقریب،  سیاست تشکیک و سیاست تغییر .

Top of Page

 

بستر سازی برای علوم انسانی بومی یا اسلامی کردن آن ؟

دکتر ناصر خدایاری ( دانشگاه علوم پزشکی تبریز،  دانشکده پیراپزشکی،  گروه علوم پایه )

چکیده :

 نفس ایجاد تحول در علوم انسانی در کشور مهم،  اما چگونگی انجام آن مهمتر می نماید. صاحب نظران،  طرق رسیدن به این مقصود را در بازنگری منابع و تدوین منابع جدید،  اصلاح نظام آموزشی،  جذب هیئت علمی پایبند به ارزشها ی بومی و دینی ذکر نموده اند. اما رشد ملل متمدن در ابعاد مختلف، بیانگر واقعیتهای غیر ملموس ولی ذیربط دیگر نیز در این زمینه است . با نگاهی به دوران شکوفایی تمدنی هر سرزمینی می توان دریافت که تحول اساسی همه آنها در بستر زمانی و شرایط فرهنگی،  سیاسی و اجتماعی مناسب خود امکان پذیر بوده است،  مثلا در تمدن یونان، بقراط حکیم در طب،  سقراط،  افلاطون،  ارسطو در حکمت و اسکندر در فاز سیاست و آیین کشورداری و مدیریت آنهم همزمان و دریک فضای همگون به منصه ظهور رسیده اند و امروز هر چه از یونان بر جای مانده است، معلول به هم تنیدگی همان اضلاع هندسه رشد و ترقی در آن دیار بوده است . در جهان اسلام نیز پس از استقرار دولت پیامبر اسلام (ص) در مدینه، گسترش دامنه نفوذ مسلمانان،  توسعه ارضی و عصر ترجمه،  وجود پاره ای از آزادیها و جریان تفکر اعتزال حداقل در برخی مقاطع تاریخی و در فضای خردگرایی در جامعه اسلامی،  چنین بستری فراهم شد. طلوع و افول جریان تمدن سازی مورد بحث،  حد اقل طی پانصد سال بوده است . در این جهت،  همواره این سوال مطرح بوده است که عصری که متفکرانی چون رازی،  ابن سینا و فارابی را پرورانده دارای چه خصوصیاتی بوده است ؟ آیا می توان بدون در نظر گرفتن اکولوژی علوم که دم و بازدم دانش،  مخصوصا علوم انسانی وابسته به آنهاست، انتظار و توقع بازگشایی مسیر برای تحول درعرصه علوم انسانی را داشته باشیم ؟ به نظر می رسد که در عصر جمهوری اسلامی باید بسترهای لازم برای چنین رشدی در جهات مختلف از جمله بازشناسی هدفمند قرآن و سنت،  بازشناسی سیره نظری و عملی پیشوایان دینی و ائمه معصومین (علیهم السلام) تدارک و تامین مدیریتی ارشد و کارآمد در عرصه علمی کشور،  رویکردهای فرهنگی به مسائل مختلف،  سیاستهای تعلیمی و تربیتی کارآمد،  حاکمیت عقلانیت غیر متعارض با وحی، آزادی های شکوفاگر خرد فردی و جمعی، نظم و توزیع عدلانه قدرت و منابع و...  را فراهم و پی کاوی نمود.

کلیدواژهها : چگونگی تحول در علوم انسانی،  اکولوژی علوم انسانی، بسترهای فرهنگی و اجتماعی علوم،  اضلاع هندسه رشد و تحول اساسی در علوم،  عصر جمهوری اسلامی .

Top of Page

 

تاريخ به مثابه فرايند انديشه در مروج الذهب وتنبيه الاشراف مسعودي

محمد مهدی سعیدی  (دانش پژوه ارشد تاریخ تمدن اسلامی جامعه المصطفی العالمیه )

چكيده:

اصطلاح «تاريخ جديد» يا «تاريخ جامع» ناظر بر تغيير و تحوّلي است كه در دو حوزهء روش و موضوعات علم تاريخ رخ داده است.البته اين طرز نگاه ِبه تاريخ بيشتر گویای رويكرد مورخين غربي نسبت به مقولهء علم تاريخ است.

در اين پ‍‍ژوهش سعي برآن رفته تا با باز خواني آثارموجودهء مسعودي اثبات گردد؛ آنچه امروزه به تاريخ جديد موسوم گرديده كه بارزترين مشخصّهء آن تنوع موضوعات و نگاه تحليلي به رويدادها است، ازسابقه اي حداقل هزار ساله در تمدن اسلامي بر خوردار است.

در اين نگارش به رويكردهاي گوناگون مسعودي پرداخته شده هم در حوزهء روش تاريخنگاري كه نگاهي تحليلي به رويدادها وامور واقع داشته وهم در حيطهء موضوعات علم تاريخ که در اینجا به عمده ترین آن موضوعات از قبیل علوم، جغرافيا محيط زيست، ، فرهنگ و اجتماع اکتفاء شده است والبته رويه هاي نظري وي نيز به اجمال مورد بحث قرار گرفته است.

كلیدواژه‌ها : تاريخ جديد، تاريخ جامع، روشهاي تاريخنگاري، تاريخ زيست محيطي، فلسفةنظري تاريخ، تاريخ اجتماعي وفرهنگي، تاريخ علوم وتاريخ جغرافيايي

Top of Page

 

نقد و بررسی آموزش علوم انسانی در ایران با نگاهی بر موانع و راهکارها

مریم سیاوشی (کارشناس ارشد تکنولوژی آموزشی )

چکیده :

علوم انسانی در هر جامعه در اصل، فراهم کننده رویکردهای اساسی و پایه ای است که افراد بر مبنای آن اندیشیده، رفتار کرده و زندگی می کنند. به عبارت بهتر علوم انسانی در هر فرهنگ و تمدن ارائه کننده توجیهات لازم برای معنا بخشی به زندگی و تعیین هدف های مشروع برای افراد و بیان کننده راه های لازم برای رسیدن به آن ها می باشد . با توجه به اهمیت این علوم، در شرایط حاضر مهم ترین سوال درباره علوم انسانی، وضعیت موجود آن در جامعه ماست.

هدف این پژوهش نقد و بررسی آموزش علوم انسانی در ایران با نگاهی بر موانع و راهکارها می باشد. برای رسیدن به این هدف محقق با مراجعه به مهارتهای آموزشی و نیز طبقه بندیهای صورت گرفته در سطوح و حیطه های آموزشی علوم به عنوان وضعیت مطلوب و مقایسه وضعیت موجود آموزش علوم انسانی در ایران با آن به فاصله های موجود بین وضعیت موجود و مطلوب می پردازد و چالش ها و مشکلاتی که باعث بوجود آمدن این فاصله ها شده است، مورد بررسی قرار می گیرند. به عنوان نمونه از جمله این مشکلات استفاده از شیوه های نامناسب آموزش است و سپس راه حل هائی برای کم کردن و نهایتاً پر کردن این فاصله ها پیشنهاد می گردند. از میان این راه حل ها می توان به تغییر و بازنگری اساسی در روش های آموزش اشاره کرد.روش ما در این مقاله،  مطالعات کتابخانه ای است و گردآوری داده ها و اطلاعات با استفاده از مراجع مختلفی چون اسناد، مدارک، کتاب ها و مقالات منتشر شده در این زمینه می باشد.

کلیدواژه‌ها: علوم انسانی،  آموزش علوم انسانی،  حیطه های آموزشی،  موانع آموزشی.

Top of Page

 

ارزیابی و آسیب شناسی علوم انسانی اسلامی از منظر جامعیت

محمدرضا شادنام, مريم محمود, انسيه شجاعی , مازيار عطاری

چکیده :

آسیبی که علوم انسانی اسلامی از منظر جامعیت میتواند روبرو شود این است که ذهن ها فقط متوجه دو سه علم خاص شود. هدف این مقاله بدست آوردن یک برنامه برای تولید جامع و متوازن علوم انسانی اسلامی میباشد. در این راستا لیست رشته های علوم انسانی و رشته های مرتبط با علوم انسانی را جسته ایم. سوال این است که چه اندازه علوم انسانی اسلامی درهر یک از این حوزه ها تولید شده و کجا باید آنها را جست. روش به کار رفته شامل 2 مرحله زیر میباشد:

تحلیل آماری و تطبیقی داشته های خود و تولیدات علمی عرضه شده داخلی‌ و اسلامی و سنجش نقاط قوت و ضعف نسبی خود

بررسی مورد به مورد رشته ها:

بررسی رشته علمی‌ مورد نظر از منظر سیر تاریخی، دلایل شکل گیری و مکتب پشتیبان و ضمنی آن

نقد سوالهای اصلی رشته (دلایل شکل گیری و گسترش رشته)، مولفه های اصلی و روح حاکم بر آن و مقایسه آنها با مولفه های اصلی و روح حاکم بر اسلام

 بعضی از این رشته ها را ما به دلایل موجه دنبالشان نرفته ایم. بعضی موارد به دلیل نیازی بوجود آمده است و باید بررسی کرد که آیا پشت هر رشته نیازیا نیازهای واقعی هست یا نه واگر آری ما چطور میخواهیم در چارچوب اسلام عزیزبه آن نیازها پاسخ بدهیم. حسن این بررسی آن است که پهنه علوم انسانی و علوم مرتبط را مد نظر قرار میدهد. خروجی این بررسی یک برنامه برای تولید متوازن علوم انسانی اسلامی میتواند بشود و بدانیم چه سوالاتی را باید از حوزه ها بپرسیم. این دستاورد میتواند عناوین رساله های علوم انسانی اسلامی در حوزه ها و دانشگاه ها را نیاز محور کند.

Top of Page

 

بررسی ابعاد پداگوژیکی اسلامی کردن برنامه های درسی دانشگاهی در حوزه علوم انسانی

فرهاد شفيع پور مطلق ( دانشگاه آزاد اسلامي، واحد محلات،  عضو هيأت علمي تمام وقت واحد محلات، دكتراي مديريت آموزشي)

مريم تدين (دانشگاه آزاد اسلامي، واحد ميمه، عضو هيأت علمي تمام وقت واحد ميمه)

چكيده :

هدف پژوهش حاضر، تعيين ابعاد پداگوژیکی اسلامی کردن برنامه های درسی دانشگاهی در حوزه علوم انسانی است.روش تحقيق، توصيفي- پيمايشي است.سؤال كلي پژوهش عبارت است از: ابعاد و مؤلفه های اصلی پداگوژی نظام برنامه درسی اسلامی کدامند و چه مدلی را می توان برای اسلامی کردن نظام برنامه های درسی- دانشگاهی ارائه کرد؟ . جامعه آماري اين پژوهش را كليه اساتید حوزه و اساتید دانشگاههای اصفهان در حوزه علوم تربیتی و برنامه ریزی درسی در سال تحصیلی 1390- 1389تشکیل داده اند. تعداد 100 نفر از اساتید حوزه به روش تصادفي برای پژوهش انتخاب شده اند. همچنین به بدلیل محدودیت جامعه آماری اساتید رشته های علوم تربیتی و رشته برنامه ریزی درسی،  کلیه جامعه آماری به عنوان نمونه تحقیق، انتخاب می شوند. در كل تعداد 165 نفر براي تحقيق انتخاب شدند. برای تأمین روایی مدل از روایی صوری(استفاده از نظرات تعدادی از متخصصان برای اظهار نظر در خصوص شکل ظاهری پرسشنامه)، روایی محتوایی( استفاده از نظرات متخصصان برای اظهار نظر در خصوص انطباق پرسشنامه با اهداف تحقیق)، و روایی سازه( برای تعیین میزان انطباق پرسشنامه با سازه های تبیینی نظریه های مورد استفاده)، استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی(ميانگين، انحراف معيار، و واريانس) و آمار(آزمونt تك نمونه اي) و نيز آزمون تحلیل عامل جهت استخراج عوامل موجود مؤلفه های اصلی پرسشنامه ارزیابی مدل پیشنهادی استفاده شده است. بطور كلي نتايج حاكي از آن بود كه زير مؤلفه هاي پداگوژي اسلامي كردن برنامه هاي درسي مستخرجه از ادبيات تحقيق كه عبارتند از: اصول پداگوژي اسلامي كردن برنامه هاي درسي با ارزش ويژه 837/4، اكولوژي پداگوژي اسلامي كردن برنامه هاي درسي با ارزش ويژه 735/3، رويكردهاي اسلامي كردن برنامه هاي درسي با ارزش ویژه 837/4، اكولوژي پداگوژي برنامه درسي اسلامي با ارزش وپژه 243/3، روش هاي اسلامي كردن برنامه هاي درسي با ارزش ويژه 739/3، نقش ها و صلاحيت هاي معلمان(اساتيد) در خصوص اسلامي كردن برنامه هاي درسي با ارزش ويژه 425/3، و ارزشيابي از نحوه اسلامي كردن برنامه هاي درسي با ارزش ويژه 304/4 در اكثر موارد تناسب دروني( روايي سازه) بالايي نشان دادند. در نهايت مدل پيشنهادي پژوهش با ميانگين 83/3 در مقايسه با ميانگين مقياس كه 3 در نظر گرفته شد و مقدار482/13 t= كه در سطح 001/0 P< معنادار مي باشد، مورد تأييد بالاتر از متوسط مقياس پاسخگويي قرار گرفته است.

كليدواژهها : پداگوژي، اسلامي كردن برنامه هاي درسي، علوم انساني

Top of Page

 

درآمدی بر تئوری پردازی اسلامی روابط بین الملل

مجتبی عبدخدائی ( عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی ـ دانشکده حقوق و علوم سیاسی )

چکیده :

چگونه می توان برمبنای منابع معتبر، و روش علمی مقبول جامعه اندیشمندان دینی، نظریه ای منسجم در سطح نظری و بنیان های فرانظری نسبت به قلمرو روابط بین الملل استخراج نمود بگونه ای که انتظارات جامعه علمی روابط بین‎الملل را پاسخگو باشد؟ آیا در چارچوب تفکر و جهان بینی اسلامی به روابط بین الملل راههای جایگزینی برای سازماندهی مناسب تر این دانش و فهم تعاملات اجتماعی در سطح کلان می توان یافت؟

نوشتار حاضر بعنوان مدخلی بر تئوری پردازی دینی روابط بین الملل تلاش می نماید تا دو سوال اساسی در این قلمرو را بررسی نماید نخست آنکه چرا نمی توان به تئوریهای موجود این علم در فهم تبیین مناسبات بین الملل اکتفا نمود؟ و دیگر آنکه تئوری دینی روابط بین الملل از چه ماهیت دیسیپلینی برخوردار است ؟

در پاسخ به سوال نخست، درصدد است تا با تفکیک میان نظریهپردازی و امکان سنجی نظریهپردازی در حوزه تئوری دینی روابط بین الملل، اهمیت و ضرورت دو سطح از فعالیت را تبیین نماید. در پاسخ به سوال دوم به مباحثی چون: انواع ممکن تئوری دینی روابط بین الملل، ماهیت دیسیپلینی این تئوری، تمایز نگرش تئوری علمی دینی با فقه و الهیات روابط بین الملل و مباحثی از این دست می پردازد .

کلید‌‌واژه‌ها: تئوری دینی، تئوری پردازی، تئوریهای روابط بین الملل، سیاست بین الملل، تئوری اجتماعی، الهیات اجتماعی

Top of Page

 

بررسی و ارزیابی علوم انساني و نظام آموزش و پژوهش در كشور وچگونگی استفاده دانشجویان از این علوم

مرتضی فرامرز ( کارشناسی رشته معماري دانشگاه سوره تهران, عضو باشگاه پژوهشگران جوان)

چكيده :

با آغاز هزاره سوم گرايش هاوتغييرات كلان سياسي، اجتماعي و حرفه اي و توسعه مواج و خيره كننده فناوري اطلاعات و ارتباطات و همچنين پديده هايي چون جهاني شدن و به هم ريختن و حذف پاره اي ازمرزهاي فكري و فلسفي كه از دهه گذشته ريشه گرفته بودندب ه اوج خو د رسيده وانتظارات و زمينه هاي جديدي را براي سازمان هاونهادهاي جوامع مطرح نمود .وجوداين نياز ها و انتظارات زمينه ايجاد تحول و تغييرات اساسي را در سازما ن هاو نهادهاي اجتماعي،  فرهنگي،  آموزشي، اقتصادي و سياسي به دنبال داشت .دراين اثنا براي نظام آموزش عالي نيز پارادايم ها و الگوهاي نويني ازدانشگاههادر هزاره سوم مطرح شد و بستر ظهور نسل هاي جديدي از مؤسسات آموزش عالي را فراهم نمود. بنابراين، با عنايت به شكل گيري بنيا ن هاي جامعه هوشمند و حاكميت فرهنگ شبكه اي و ظهور پديده هاي فرانوين دانشگاهي، مادر كنار مسائل و تنگناهاي جار ي نظام آموزش عالي خود با مجموع ه جديدي از چالش هاورسالت هاي جديدي مواجه هستيم كه جز با مهندسي مجدد نظام آموزش عا لي نمي توان با موفقيت آنها را مديريت نمود. دراين باره انجام تغييرات و اصلاحاتي درعلوم انساني وانطباق آن باوضيعت مذكور اهميت بالايي دارد و مستلزم تلاش و جديت بيشتري ازجانب مديران و متوليان مراكز دانشگاهي است. اين مقاله در صدد است تا با بررسي ديدگاه دانشجويان علوم انساني در باره جايگا ه اين علوم در آموزش عالي كشور، مشكلات و نارسايي هاي اثرگذاربر كيفيت آموزشي و پژوهشي آن را تحليل و راهكارهايي را نيز در جهت بهبود فعاليت هاي علمي و پژوهشي دراين علوم پيشنهاد نمايد.

کلیدواژه‌ها: آموزش عالي، علوم انساني، توسعه كيفي، آموزش و پژوهش، چالش‌ها.

Top of Page

 

چند گام تا رسيدن به "باستانشناسي اسلامي"

آسيب شناسي باستانشناسي در ايران

صديقه قرّائيان (دانش آموخته کارشناسی باستانشناسی دانشگاه تهران )

چکیده :

 باستانشناسي يک شاخه ي ميان رشته اي از علوم انساني است که بسياري از علوم مختلف از علوم پايه تا انساني و حتّي تجربي با آن در ارتباط مستقيم هستند. اين رشته دستاورد غرب و در ايران تا حدّ زيادي غربزده است. غربي ها خودشان آن را پايه گذاري کرده اند و اساس نامه اش را نوشته اند. بعد هم برايش موضوع و هدف و قانون و روش تعريف کرده اند. مايه تأسف است که در ايران عيناً همان انديشه ها ي غرب در دانشگاه ها تدريس مي شود و در حوزه ي گفتار و عمل مو به مو از آن ها تقليد مي شود. شاکله ي اصلي رشته غربي است، از اصطلاحات گرفته تا آموزش و کاوش، ولي اتفاقاً آنجا که بايد از تجربيات چندين ساله ي اروپايي ها بهره گرفت، يعني حفاظت آثار باستاني و نيز موزه داري، کوتاهي صورت مي گيرد. بيشتر مواد اصلي متعلّق به اسلام و شرق است ولي ما هنوز در بعضي تحليل ها و آناليزها بطور کامل به غرب وابسته ايم. از طرفي آموزش اين رشته در ايران هنوز با کاستي ها يي روبروست و مي توان گفت به طور کلّي در مجموعه رشته هاي علوم انساني بعضاً کلاس ها ارزش علمي مورد انتظار را ندارند. نگارنده در همين راستا به ارائه ي راهکارهايي در جهت تبيين "باستانشناسي اسلامي" پرداخته است.

 موضوع اساسي که لازم است در جهت اسلامي سازي باستانشناسي مورد توجّه قرار گيرد وحدت حوزه و دانشگاه است. باستانشناسي از علوم مورد تذکّر قرآن و احاديث است که در مقاله به بخشي از آن ها اشاره شده است ولي آيا در حوزه هاي علميه بصورت علمي و عالمانه به دغدغه هاي اين رشته پرداخته مي شود؟ مباحثي چون باستانشناسي دين و نمادشناسي در ميان تحقيقات اسلامي جايي ندارند يا از دسترس دانشجويان دور هستند. نگارنده در يک مقاله ي تحليلي توصيفي به آسيب شناسي وضعيت کنوني باستانشناسي در ايران پرداخته و در نهايت پيشنهاداتي براي حلّ اين معضلات و نيز وحدت حوزه و دانشگاه ارائه داده است. و همه اين مباحث در سه بخش بررسي شده که عبارتند از : جدايي حوزه از علم باستانشناسي، آسيب شناسي آموزش اين رشته،  وابستگي به غرب در آناليز ها و منابع.

      کليدواژه‌ها: باستانشناسي، آسيب شناسي، وحدت حوزه و دانشگاه، آموزش، وابستگي به غرب.

Top of Page

 

بررسی و تبیین موانع عدم تحقق فرآیند بومی‌سازی علوم انسانی

نوروز محمد قنبرزاده (دانشجوی کارشناسی مدیریت آموزشی دانشگاه ارومیه)

شرمین اسمعیلی انور (دانشجوی کارشناسی مدیریت آموزشی دانشگاه ارومیه)

علیرضا قلعه ای (استادیار و عضو هیات علمی دانشگاه ارومیه)

بهناز مهاجران (استادیار و عضو هیات علمی دانشگاه ارومیه)

چکیده :

علوم انسانی، سرنوشت کشورها را در رسیدن به قله های توسعه یا واماندن و عقب افتادگی رقم می زند و پیشرفت جوامع منوط به داشتن مهارت در علوم انسانی است و با شناخت های تک محور، رسیدن به توسعه میسر نیست. کشورهایی که به توسعه جامع دست یافته اند، از ابتدا در تفکر و فلسفه سرمایه گذاری کرده اند. منظور از بومي‌سازي و اسلامي كردن علوم، صرف تعويض اصطلاحات نيست، بلكه تغيير جهان‌بيني‌ها و استفاده از منبع وحي در توليد علم است. گزاره‌هايي كه به نام علوم انساني شناخته مي‌شود، خاستگاهش مغرب زمين بوده و خواه ناخواه تأثير فرهنگ و ادبيات غرب در آن‌ها تعبيه شده است. در این مقاله به استناد تحقیقات انجام شده در خصوص چالش های پیش روی بومی‌سازی و دلایل رشد ناشایست علوم انسانی اسلامی به بررسی و تبیین موانع عدم تحقق فرآیند بومی‌سازی علوم انسانی را در نظر دارد. روش مطالعه در این پژوهش تحلیلی (کتابخانه ای) است. نتایج مطالعات نشان داده است، که به طور کلی موانع عدم تحقق بومی‌سازی را می توان در عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ریشه یابی کرد.

کلیدواژه‌ها: بومی سازی، علوم انسانی، آسیب شناسی

Top of Page

 

لزوم توجه به بومی‌سازی با رویکرداسلامی در بررسی کیفیت تدریس علوم انسانی در دانشگاه‌ها

مهناز مرتضوی ( دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره دانشگاه اصفهان )

چکیده :

در شکل گیری علوم انسانی، افزون بر یافته های عقلی و تجربی، باور های دینی و فرهنگی نیز موثرند،  علوم انسانی تکوین یافته با دیدگاه غربی نمی تواند بدون بازنگری و بومی‌سازی در جوامع اسلامی کارایی داشته باشد، این نقص در سیستم آموزشی در ارتباط با علوم انسانی وجود دارد و به خصوص در ارتباط با کیفیت تدریس با آن مواجه هستیم . لازم است محققین با انتقادهای سازنده در رفع مشکلات این سیستم بکوشند، ،  بنابراین پژوهش حاضر با هدف لزوم توجه به بومی‌سازی با رویکرد اسلامی و بررسی آسیب های موجود در کیفیت تدریس علوم انسانی انجام شد. روش پژوهش به صورت مروری. یافته ها نشان داد یکی از بزرگترین این کمبود در موقعیت فعلی بی توجهی به بومی‌سازی و دیدگاه های اسلامی است. در ارتباط با کیفیت تدریس نیز مشخص شد که در شیوه تدریس،  نقایصی است که از آن جمله،  یکنواخت بودن و عدم توجه به تفاوت های فردی و فعال نبودن دانشجویان و بی توجهی به اموزه های اسلامی را نام برد که این موارد در نهایت باعث سوق دادن دانشجو به سمت نمره محوری و حفظ طوطی وار مفاهیم بدون درک صحیح آن می شود، معضلی که متاسفانه هم در مدارس و هم در سیستم آموزش عالی شاهد آن هستیم .لذا در جهت رفع این نواقص پیشنهاد می شود از طریق دوره های آموزشی، اساتید دانشگاهی با دیدگاه های اسلامی در مورد اموزش آشنا شوند و همچنین فنون مطالعه و یادگیری صحیح به دانشجویان آموزش داده شود. به این امید که بتوان با این اصلاحات گامی در بهبود این سیستم برداشت.

کلیدواژه‌ها: بومی‌سازی، رویکرد اسلامی، کیفیت تدریس، علوم انسانی

Top of Page

 

چشم انداز اسلامی علوم انسانی در نگاه دانشجویان رشته های علوم انسانی

مورد مطالعه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد

حمید مسعودی ( کارشناسی ارشد پژوهشگری علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد )

مریم جعفرزاده­گل ( کارشناسی ارشد پژوهشگری علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد )

چکیده :

هدف اصلی این پژوهش بررسی نظرات دانشجویان در مورد آینده علوم انسانی با تأکید بر اسلامی شدن این علوم در دانشگاه­ها می­باشد. جامعه آماری مورد مطالعه دانشجویان دانشگاه فردوسی است که به روش نمونه­گیری تصادفی، از 300 دانشجو در رشته­های مختلف علوم انسانی به روش پیمایش با استفاده از پرسشنامه بسته پاسخ سؤالات پژوهش پرسیده شده است.

یافته­ها نشان می­دهد، محتوای دروس در دانشگاه، دانش اسلامی اساتید، ارتباط حوزه و دانشگاه، دینداری دانشجویان رابطه مستقیمی با اسلامی شدن هرچه بیشتر علوم انسانی دارد. همچنین، امکانات دانشگاه، فعالیت تشکلهای دانشجویی و فعالیتهای غیر درسی دانشگاه رابطه معناداری با اسلامی شدن علوم انسانی ندارد. به نظر پاسخگویان، وضعیت اسلامی بودن رشته­های علوم انسانی در کشور در حد متوسط و در دانشگاه­ها و مراکز آموزشی مختلف، متفاوت است. دانشجویان رشته الاهیات بیشترین موافقت نسبت به سایرین، دانشجویان رشته زبان­های خارجه نظر متوسط و رشته فلسفه موافقت کمتری نسبت به سایرین در مورد اسلامی شدن رشته­های علوم انسانی دارند. در کل به طور معناداری میانگین موافقت پاسخگویان با این موضوع بالاتر از متوسط است. همچنین، زنان موافقت بالاتری نسبت به مردان در این زمینه داشته و دانشجویان کارشناسی نیز نسبت به سایر مقاطع نظر مساعدتری در این زمینه دارند. سایر یافته­ها و ارائه پیشنهادات نیز در ادامه پژوهش آمده است.

کلیدواژه­ها: علوم انسانی با رویکرد اسلامی، دانشجویان دانشگاه فردوسی، دینداری، نگرش، علوم اسلامی

Top of Page

 

آسیب شناسی علوم انسانی- اسلامی

رقیه ولایتی ( کارشناس ارشد جامعه شناسی، مدرس دانشگاه ودبیر آموزش و پرورش )

چکیده :

تجزيه و تحليل مسائل علوم انساني، يكي از مباحث معرفت شناختي حوزه پژوهش ساختاري فلسفه علم است كه ارتباط علم را با فلسفه، هنر و صنعت وفناوري به نقد مي كشد همچنين شناخت مبادي، مفاهيم، مفروضات، خاستگاه وآموزه هاي هر يك از علوم نياز به فهم هرمنيوتيكي نقاد دارد تا حدود و ثغورعرصه فعاليت هاي اجرايي، آموزشي و پژوهشي علوم انساني به طور عام وحوزه هاي تخصصي به طور خاص، تحديد گردند . اين مهم وقتي ممكن مي گردد كه علاوه بر تعيين حد و مرز جنبه ی عام و خاص فعاليت هاي پژوهشي علوم انساني، قلمرو و حوزه هاي تخصصي علوم ميان رشته اي در هزاره سوم نيز تبيين گردند. شناخت هر پديده اي نياز به ساز و كارهاي خاصي دارد و از آن مهم تر شناخت آفت ها و كاستي هاي آن پديده علاوه بر ساز و كارها، نياز به هنرعرضه راهكارهاي عملي براي رفع، حل و كاهش مصائب آن پديده را مي طلبد، بي شك شناخت مولفه هاي علوم انساني از غير علوم انساني در قالب شناخت يك پديده و آسيب شناسي پارادايم آن به عنوان هدف اين مقاله مطرح است .

روش تحقيق مورد استفاده، روش توصيفي است كه واقعيت هاي موجود پيرامون حدود و ثغور علو م انساني از غير علوم انساني در جوامع جهاني به طور عام وجامعه اسلامي ايران به طور خاص آشك ار مي كند . در اين مقاله آسيب شناسي علوم انسانی بحث و تحلیل شده است.يافته هاي اين تحقيق نشان مي دهد كه نظريه ی نسبي گرايي كوهني بايد جايگزين نظريه ی مطلق انگار تجربه گرايي جا ن لاكي و عقل گرايي لاكاتوش گردد و درعلوم انساني به جاي عقل گرايي فرد گرا و جمع گرا مدرنيسم نسبي گرا يي عام وخاص پست مدرنيسم موردنظر قرار گيردهمچنين علاوه بر تفكيك در مباني فلسفي علوم انساني با غير علوم انساني بايدبتوانيم از برنامه ريزي ميان رشته هاي تلفيقي و فرارشته اي در ساختار رشته اي درحوزه هاي مختلف علوم انساني در فرآيند آموزش، پژوهش و اجرا به كار ببنديم . در چنين وضعيتي است كه انقلاب علمي و خلق هاي شگفت آور آن مثل شبيه سازي، نانوتكنولوژي، جهاني شدن، دهكده الكترونيك و بديل ساز پاراديم هاي پذيرفته در فلسفه ی علوم محسوب مي شوند.نتيجه اين كه براي كا هش آسيب هاي علوم انساني و رفع آنومي هاي فعاليت هاي اجرايي، آموزشي و پژوهشي آن بايد از رويكرد سخت افزاري يعني نگاه ماشيني، مكانيكي، ايستا و خطي به علوم انساني پرهيز كرد و رويكرد نرم افزاري به معناي نگاه حرفه اي، فرامكانيكي، انسان مدار، پويا و غير خطي به علو م انساني داشت تا مسائل معر فت شناختي، ساختار شناختي و روان شناختي حوزه هاي مختلف علوم انساني به حداقل ممكن تقليل يابد . بدين صورت شكوفايي روز افزون دانش و چشم انداز كارا و اثربخش را در حوزه هاي مختلف علوم انساني مشاهده خواهيم كرد.

کلیدواژه‌ها: علوم انسانی- اسلامی- آسیب

Top of Page

 

آسیب شناسی علوم انسانی اسلامی و راهکارهای عملی شدن آن در ایران

صائمه یوسفی گل افشانی ( دانشجوی حقوق دانشگاه مازندران )

مصطفی یوسفی کشکا ( دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی نفت دانشگاه علوم تحقیقات )

چکیده :

با توجه به اهداف والای انقلاب اسلامی و نیاز روزافزون آن به نظریه پردازی در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و روحیه ی مبارزه طلبانه ی جمهوری اسلامی در عرصه ی بین المللی، توسعه و تعمیق بسترهای علم آموزی و پژوهش در حوزه ی علوم انسانی دانش گاه ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

آموزش علوم انساني در دانشگاه هاي ما در زمان گذشته دو عيب اساسي داشت. يکي اين‌که بر اين سياست استوار بود که اعتقادات ديني و اسلامي از دانشجويان ما سلب شود. . مطلب ديگر اين که اصولاً علوم انساني چه در دانشگاه‌هاي ما و چه در ساير دانشگاه‌هاي جهان به صورت اندام‌هاي مثله شده در آمده است.

در این مقاله اشکالاتی که در زمینه علوم انسانی فعلی در کشور وجود دارد بیان شده است و پیشنهاد راهکارهایی برای تحول و ارتقای علوم انسانی بیان شده است. با توجه به نقش راهبردی علوم انسانی در اداره امور کشور و دستیابی به پیشرفت همه جانبه و پایدار، کارآمدسازی این علوم نیاز ضروری جامعه امروز است. از آن رو که ۶۰ درصد دانشجویان کشور در رشته‌های علوم انسانی تحصیل می‌کنند، بیش از نیمی از مجلات علمی، پژوهشی کشور در حوزه علوم انسانی است و همچنین بیشترین بیکاری در فارغ‌التحصیلان این رشته‌هاست. این تذکرات نشان می‌دهد که مشکلات کشور بیشتر ریشه در علوم انسانی دارند و به همین دلیل برای رشد و بالندگی کشور باید به آن توجه ویژه کرد.

Top of Page

 Copyright 2012 all rights reserved. by Sadra Center